مقابله

/moqAbele/

مترادف مقابله: تطبیق، سنجش، مقایسه، رویارویی، صف آرایی، مواجهه، ضدیت، مخالفت، روبه رو شدن، مواجهه دادن، مقایسه کردن، تطبیق دادن، ایستادگی، پایداری، تلافی، جبران، برابری، تساوی

برابر پارسی: رویارویی، درگیری، روبه رویی، ستیز

معنی انگلیسی:
comparison, collation, confronting, checking, verifying, reciprocity, competition, confrontation, strife, tangle

لغت نامه دهخدا

مقابله. [ م ُ ب َ / ب ِ ل َ / ل ِ ] ( از ع ، اِمص ) رویارویی و مواجهه. ( ناظم الاطباء ). مقابلة : ملک حسین را... با امیر مسعود مقابله روی نمود. ( حبیب السیر خیام ج 3 ص 380 ). || روباروی. محاذات. حِذاء. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
گر از مقابله تیر آید از عقب شمشیر
نه عاشق است که اندیشه از خطر دارد.
سعدی.
- در مقابله ؛ در برابر. در مقابل : آن ملاعین گرم درآمدند و نیک نیرو کردند خاصه در مقابله امیر. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 117 ). زن گفت ای ظالم... بنگر تا فضل ایزد... بینی در مقابله جور و تهور خویش. ( کلیله و دمنه ). از خصایص ذکر آن است که ما را در مقابله ذکر خویش نهاده است ، گفت : فاذکرونی اذکرکم . ( ترجمه رساله قشیریه چ فروزانفر ص 351 ). و در مقابله این نعمتها برخویشتن واجب گردانیدیم که با رعایا عدل و نیکویی فرماییم. ( فارسنامه ابن البلخی ص 132 ). سلطان در مقابله آن ، اضعاف آن تقدیم فرمود. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1تهران ص 320 ). مضرت بسیار در مقابله منفعتی اندک نهد. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 77 ).
کند هرآینه غیبت حسود کوته دست
که در مقابله گنگش بود زبان مقال.
( گلستان ).
- مقابله کردن ؛ روباروی شدن و روباروی ایستادن. ( ناظم الاطباء ).
- || برابر کردن و مواجه نمودن. ( ناظم الاطباء ). در مقابل گذاشتن :
ضمیر پاک تو با دفتر ضمایر خلق
اگر مقابله کردی مهندس تقدیر
بسان عکس در آیینه منتقش دیدی
در او تصور خلق از نقیر و از قطمیر.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).
|| مقایسه. ( ناظم الاطباء ). مطابقه. تطبیق : باید که بیننده تأمل کند احوال مردمان را، هرچه از ایشان او را نیکو می آید بداند که نیکوست و پس حال خویش را با آن مقابله کند. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 102 ). || معاوضه. مبادله. ( از ناظم الاطباء ).
- مقابله به مثل کردن ؛ تلافی کردن. بدی یا نیکی کسی را بعینه عوض دادن.
- مقابله روا داشتن ؛ تلافی کردن. عوض کردن : گمان نمی باشد... که شتر به سوابق تربیت را به لواحق کفران خویش مقابله روا دارد. ( کلیله ودمنه ).
- مقابله کردن ؛ عوض کردن. تلافی کردن : بازرگان ملاطفت پیرزن را به شکر و مواعید خوب مقابله کرد. ( سندبادنامه ص 307 ). بازرگان گمان برد که این مرد در باب او عنایتی کرده است و شفقتی نموده آن را به منتهای بسیار مقابله کرد. ( سندبادنامه ص 33 ). یکی از حواریان سؤال کرد که ای پیغمبر خدای این الفاظ شنیع را به ثنا و محمدت چرا مقابله کردی. ( جوامع الحکایات عوفی ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

