مهرپرستی و مسیحیت

دانشنامه عمومی

آیین مهرپرستی یا میترائیسم رومی و دین مسیحیت همانندیهای بسیاری داشته[ ۱] و امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غرب چهارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است. [ ۲] هر چند چگونگی و میزان این تأثیر به ویژه در بین محققان مدافع دکترین مسیحیت امروزی مورد اختلاف بوده یا کاملاً رد شده است. که البته قابل درک است نمیتوان از محققین یک دین انتظار داشت بنیان فکری خود را فراموش کنند و همه چیز را با دیدگاه مستقل و بی طرف ببینند.
باور سنتی مبنی بر ارتباط دو آیین مسیحیت و میترایسم تا پیش از شروع میتراپژوهی معاصر بر احکام مجادله آمیز پدران کلیسا استوار بوده است. از هنگام متهم نمودن پیروان میترایسم به تقلید اهریمنی از مسیحیان توسط ژوستین در اواسط قرن دوم میلادی، این دو آئین به عنوان دو رقیب در معارضه و ستیز به هدف حکومت بر دنیای مغرب زمین، شناخته می شدند[ ۳] [ ۴] [ ۵] چنان که ارنست رنان در کتاب «مبدا مسیحیت» خود به سال ۱۸۸۲ میلادی عنوان داشت: «اگر واقعه مهلکی سد راه پیشرفت مسیحیت می گردید، دنیا میترایی می بود. » با این حال دانش اندکی تا به آن سال در خصوص میترائیسم وجود داشت. [ ۶]
در اواخر قرن نوزدهم میلادی فرانتس کومون باستان شناس و واژه شناس مشهور بلژیکی، طی اکتشافات و تحقیقات بسیار در سوریه و ترکیه، موفق به کشف نقش و نگارها و کتیبه هایی در بناهای تاریخی این مناطق گردید و با تکیه بر آن ها شباهت های بسیار میترایسم در غرب و آیین مزدیسنا در ایران باستان را در کتابش در اوایل سده بیستم مطرح نمود[ ۷] و به پدر پژوهش مدرن میترایسم شهرت یافت. [ ۸] بعدها پس از اکتشافات بسیار دیگر در سرزمین های متعلق به روم باستان با استفاده از تکنیک های حفاری و بازسازی مدرن در قرن بیستم، فرانتس کومون در سال ۱۹۵۴ رم پایتخت روم باستان را به خاطر اکتشافات فراوان آثار میترایی و مهرابه ها، در محوطه داخل و اطراف شهر، پایتخت میترایسم نامید و انبوه این اکتشافات، بر اهمیت درک رابطه آیین میترایسم و مسیحیت افزود. [ ۳]
میترایسم و مسیحیت همانندی های بسیاری داشته اند. [ ۹] [ ۱۰] تاویل و تفسیر کومون و محققان هم عقیده او از این شباهت ها این است که هر دو آیین میترایی و مسیحیت با خاستگاهی شرقی به هدف استیلای فرهنگی و حکومت بر جهانی پهناور، به ستیز و رقابت با یکدیگر پرداخته و در در طول چهار قرن نبرد با وجود شکست میترایسم در برابر مسیحیت، این آیین و دیگر آیین های رازآمیز مغلوب تمام رمق و شکل و اندیشه و چارچوب نمادها و رموز خود را به مسیحیت واگذار کردند. [ ۱۱]
عکس مهرپرستی و مسیحیت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

