پارادوکس

/pArAdoks/

برابر پارسی: ناسازواری، ناسازه، ناسازنما

فرهنگ معین

(دُ ) [ فر. ] ( اِ. ) قضیه ای که به ظاهر تناقض داشته باشد، باطل نما.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پارادوکس، در محاورات روزمره معمولاً مترادف امر «عجیب» یا «غیرمنتظره» به کار می رود، اما کاربرد فلسفی آن، معنای خاص تری دارد. پارادوکس به معنای «مخالف عقیده موجود» است و دلالت بر امری می کند که به نظر می آید برخلاف پندار همگانی یا متناقض است.
واژه (Paradox) مرکب از دو واژه یونانی (Para) به معنای «تناقض با» و (Doxa) به معنای عقیده و رای است. پس پارادوکس به معنای «مخالف عقیده موجود» است و دلالت بر امری می کند که به نظر می آید برخلاف پندار همگانی یا متناقض است.
W. L. Reese، Dictionary of Philosophy and Religion (Eastern and Western Thought)، New jersey، Humanities Press، ۱۹۸۰، p. ۴۱۱.
برخی دیگر معتقدند، پارادوکس کاربردهای متعددی دارد، از جمله:۱) پارادوکس منطقی یا پارادوکس نظریه مجموعه ها که ناظر به مفاهیم منطقی یا ریاضی محض هستند، مانند پارادوکس برتراند راسل.۲) پارادوکس زبان شناختی که ناظر به مفاهیمی چون معنا و اشاره (designation) هستند، مانند پارادوکس دروغگو.۳) پارادوکس عملی که در آن تناقضی در خود گفتار وجود ندارد، بلکه تناقض در عمل گفته شده وجود دارد، مثل این که شخصی بگوید: «دارد باران می بارد، اما من آن را باور نمی کنم.» قسمت اول و دوم این بیان، متناقض نیستند، زیرا ممکن است هر دو بخش صادق باشند، اما گوینده با بیان بخش دوم، مقصود متعارف از بیان بخش اول را خنثی می کند.
A. R. Lacey، A Dictionary of Philosophy، ۳nd edition، London، Routledge، ۱۹۹۶، p. ۲۴۴.
۱. ↑ W. L. Reese، Dictionary of Philosophy and Religion (Eastern and Western Thought)، New jersey، Humanities Press، ۱۹۸۰، p. ۴۱۱.۲. ↑ Nigel Warburton، Thinking from A to Z، ۳nd edition، London، Routledge، ۲۰۰۷، p. ۱۰۹.۳. ↑ A. R. Lacey، A Dictionary of Philosophy، ۳nd edition، London، Routledge، ۱۹۹۶، p. ۲۴۴.۴. ↑ W. V. Quine، Theories and Things، The Belknap Press of Harvard University، ۱۹۸۱، p. ۱۷۸.۵. ↑ لاریجانی، محمدجواد، دو رساله سقراط حکیم و اندیشه انسان، آشنایی اجمالی با منطق ریاضی، تهران، مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ص۳۴-۳۵.
منبع
...

دانشنامه عمومی

پارادوکس ( به انگلیسی: Paradox ) یعنی  : در جمله دو کلمه تضاد به هم باشد دو کلمه متضاد مثل  : دور و نزدیک ، شروع و پایان ،
پارادوکس در منطق به «حکم» یا احکامی ظاهراً صحیح.
ویلیام کواین پارادوکس های منطقی را به چهار دسته تقسیم کرد:
پارادوکس های حقیقی به ما نتایجی را ارائه می دهند که هر چند در وهله اول مهمل، عجیب یا غیرمنتظره به نظر می رسند ولی در واقع صحیح هستند و هیچ خلل یا ناهماهنگی در فرضیات یا استدلالات آن ها وجود ندارد. از این دسته پارادوکس ها می توان به پارادوکس روز تولد، پارادوکس جنسیت و مسئله سه کارت اشاره کرد.
پارادوکس های مجازی پارادوکس هایی هستند که نه تنها مهمل به نظر می رسند بلکه در واقعیت نیز فرضیات یا استدلالات استفاده شده در آن ها ناصحیح است. پارادوکس اسب ها یا مسائلی که در انتها نتیجه ای مانند ۱ = ۲ می دهند از این دسته اند.
پارادوکس هایی که در هیچ کدام از دسته های فوق نباشند معمولاً تناقض هستند. این دسته از پارادوکس ها با استفاده از اصول پذیرفته شده منطق ما را به نتایجی می رسانند که با هم متناقض هستند. از این دسته پارادوکس ها می توان به پارادوکس اعدام غیرمنتظره اشاره کرد.
بعضی اوقات دسته چهارمی برای پارادوکس ها استفاده شده است:
پارادوکسی است که در آن می پذیریم که گزاره ای در یک لحظه هم صحیح و هم ناصحیح است. در فلسفه بعد از ارسطو چنین حکمی باطل تلقی می شود اما در منطق ناسازگار گاهی از آن استفاده می شود.
خود ناتوصیف، کلمه ای است که خودش را توصیف نمی کند.
پس کلمه «خود ناتوصیف» خود ناتوصیف است. [ نیازمند منبع] پارادوکسی که خودش را نتواند توصیف کند
صورت پارادوکس
فرض می کنیم الف و ب دو فرد دوقلوی همسان اند که ساعت های یکسانی دارند. ب یک سفر فضایی را با سرعت بالا ( نزدیک به سرعت نور ) شروع می کند در حالی که الف در خانه می ماند. الف به طور دائم ساعت ب را مشاهده می کند و می بیند که ساعت ب به علت اتساع زمان کند کار می کند. بالاخره ب به خانه بر می گردد. از آن جا که ساعت ب در این سفر کند کار کرده است، الف نتیجه می گیرد که ب در پایان این سفر از او جوان تر است؛ ولی فرض کنید که بخواهیم این وضعیت را از دیدگاه ب مورد مطالعه قرار دهیم. از آن جا که اتساع زمان فقط به حرکت نسبی بستگی دارد، در طول این سفر ب می بیند که ساعت الف کند کار می کند، و وقتی که سفر به پایان می رسد، ب نتیجه می گیرد که الف از او جوان تر است. بدیهی است که هر دو دوقلو نباید درست گفته باشند. آیا یکی از این دوقلوها حقیقتاً جوان تر است؟
عکس پارادوکس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