روباروشدن، روبروکردن، دوچیزراباهم برابرکردن
۱ - ( مصدر ) روبرو شدن روبارو گشتن . ۲ - روبرو کردن مواجهه دادن . ۳ - تطبیق کردن مقایسه کردن ( دو نسخه و مانند آن ) . ۴ - ( اسم ) روبا رویی . ۵ - برابری تساوی . یا در مقابله . بعوض در مقابل : [ روا ندارم که در مقابله آن عوض بستانم . ] ( کشف الاسرار ۶ ) ۵۴۸:۲ - تطبیق مقایسه .۷ - ضدیت مخالفت ستیزه : [ اسفندیار رویین تن درمقابله با او چون اسفند بر آتش بیقرار بودی . ] ( لبال الالباب . نف . ۸ ) ۲٠ - اسقاط اجناس مشترک است در هر یک از متعادلین ( متساویین ) و این امر در علم جبر و مقابله بکار میرود . عملی است که بر اثر آن معلول و مجهول دو طرف معادله را از یکدیگر جدا می کنند و مقدار مجهول را بر حسب معلوم تعیین می نمایند یعنی ابتدائ مقادیر معلوم را بیک طرف می برند و بعد مقادیر مجهول را بطرف دیگر . سپس با اعمال جبری لازم روی دو طرف حاصل را برای نتیجه نهایی - که تعیین مقدار مجهول بر حسب معلوم است - آماده می سازند و سرانجام با آخرین عمل مقدار مجهول را در مقابل معلوم پیدامی کنند . توضیح در التفهیم ( ص ۴۹ -۴۸ ) آمده : [ و اما مقابله آنست که دو سو نگریم اگر آنجا چیزها بود از یک گونه کمترین بفکنیم وز آنک بیشتراست همچندان نیز بفکنیم . و نموده او مثلا بیک سو صد و دوازده درم است و بدیگر سو سیزده ستیر آهن و دوازده درم .چیزی که بهر دو سو از یک گونه است درم است و کمترین دوازده است آنرا بفکنیم و از بیشتر که بدیگر سو اندر است هم دوازده افکنیم بماند صد درم برابر سیزده ستیر آهن . ] ۹ - بودن دو کوکب است بحیثی که دوری بین آن دو بقدر نصف فلک البروج باشد چنانکه زهره در اول درجه حمل و مریخ در اول درجه میزان باشد ( کشاف اصطلاح ). توضیح مقابله آفتاب و ماه را [ استقبال ] نامند ( کشاف اصطلاحات ) . ۱٠ - چنانست که کلمه ای را بدو یا چند معنی متوافق آورند و سپس آنها را بمعانیی مقابل معانی مذکور استعمال کنند بترتیب تقابل ( کشاف اصطلاحات ) و آن قسمی از تضاد است . یا برهان مقابله . برهانی است برای ابطال وجود جزئ بدین طریق که فرض میکنیم مقدار زیادی از اجزائ لایتجزی صفحه ای را تشکیل دهند که دارای عمق نباشد ( بنا بر فرض ) و بعد نوری بدان بتابد قطعا طرفی که مقابل نوراست و نور بدان می تابد غیر از طرف دیگر است و این خود انقسام است ( از اسفار ج ۱.۴:۲ فرع . سج . )
ماخوذ از تازی رویارویی و مواجهه

فرهنگ معین

(مُ بِ لَ یا لِ ) [ ع . مقابلة ] (مص م . ) ۱ - دو چیز را با هم برابر کردن . ۲ - تلافی کردن . ۳ - مقایسه کردن نسخه های یک متن با یکدیگر. ، ~به مثل رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری .

فرهنگ عمید

۱. روبارو شدن.
۲. دو چیز را با هم برابر کردن، روبه رو کردن.
۳. (ادبی ) در بدیع، نوعی تضاد که ما بین اجزای دو جمله یا دو مصراع کلماتی ضد یکدیگر باشد، مانندِ این شعر: سیاه زنگی هرگز شود سفید به آب / سفید رومی هرگز شود سیاه به دود (سعدی۱: ۴۳۱ ).

