مد

/madd/

مترادف مد: آلامد، باب، رایج، متداول، مرسوم، معمول، ذوق، سلیقه، آیین، شیوه، طریقه | بالا آمدن سطح آب دریا ، اطاله، بسط، تطویل، درازا، کشش، کشیدن، بسط دادن

متضاد مد: جزر

برابر پارسی: کِشَند، فرازآب، خیزآب، خیز، آبخیز

معنی انگلیسی:
media, fashion, fashionable, style, trend, flood, flood tide, flow, high tide, accent, contagion, in, mode, new, vogue

لغت نامه دهخدا

مد. [ م َدد ] ( ع مص ) کشیدن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 78 ) ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). طولانی کردن و کشیدن حرف را. ( از اقرب الموارد ).
- مد صوت ؛ کشیدن آواز. ( یادداشت مؤلف ).
|| جذب کردن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || گستردن و فراخ کردن. ( منتهی الارب ). بسط. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). صاف و گسترده کردن زمین را. ( از متن اللغة ). || افزون شدن جوی. ( منتهی الارب ). زیاد شدن آب دریا. روان گشتن آب نهر. || زیاد شدن آب در ایام مد. مداد. ( از متن اللغة ). || افزون کردن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 87 ). زیاد کردن. ( از متن اللغة ). افزون کردن آب. ( از تاج المصادر بیهقی ). افزودن جوی را. ( از منتهی الارب ). جوئی را به جوئی پیوستن و بر آب آن افزودن. چیزی را با چیزی آمیختن تا مقدار آن زیاد شود. ( از متن اللغة ). || آب یامرکب بر دوات افزودن. مرکب در دوات ریختن. سیاهی انداختن در دوات. ( از منتهی الارب ). مداد در دوات کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || خاک یا کود بر زمین افزودن تا محصول آن بیشتر شود. ( از متن اللغة ) ( ازاقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). سرگین ناک کردن و نیرو دادن زمین را. ( منتهی الارب ). || طولانی کردن. دراز کردن : مد اﷲ عمره ؛ اطاله. ( اقرب الموارد ). || یاری دادن. ( منتهی الارب ). مدد قومی گشتن.( از تاج المصادر بیهقی ) ( از منتهی الارب ). مدد لشکری گشتن یا مدد فرستادن برای سپاه. ( از متن اللغة ). || سیاهی گرفتن از دوات. ( منتهی الارب ). با قلم مرکب از دوات برگرفتن نوشتن را. ( از متن اللغة ). || مدید خورانیدن شتر را. ( از منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). شتر را مدید ساختن. ( تاج المصادر بیهقی ). آرد بر آب افشانده به شتران دادن. ( فرهنگ خطی ). || زینت دادن. ( منتهی الارب ). || زمان دادن. ( منتهی الارب ). مهلت دادن مدیون را. ( از اقرب الموارد ). || مهلت دادن و طولانی کردن و رها کردن کسی را در گمراهیش. ( از متن اللغة ). در ضلالت فروگذاشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( ازاقرب الموارد ). || برآمدن روز. ( از متن اللغة ) ( از منتهی الارب ). || پر شدن و ممتلی گشتن. ( از متن اللغة ). || بلند نگریستن. ( منتهی الارب ): مد بصره الی الشی ٔ؛ طمح به الیه. ( از متن اللغة ).
- مد بصر ؛ منتهای نظر. ( منتهی الارب ). تا آنجا که چشم بیند. ( یادداشت مؤلف ). مدی. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) : طاقها به قدر مد بصر برکشیدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 421 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نام فرانسوی ماد
کشیدن، درازکردن، بسط دادن ، ونیزبه معنی سیل و آبخیزوبالا آمدن آب دریا
( اسم ) روش و طریق. موقت که طبق ذوق و سلیق. اهل زمان طرز زندگی لباس پوشیدن و غیره را تنظیم کند باب باب روز آیین . یا مد تازه . نو آیین .
کشیده

فرهنگ معین

(مَ دّ ) [ ع . ] ۱ - (اِمص . ) کشش ، کشیدگی . ۲ - بالا آمدن آب دریا بر اثر جاذبة ماه و خورشید. ۳ - (اِ. ) علامتی به این شکل « ~ » که بالای الف ممدوده گذاشته می شود.
(مُ ) [ فر. ] (اِ. ) سلیقه و روشی که باب روز است . اعم از طرز زندگی ، سر و وضع ظاهری و غیره . و معمولاً گذراست و در زمان های مختلف تغییر می کند.

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ جزر] بالا آمدن آب دریا بر اثر نیروی جاذبۀ خورشید یا ماه.
۲. (اسم ) (ادبی ) علامتی به شکل « » که بالای الف یا برخی حروف دیگر می گذارند.
۳. کشیدن و دراز کردن حرف در نوشتن.
۴. (اسم ) [قدیمی، مجاز] پیشکش.
۵. [قدیمی] امتداد.
۱. سبک و شیوه ای خاص در زندگی، پوشش، آرایش، کلام و مانند آن ها که مردم هر عصر، برای مدتی کوتاه اتخاذ می کنند.
۲. کالای رایج که برای مدتی مورد پسند مردم واقع شود.
۱. تار، سیم.
۲. روز ششم از هر ماه خورشیدی.
واحد اندازه گیری وزن که اندازۀ آن در جاهای مختلف گوناگون بوده.