دوگانگی گفتاری یا رفتاری
وقتیکه "معروف" "منکر" میشه ومنکر "معروف" میشه؛
"کانوا لا یتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون"
پس چطور ممکن است به این آیة عمل کرد:
"و لتکن منکم أُمّة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر"
ماجرای کە تمامش از نخست یعنی شروع آن تا انتہایش از دروغ و ناھمگونی شکل گرفته باشد و یک طرف ببازد ولی طرف دیگر سود داشته باشد عین قمار. . .
متناقض ، تضاد
تضاد
پارادوکس یعنی
تو عروسی نموده مادر یک طفل شدی
باز هم عاشقتم از دل خود در عجب ام
Paradox یعنی
اینکه تمام روز به دوست داشتنت مشغول باشم و آخر شب بفهمم ندارمت. . .
ناسازگاری
پارادوکس ینی تمام شب برات بیدار باشم، اما تو بایکی دیگه تا خود صبح حرف بزنی : ) 🖤
ینی چیزی که شما قبولش نداری ولی روت تسخیر شده مث عشق که عقلت باورش نداره ولی قلبت داره
بیهودگی، عبث، پوچی
عدم مطابقت یک فرضیه ( تئوری ) با عقل سلیم ـ عدم سازگاری آنچه به گونه ی یک فرضیه مطرح میگردد با آنچه که خرد آدمی میتواند پذیرد.
متناقض بودن فرضیه با خرد آدمی
افزون بر جایگزین های یاد شده، تناقض را می توان برابرنهاد واژگان<<ناسازواره>> و <<پادگویی>> بکار برد. برای نمونه تناقض در دانش مزداهیک ( ریاضی ) همان ناسازواره هست و در گفتمان های روزمره می توان جایگزین تناقض واژه پادگویی را بکار برد. در دانش چمگواهیک ( منطق ) تناقض به چیزی گویند که از گزاره یا گردایه ای از گزاره ها، همدمان ( همزمان ) دوگزاره A و A - ( بخوانید آ و نایش آ ) درپی آیند. نایش همان پارسی نفی است. نمونه روزمره: در سخنان این مرد پارادوکس ویا تناقض وجود دارد= در سخنان این مرد پادگویی وجود دارد یا پادگویی به چشم می خورد.
...
[مشاهده متن کامل]

تناقض
ناهمسازی ( ناهمساز ) ، پوچ نمایی ( پوچ نما )
نمونه: اینشتین این �ناهمسازی� ( �پارادوکس� ) را به شیوه‏ای‏ کاملا دیالکتیکی چاره نمود. وی این دو اصل ناهمتا ( متضاد ) با یکدیگر را به مانشی جداگانه با بهره گیری از منطق صوری درهم آمیخت. ( در این گزاره، کاربرد واژه ی ناهمسازی از آنِ من در برابر واژه ی پارادوکس بکار برده شده در برگردان نوشته ای از م. الف. اُملیانفسکی، M. A. Omelyanosky، برگردان محمد باقری است ) . برگرفته از �نظریه ی نسبیت� و �تضاد دیالکتیکی� در پیوند زیر:
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. behzadbozorgmehr. com/2012/06/blog - post_4870. html
نمونه: چیزی بسانِ �پوچ نما�های ( پارادوکس ) پیچیده ی ریاضی است.
برگرفته از پی نوشتِ یادداشت �زمین که سخت شد، گاو از چشم گاو می بیند!� ب. الف. بزرگمهر چهارم بهمن ماه ۱۳۹۴
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/01/blog - post_84. html