فرهنگستان زبان و ادب

{confrontation} [روان شناسی] رویارویی مستقیم با نگرش ها و کاستی ها یا پیامدهای محتمل رفتار شخصی

واژه نامه بختیاریکا

مکاوری؛ هُل و هیز

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقابله (ادبیات). ذکر دو یا چند معنای هماهنگ و در پی آوردن معانی مقابل آن ها را مقابله (ادبیات) گویند.
«مقابله» از انواع اسلوب بدیعی قرآن و آن جایی است که دو یا چند معنای هماهنگ با یکدیگر آورده سپس به ترتیب، معانی مقابل آن ها ذکر شود؛ مانند: (فاما من اعطی واتقی وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری واما من بخل واستغنی وکذب بالحسنی فسنیسره للعسری)؛ «حال اگر کسی (مالی) بخشید و پروا و پرهیز ورزید و ( وعده ) بهشت را استوار داشت، زود است که راهش را به سوی خیر و آسانی هموار کنیم. و اما کسی که دریغ ورزید و بی نیازی کرد و بهشت را دروغ انگاشت، زود است که راهش را به سوی دشواری هموار کنیم»..
تفاوت مقابله با طباق
برخی مقابله را از انواع طباق شمرده و تفاوت آن دو را در این دانسته اند که طباق فقط با اضداد پدید می آید ولی مقابله اعم از اضداد و غیر آن است، و نیز طباق غالبا بین دو ضد مطرح می شود ولی مقابله، میان بیش از دو ضد است.
انواع مقابله
بعضی نیز مقابله را به سه نوع « مقابله نظیری »، « مقابله خلافی » و « مقابله نقیضی » تقسیم کرده اند.توضیح هر یک از این واژه ها را در مدخل های مربوط بیابید.

دانشنامه عمومی

مقابله (اخترشناسی). مقابله یا رویارویی در نجوم کروی موقعیتی است که یک جرم آسمانی ( مثلا یک سیاره بیرونی ) از ناظر ( زمین ) نسبت به خورشید در نقطه مقابل ( ۱۸۰ درجه ای ) قرار می گیرد. به نحوی که جرم آسمانی مذکور با زمین و خورشید در یک خط؛ و زمین در میانه آن دو قرار می گیرد. یک سیاره بیرونی یا ( یا سیارک یا ماه ) هنگام مقارنه، همزمان با غروب خورشید، طلوع کرده و نیمه شب در بیشترین زاویه از افق ( و بر نصف النهار ) ناظر قرار داشته و چون در مقابل خورشید است با بیشترین درخشندگی ( قرص کامل ) در بهترین حالت رصدی و در بیشترین زمان ممکن ( یا تمام طول شب ) و در نزدیکترین فاصله سالانه از زمین و نیز بزرگتر رویت می شود. [ ۱]
مقابله نسبت به زمین؛ برای هر جرم آسمانی ( سیارات بیرونی، سیارات کوتوله، سیارکها، دنباله دارها، ماه و… بنحوی ستارگان ) ؛ بجز اجرام و سیارات داخلی روی می دهد. به طور تقریبی مقابله برای سیارات بیرونی سالانه، برای مریخ هر دو سال، برای کره ماه دقیقاً هر ماه قمری ( در نیمه ماه ) و برای ستارگان دقیقاً هر سال نجومی یکبار روی می دهد.
در حالت مقابله، کره ماه چون در برابر خورشید است و زمین در میانه آندو، ماه بیشترین درخشندگی ( بدر ) دارد و گاه سایه زمین بر ماه می نشیند ( ماه گرفتگی ) .
زمانی که از نظر ناظر زمینی، مریخ در مقابله قرار دارد از نظر ناظر مریخی در همان زمان زمین در مقارنه داخلی با خورشید قرار خواهد داشت.
مقابله سیارات و ماه در حالت کشیدگی نجومی ( ۱۸۰ درجه ) نسبت به خورشید بوده و دقیقاً نقطه مقابل خورشید قرار می گیرد.
مقابله یک ستاره هنگامی است که در یک لحظه، دقیقاً هر یک سال نجومی از جهت مختصات طولی ( بعد نجومی ) به طور کامل در نقطه مقابل خورشید قرار می گیرد. آنگاه در نزدیکترین شب به لحظه مقابله، بهترین موقعیت رصدی ( از جهت روشنایی و احیاناً بیشترین زمان رویت پذیری در شب ) را خواهد داشت.
جدول مقابلهٔ سیارات[ ۲] ( «تناوب مداری»، زمان حرکت انتقالی سیاره است و «تناوب هلالی»، مدت زمان بین دو مقابله یا مقارنه یا استهلال سیاره است )
* تاریخها از نرم افزار نجومی ( Stellarium ) استخراج شده است. [ ۳] [ ۴]
عکس مقابله (اخترشناسی)