فرهنگستان زبان و ادب

{flood} [اقیانوس شناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] بالا آمدن آب دریا
{mode} [آمار، ریاضی] مقداری از یک متغیر تصادفی که متناظر با بیشینۀ توزیع فراوانی آن است

گویش مازنی

/mere/ برای من

واژه نامه بختیاریکا

مَل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مد، از اصطلاحات بکار رفته در علم تجوید بوده و در اصطلاح به معنای کشش صوت است
مد، به معنی کشیدن و در اصطلاح تجوید، کشش صوت است. و سه حرف الف ـ واو ساکن ماقبل مضموم (ـ و) ـ و یاء ساکن ماقبل مکسور (ـ ی) را حروف مد می نامند. این حروف در کلمه «اتونی» جمع است. زیرا در طبیعت این سه حرف امتدادی وجود دارد که در حروف دیگر نیست. و هنگام ادای آنها صدا بدون زحمت کشیده می شود.قصر: یعنی کوتاه و برخلاف مد است.طول و متوسط: حد فاصل میان مد و قصر می باشد و میزان کشش صدا در هر یک بدین گونه است که:مد: کشیدن صدا به اندازه چهار یا پنج الف است، و بصورت متعارف به اندازه مدت بستن یا باز کردن ۵ انگشت دست می باشد. و طول و متوسط و قصر، کشیدن صدا به ترتیب به اندازه سه و دو و یک انگشت است. گر چه مقدار مد را با تعداد فتحه نیز محاسبه می نمایند.فایده کشیدن مد و کشش صوت زیبایی تلاوت است. چنانکه از عبدالله بن مسعود که از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و از کاتبان وحی است روایت شده که:المدات دبابیج القرآن (مدها دیباج های قرآن هستند.) همانگونه که پارچه ابریشمی را برای زیبایی و آراستگی به تن می کنند، مد و کشش صوت موجب آرایش و زیبایی قرائت قرآن است.البته در میان قراء در مورد میزان کشش صوت در موارد لازم اختلاف وجود دارد، بعضی به اندازه دو الف، بعضی سه الف و پاره ای چهار الف گفته اند. و تا هفت الف نیز نقل شده است. بهر حال مد مناسب باعث زیبایی کلام و قرائت می شود.
انواع مد
مد به انواع مختلف تقسیم می شود.
← مد منفصل
مقدار مد (کشیدن) از ۲ حرکت (یک الف) کمتر نبوده، و از ۶ حرکت (سه الف) نیز بیشتر نیست. بنابراین مقدار حرکت انواع مد عبارت از:مقدار قصر (دو حرکت)فوق قصر (سه حرکت)توسط (چهار حرکت)فوق توسط (پنج حرکت)طول (شش حرکت) می باشد.

[ویکی الکتاب] معنی مَدَّ: گسترد - کشید
معنی مَدّاً: کشش - کمک (کلمه مد و امداد به یک معنا است ، منتها امداد بیشتر در کارهای پسندیده، و مد بیشتر در موارد ناپسند استعمال می شود ، و منظور از عبارت " مَن کَانَ فِی ﭐلضَّلَالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ ﭐلرَّحْمَـٰنُ مَدّاً "که آن کس که در طریق گمراهی اصرار و لجاج...
معنی لْیَمْدُدْ: مدد کند - بکشد (در اصل "لِیَمْدُدْ"(صیغه امر غائب بوده )که با اضافه شدن واو یا فا برای سهولت لام ساکن شده است .کلمه مد و امداد به یک معنا است ، لیکن امداد بیشتر در محبوب آمده ، و مد بیشتر در مکروه استعمال شده است. عبارت "فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَی ...
ریشه کلمه:
مدد (۳۲ بار)

