پالایش کردن


معنی انگلیسی:
purify, refine, sublime

واژه نامه بختیاریکا

پالنیدِن

مترادف ها

purify (فعل)
پاک کردن، تصفیه کردن، پالودن، خالص کردن، پالایش کردن

فارسی به عربی

صافی

پیشنهاد کاربران

بپرس