مقابله (فیلم ۱۹۹۳). مقابله ( به هندی: Muqabla ) یا مبارزه فیلمی محصول سال ۱۹۹۳ و به کارگردانی تاتیننی راما رائو است. در این فیلم بازیگرانی همچون آدیتای پانچولی، گوویندا، فرح، کاریسما کاپور، پارش راوال، آریونا ایرانی، آسرانی، شاکتی کاپور ایفای نقش کرده اند.
عکس مقابله (فیلم ۱۹۹۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مُقابله
(به معنای برابرکردن) در اصطلاح بدیع، نوعی از صنعت مطابقه و تضاد است، به این قرار که همه یا اکثر کلمات دو قرینه را ضد یکدیگر آوردند: بی تو گر در جنتم، ناخوش شراب سلسبیل/با تو گر در دوزخم خرّم هوای زمهریر (سعدی)

مقابله (اخترشناسی). مُقابله (اخترشناسی)(opposition)
اصطلاحی در نجوم، در بیان موقعیتی که در آن دو جسم آسمانی و زمین در سطحی عمود بر مدار زمین قرار می گیرند. یعنی دو جسم به فاصلۀ شش بُرج یا نیم دور فلک (۱۸۰ درجه) از هم قرار دارند و دقیقاً در دو سوی مخالف زمین در «مقابل» هم واقع می شوند. در چنین وضعیتی دو جسم از دیدگاه زمین عملاً رودرروی هم قرار می گیرند. این اصطلاح بیشتر به موقعیت های نسبی خورشید، ماه و یا خورشید با یکی از سیاره های بیرونی ارجاع دارد. مقابلۀ خورشید و ماه را استقبال و امتلا می نامند. ماه در هنگام وضعیت بَدر، مقابلۀ طولانی تر با خورشید دارد. ماه گرفتگی (خسوف) نیز همواره در وضعیت مقابلۀ ماه و خورشید روی می دهد. دو سیارۀ درونی عُطارِد و زهره از آن جهت که مدارشان در درون مدار زمین واقع است، هرگز نسبت به هم در مقابله قرار نمی گیرند. بهترین زمان برای رصد سیاره های بیرونی (عُلوی) که مداری بزرگ تر از مدار زمین دارند، وضعیت مقابلۀ آن ها با خورشید یا موقعیتی نزدیک به آن است؛ چراکه در آن هنگام به نزدیک ترین فاصلۀ خود از زمین رسیده اند و در عین حال قرص کامل و درخشان شان رو به زمین قرار داد.

مترادف ها

comparison (اسم)
تطبیق، مقایسه، تشبیه، مقابله، سنجش، برابری، مطابقت، همسنجی

verification (اسم)
تصدیق، تایید، تحقیق، رسیدگی، ممیزی، مقابله، باز بینی

contrast (اسم)
ضد، مخالفت، تضاد، مقابله، همسنجی، کنتراست، تقابل، تباین

collation (اسم)
تطبیق، مقایسه، مقابله، تلفیق، تطبیق دستخط ها

opposition (اسم)
ضدیت، مخالفت، تضاد، مقابله، مقاومت

checking (اسم)
منع، بررسی، مقابله

confronting (اسم)
مقابله

meeting face to face (اسم)
مقابله، مواجهه

فارسی به عربی

معارضة

پیشنهاد کاربران

معنی محور : اساس
ایستادگی
مخالف مقبله:تسلیم شدن
مخالف مقابله: تسلیم شدن
مقابله
پیش ایستی
با پیش وند پیش و ستاک کارواژه می توان نام آمیخته های فراوانی را ساخت :
پیش بینی ، پیش گویی ، پیش گیری ، پیش تازی ،
پیش سازی ، پیش پردازی ، پیش آرایی ، پیش آموزی،
پیش پروری ، پیش یابی ، پیش کاری ، پیش رانی ،
...
[مشاهده متن کامل]

پیش روی ، پیش آیی ، پیش آوری ، پیش بَری ،
پیش خَری ، پیش فروشی ، پیش فرستی ، پیش خوری،
پیش خوانی ، پیش خواهی ، پیش نویسی ، پیش نگاری،
پیش اندیشی ، . . .

bucking
مواجه

بپرس