ناخن بر دل زدن

لغت نامه دهخدا

ناخن بردل زدن. [ خ ُ ب َ دِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) تصرف در مزاج کسی کردن. ( ناظم الاطباء ). کنایه از تصرف در مزاج کردن باشد. ( برهان ). ناخن به دل زدن. ناخن به جگر شکستن. تأثیر و تصرف کردن در دل کسی :
نمیتوان به دل کس بزور ناخن زد
چه شد که تیشه فرهاد آهنین چنگ است.
طالب آملی ( از بهار عجم ).

فرهنگ فارسی

تصرف در مزاج کسی کردن تاثیر و تصرف کردن در دل کسی .

پیشنهاد کاربران

بپرس