مشک طرامشیع

لغت نامه دهخدا

مشک طرامشیع. [ م ُ / م ِ طَ ] ( اِ مرکب ) گیاهی است که وی را در خراسان کاکوتی گویند و بعضی فودنج گویند. حار یابس فی الثلاثه. ( بحر الجواهر ). مشک طرامشیر. رجوع به همین کلمه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مشکطرامشیر

پیشنهاد کاربران

رنک به شیرازی . . . ب ه کسر میم و سکون شین و کسر کاف و فتح طا و رای مهملتین و الف و فتح میم و کسر شین معجمه و سکون یـا ی تحتانیـه و عـین مهمله اسم نبطی است و فهلوی نیز گفته اند و بـ ه شـیرازی رنـ ک گویند .
...
[مشاهده متن کامل]

ماهیت آن : قسمی از پودنه بج لی است و قویترین اقسام آن بـر گ آن انبوه و بزرگتر از برگ پودنه بـری و مایـل بـ ه اسـتداره و بـا خشونت و چون گوسفند چرا کند به عوض شـیر خـون از پسـتان آن برآید یعنی شیر آن باز مستحیل به خون گردد .
طبیعت آن : در آخر سیم گرم و در وسط آن خشک .
افعال و خواص آن * : اعضاءالصدر و الغذاء و النفض * آشـامیدن آن مخرج رطوبات غلیظه از سینه و شش و رحم و مقوی اشـ تها و مفتح قولنج و جهت غشی و کرب و ادرار بـول و حـیض و نفـاس نافع به قوت و اسقاط جنین و قتـل آن و تفتیـت حصـات و چـون یک دانگ آن را با یک دانگ سقمونیا و یک درهم کتیرا سـوده با ده درم خمیره بنفشه بسرشند و با آب گرم بیاشامند رفع قـولنج
نماید و کسی که شهوت او منقطع شده باشد چون در هر سـه روز یک روز منی درهم آن را سوده بـا سـه درهـم تخـم خربـزه و ده درهم مسکه میش و بیست درم عسل بخورد شهوت او زیاد ه گردد و شراب آن رافع کر ب و غشـی و مـد ر حـیض اسـت و بخـور آن مسقط جنین و فرزجه آن بقدر یک دانگ با روغن بلسان مسکن درد رحم

بپرس