هم اوا

/hamAvA/

معنی انگلیسی:
homonym, homophone, consonant, harmonic

لغت نامه دهخدا

( هم آوا ) هم آوا. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم صدا. دو چیز که صدایشان هم آهنگ و به موازات یکدیگر برآید، یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند :
بر گلت آشفته ام ، بگذار تا در باغ وصل
زاغ بانگی می کنم بلبل هم آواییم نیست .
سعدی.
رجوع به هم آواز شود.

فرهنگ فارسی

( هم آوا ) هم صدا دو چیز که صدایشان هم آهنگ و بموازات یکدیگر بر آید یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند

فرهنگستان زبان و ادب

هم آوا
{homophone} [زبان شناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی یکسان، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند
{homophonic} [زبان شناسی] دارای تلفظ یکسان

مترادف ها

symphonious (صفت)
هم نوا، هم اهنگ، موزون، هم اوا

symphony orchestra (صفت)
هم اوا

پیشنهاد کاربران

به کلماتی می گویند که به یک صورت تلفِّظ و خوانده می شوند اما شکل نوشتاری آنها کاملا با هم متفاوت است.
تلفظ آنها یکی است ولی املا و معنی آنها فرق دارد.
خار : تیغ گل_خوار : ذلت و پستی
اساس : بنیاد و پایه ، اثاث : لوازم خانه
...
[مشاهده متن کامل]

حیات : زندگی ، حیاط :محوطه ای باز در خانه
خاست : بلند شد ، خواست : طلب کردن ، خواستن

همه تکالیف رو خیلی خوب و با دقت انجام دادید
هم صدا، هم اواز

بپرس