نتیجه گیریهای غیرقابل قبولی که به دنبال استدلالی به ظاهر قابل قبول از مقدماتی به ظاهر قابل قبول حاصل شده اند.
کسانی که لایه غبار روی ذهنشان کشیده شده و روشنایی را نمی بینند
مثال:خورشید را تاریک میبینند
پارادوکس یعنی . صبور باش
حتی اگر هرممکنی غیر ممکن بنظر بیاد .
- ─═हई╬ ᎮᎪᏒᎪᖱ�Ӿ ╬ईह═─
پارادوکس به حالتی پست و بلند و نقض و غرض از ماست که با وجود امکانِ �بودنی� و وجود �شدنی� ما از آن غافل و مبهوتیم، پارادوکس به نقضیات باور هریک گفته میشود، ، ، در آنجاست که میگویند شخص فاسد ویک یا چند امکان با باور هایی متناغض را داراست، و برای همین دلی هم در فلسفه ی وجود و هم در بحث روانشناسیه بشر که تاثییر مستقیمی روی جامعه و جامعه شناسی دارد تقریبا امری فراگیر در بیم بشریت میباشد، ، ، و حتی شخص در خیالاتش هم با همچین تصویری روبرو نشده و در قلب ذهنش ندیده و نه روبرو شده، پس به دلیل سر و کار داشتن متناغضات و که paradox یا پارادخش که این کمله مانند پارگیه نور اذرخش، ، ، ، که به معنیه شکست نور و منحی شدن یه طیف که به زاویهای خوردن یک نور که ناقص و دچار منحنی شده ی �نور آذرخش� . . . .
...
[مشاهده متن کامل]

تواناییه کشف و حل تمامیه پارادوکس ها چه دید و نگاه و عملی را میتونه به هرکسی بده؟؟؟؟بنظر من که خداست، ، ، ،
هربنده خدا شد مثل منصور و مثل سرو،
بد بهشتش میبرند ازخانه ی ایران و مرو،

پارادوکس واقعی یعنی :دلم ازت رنجیده ولی باز هم دوست دارم
( آوردن دو واژه یا دو معنی که با هم در تضاد هستند که با یکدیگر نسبت داده میشود )
مثل
فریاد بی صدایش را شنیدم
بیا که یاد تو آرامشی طوفانیست
.
امید وارم موفق باشید ❤🌹
ینی
پارادوکس بودن در حین نبودن
من با تحقیقی که انحام دادم به این شعر حافظ رسیدم جالبه. . .
در اوج تنگ دستی در عیش کوشو مستی
کین کیمایی هستی قارو کند گدارا
پارادوکس =همون کیمایی هستی. . .
پارادوکس یعنی . .
تمام روز به دوست داشتنت مشغول باشم.
پر از هیچ
یعنی یک لیوان خالی پر از هیچ میباشد . یعنی هم خالیه هم پره 😊😊😊😊
پارادوکس. قلب پاک ومهربان، مغزی شیطانی
یعنی اداره قلب و ذهن که یکی نیست
احساس تناقض در چیزی که میبینیم
پارادوکش . تناقض تضاد دوچیزی که مثل هم باشد . مثل تاریکی ونور . هردو یکی است اما جدای از همدیگر هم م. هست . این یعنی پارادوکس . دلت می خواهد اما در عمل چیزی دیگر هستی . تناقظ
ضد هم
یا با بیان ساده تر: دو رویکرد یا حقیقت درست که در عین حال همدیگر را نقض کنند
دقیقن مثل ممخالفت یک چیزی باچیز دیگر
‏پارادوڪس یعنی . . .
ندارمت و گــاهی
فڪرِ از دست دادنت
دیوانه ام می ڪند

پارادوکس بنظر من یه جور امتناع ورزیدن از حقیقت درونه که قادر به نمایش دادنش نیستی و باعث میشه یه جور پس زدن حقیقت باشه
زدست دیده و دل هردو فریاد
هرآنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بردیده تا دل گردد آزاد
پارادوکس مساوی شک و تردید گاهی درسته گاهی نادرست .
همون اصطلاح، چشمات میبینه ولی دلت باور نمیکنه
یعنی تناقص دل و عقل
ارامش در نا ارامی یا بودن در نیستی
پارادوکس به این معنی که تناقض با حقایق موجود داریم، ممکن این تناقض باور قلبی و اعتقادی خودمون باشه ولی حقیقت چیز دیگه ای هست
آنچه ک فکر میکنیم ولی حقیقت چیز دیگراست
قلب و مغزی که در یک بدن است ولی تصمیماتشان مغایر هم
ینی متناقض نما😐
ناسازنما. متناقض نما
دوگانگی - تناقض - مخالف با آنچه مردم فکر می کنند
پارادوکس را به باطلنما و تناقض امیز و…عنوان کرده اند. به این معنا ان چه که به نظر اول درست می اید ولی غلط است یا به نظر غلط می اید. اما درست است ولی غلط به نظر می اید.
همچنین به استدلالی پارادوکس گویند که حکمی را که قبلا درستی ان اثبات شده را نقض میکند.
...
[مشاهده متن کامل]

در منطق کلاسیک ریاضی هم می گویند :هر گزاره یا صحیح است یا نا صحیح هر گزاره نمی تواند هم در عین حال درست باشد و هم نادرست. اگر چنین وضعی مشاهده شد باید به دنبال یافتن اشتباه در محاسبه بود.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٥)

بپرس