محققین و پژوهش گران در مورد آئین میترائیزم رومی و مسیحیت از آغاز تحقیقات و پژوهش های خود تاکنون نتوانسته اند به این حقیقت دست یابند و در آینده هم به آن دست نخواهند یافت که تکالیف سنگین و اعمال دست و پاگیر و بازدارنده رشد و نمّو و بلوغ قوای ادراکی فهم و عقل انسان و کُند کننده احساسات و عواطف و افکار و خیالات و در عوض تقویت کننده اوهامات و ابهامات و خرافات از قبیل ستایش و پرستش ؛ نیایش و مناجات ؛ دعا و عبادات ؛ طاعات و بندگی ؛ تسبیح و ذکر ؛ احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها ؛ زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و اوقات شرعی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نگردیده و در قالب وحی بر هستی و وجود انسان تحمیل نشده اند بلکه جملگی میراث دوران حاکمیت آیین های بت پرستی بوده و از طرف بنیانگذاران آئین ها و ادیان توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام اقتباس گردیده و روی گردن و دوش و گرده پیروان نهاده شده اند و آنهم با هدف و قصد و نیت و انگیزه باطنی زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در ذهن و زبان و خط انسان بخصوص پیروان و در حافظه یا خاطره تاریخ و آنهم نه به تبعیت و پیروی از امر و کلام خداوند متعال بلکه متاثر از پرتو های وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی در سطوح زندگی های ابتدایی ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی در اعصار و شرایط مختلف تاریخ باستان تاکنون . رقابت های سرسختانه موسا ( موسی ) با فرااو ( pharao و نه فرعون ) و جادوگران عصا بدست در بار وی و مبارزه ملایم ایسا ( عیسی ) با پیشوایان دو جناح دینی قوم یهود ( فاریزی و سادوسی ) و در راس آنان کایفا و پون تیوس پیلِ آتوس فرمانده سپاه روم در اورشلیم و نماینده سزار خدای رومی روی کره ارض یا زمین و مبارزه سرسختانه محمّد ( Mohammad با دو تلفظ و معنای مختلف : Mo hamm ad : مو همّ آد به معنای من هم عاد هستم یا به قوم عاد تعلق دارم و دیگری Mo ham mad : مو هم ماد به معنای من هم ماد هستم یا به قوم ماد تعلق دارم و نه به معنای ستوده شده ) با ابوسفیان ( در اصل به شکل ابو صوفیان به معنای پدر صوفی ها و یکی از آنها یعنی مو آویه به معنای من ریشه در عنصر آب دارم یکی از عناصر یا چهارگانه فلسفی و نه به شکل معاویه ) و جادوگران در بار وی که مخالفت آنها با رسول الله بودن و رسالت محمّد در یک شب مهتابی بهنگام ماه بدر یا چهارده منجر به معجزه شق القمر شد. این مبارزات سرسختانه موسا و محمد و ملایم ایسا همانطور که در بالا اشاره شد در میدان نام آوری و شهرت طلبی صورت گرفته است و هیچ ارتباطی با دوست داشتن حقیقت و حق و حقانیت و انسان انسانیت و خدا و الوهیت و اخلاق و عدالت و آزادی و حکمت و امر و کلام و کار و هنر خداوند متعال نداشته و ندارد. همچنین محققین و پژوهشگران به این حقیقت دست نیافته اند که آئین ها و ادیان توحیدی هرکدام در طول تاریخ پیدایش خود تاکنون فقط نام های خدایان گوناگون و نام خدای واحد و احد و یگانه ( نه خود خدا ) و اعتقاد و باور و ایمان و امید انسان به خدایان و خدا را در انحصارات و اسارات بی رحمانه و ظالمانه خود در آورده اند و تا آینده های دور دستی هم از این انحصار و اسارت طلبی و ظلمت زدگی و جهل اندیشی دست بردار نخواهند بود و آتئیزم و کمونیزم هم فقط عصا های کمکی در دستان آنها برای کوبیدن بر روی سر بُزان و گوسفندان می باشند و نه تهفه ارزشمند دیگری در مقایسه با تهفه های آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای . محققین و پژوهش گران محترم و ارجمند و بزرگوار هنوز به این حقیقت دست نیافته اند که موسا پدر معنوی ایسا و پدر بزرگ معنوی محمّد و ایسا پدر معنوی محمد و محمد پسر معنوی ایسا و نوه معنوی موسا می باشند. و هیچکدام از آنها بهمراه ایده های به اصطلاح نجات دهنده و شفا بخش و هدایتگر و رهبری کننده بسوی معنویت و نور و روشنایی از آسمان بروی کره زمین نزول نیافته اند بلکه از دل همین واقعیت و طبیعت مثل بقیه موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی برخاسته اند. همچنین محققین و پژوهشگران به این حقیقت ژرف و بنیادی و ماورائی و معنوی دست نیافته و نخواهند یافت که در روز الست و در طی برگزاری بزم و جشن الست و عهد و پیمان حقیقی آن ( نه اوهامی آن یعنی اقرار گرفتن خداوند از انسان به رب بودن خویش ) قبل از آغار سفر های بیشمار و طولانی مدت مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو حالت و کیفیت و کمیت بهشت برین در طول سفر کلی و تکاملی بی پایان، فرزندان آدم را از صلب یا ذریه او منهای صلب و ذریه حوا بیرون نکشیده است بلکه نوآه ( نوح ) و آبراهام ( ابراهیم ) و موسا ( موسی ) و بودا ( بود ده ) و زرتشت ( زاراتُسترا و زوروآسترا ) و ایسا ( عیسی ) و محمّد ( موهم عاد یا ماد ) را خداوند متعال قبلا مثل بقیه افراد انسانی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی از ابعاد فراوان و بیکران خویش و نه از عدم و نیستی آفریده و به هر کدام از آنها به یک سهم مساوی و برابر بدون هیچگونه تبعیض و استثنایی حیات یا زندگی جاودانه اهداء نموده است. محققین پژوهشگر در آئین میترا و دین مسیحیت هنوز به این حقیقت دست نیافته اند که دو داستان بنیادی و مشترک ادیان به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمد، دو افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشند و محتوای آنها از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است. چه رسد به دست یابی و دریافت و هضم و جذب و فهم و درک راز ها و معانی ژرف نهفته در پشت پرده ظاهر گردونه مهر خردمندان گم نام ایرانی و چرخه تولد و مرگ خردمندان گم نام هندو در اعصار دور دست تاریخ باستان قبل از پیدایش خطوط سه گانه میخی سومری و ایلامی و اُگاریتی و هیروگلیف مصریان و خط های معمولی در شرح و بررسی چگونگی جاودانه بودن عشق و زندگی انسانی و آفرینش جهان و انسان بطور حقیقی و نه اوهامی.
...
[مشاهده متن کامل]

آیا کار های تحقیقاتی و پژوهشی چنین محققین و پژوهشگرانی را نمی توان به زبان روز مره و عامیانه یک نوع جلق زدن روی متون آئینی و دینی و سمبل های باستانی نام نهاد. البته با احترام کامل.

بپرس