زیادت. طبرسی ذیل آیه . فرموده: مدّ در اصل به معنی زیادت است، جذب و کشیدن را مدّ گویند که کشیدن چیزی سبب زیادت طول آن است. ولی راغب معنای آن را کشیدن می‏داند و گوید:«اَصْلُ الْمَدِّ: اَلْجَرُّ» و مدّت را از آن مدّت گویند که وقت ممتد است. در اقرب الموارد آمده: سیل را از آن مدّ گویند که زیادت آب است. به نظر می‏آید که قول مجمع‏البیان اصح باشد و اینکه گسترش دادن زمین را مدّالارض گوییم که گسترش یک نوع زیادت است همچنین مهلت دادن، مال دادن و غیره. . مراد از مدّالارض ظاهراً گسترش و وسعت خشکی آن است اگر در نظر بگیریم که زمین در اصل مذاب بوده سپس در اثر سرد شدن قسمتی از آن منجمد شده و به تدریج بر وسعت آن افزوده تا تمام سطح آن را فرا گرفته است، در اینصورت معنی مدّالارض را بهتر درک خواهیم کرد یعنی: او کسی است که زمین را گسترش داد و در آن کوههای پابرجا و نهرها قرارداد. نظیر:. *. مدّعین به معنی نگاه شدید و خیره شدن است یعنی چشمانت را به چیزهایی که به دسته‏های کفّار داده‏ایم نگران مکن. * . آنچه می‏گوید می نویسیم و عذاب را بر او افزون می‏کنیم. * . «فَلْیَمْدُد» امر غائب است مراد از آن مهلت می‏باشد. گویند برای حتمی بودن مهلت به صورت امر آمده است یعنی هر که در ضلالت باشد خدا حتماً به او مهلت خواهد داد ولی وقت آمدن عذاب یا قیامت خواهد دانست که موقعیّت بدی داشته و بی‏یار و یاور است. * . منظور از «یَمُدُّ» امداد و یاری است . * . مراد ظاهراً از «یَمُدُّهُم» مهلت است. * . . شما را با چهارپایان - اموال و پسران فزونی دادیم مدّ و امداد هر دو یکی است ولی راغب در مفردات گفته: امداد اکثراً در محبوب و مدّ در مکروه آید. *** * . مداد به معنی مرکب است از کشّاف و جوامع الجامع فهمیده می‏شود که علّت تسمیه، زیاد شدن وزن دوات بواسطه آن است. «مدد» مصدر است به معنی زیادت و آمدن چیزی بعد از چیزی، مراد از آن در آیه ظاهراً اسم است یعنی بگو اگر دریا مرکب شده ‏و کلمات خدا با آن نوشته می‏شد حتماً پیش از تمام شدن کلمات خدا، دریا تمام می‏شد و اگر چه دریای دیگری را بر آن کمک می‏آوردیم. معنی آیه در «کلم» گذشت.

[ویکی فقه] مد (تجوید).
...

[ویکی فقه] مد (مدنی). مد (مدنی) به علامت آیه نزد قاریان مدینه اطلاق می شود.
میان قاریان در عدد آیات بعضی از سوره های قرآن مجید - بدون آن که در حروف و کلمات آیات زیاده یا نقصانی باشد -اختلاف است. «مد» علامت مدنی در موردی است که قرای مدینه با دیگران در آیه اختلاف دارند.
اصح اعداد آیات
شماره آیات اهل کوفه اصح اعداد است؛ زیرا مستند به امام علی علیه السّلام است.

دانشنامه عمومی

مد (پوشاک). مُد ( به فرانسوی: Mode ) یا فَشِن ( به انگلیسی: Fashion ) اصطلاح کلی در زمینه هنر طراحی پوشاک است که تحت تأثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام می پذیرد. محصولات این صنعت شامل پوشاک، کفش، کیف، لوازم آرایشی و اثاث می شود.
مد، صنعت پیچیده ای است که شامل صنایع کوچک تری مانند فراورده های پوشاک و تأمین کالا، پارچه، مواد خام، رنگ، تولید، حمل و نقل، فروش، عرضه و تقاضا و نهایتاً دور ریختن آنها می شود. [ ۱]
به هنرمندان عرصه پوشاک که با طرح های ابداعی شان تأثیر به سزایی در صنعت مد در یک دوره خاص زمانی بگذارند، «جامه آرا» «طراح لباس» می گویند. [ ۲]
مد، دومین صنعت آلاینده محیط زیست است. برای کنشگران محیط زیست، میزان بالای کربن تولید شده در این صنعت به نسبت مصرف دیگر مواد شیمیایی، کمترین اهمیت را دارد. این کنشگران بیشتر نگران استفاده زیاد از مواد نگهدارنده، رنگ های شیمیایی، آفت کش های مزرعه های پنبه و مواد زائدی هستند که تولید لباس ایجاد می کند. [ ۱]
پنبه از رایج ترین الیاف طبیعی است و نزدیک به ۴۰ درصد پوشاک مصرفی انسان را تأمین می کند. اما تولید آن نیازمند مصرف بسیار زیاد آب است و نمونه آن استفاده ازبکستان ( ششمین تولیدکننده پنبه جهان ) است که در دهه های ۱۹۵۰ با تغییر مسیر دو رودخانه بزرگ آمودریا، از جنوب و سیردریا از شمال دریاچه آرال به سوی مزارع پنبه، باعث خشکی دریاچه شد. [ ۱]
همچنین پنبه از وابسته ترین گیاهان به مواد شیمیایی افزودنی و آفت کش ها است. تقریباً ۳ درصد از مزارع کره زمین به کشت پنبه اختصاص داده شده اند که به گفته وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا از پرمصرف ترین مواد شیمیایی و حشره کش های زراعتی در جهان است. [ ۱]
افزایش لباس های دور ریخته شده در گورستان های زباله و آلودگی های ناشی از مواد شوینده، به آلایندگی این صنعت می افزاید. [ ۱]
برای حل این مشکلات، شاخه ای به نام مد سازگار با محیط زیست پدید آمده است.
مد به صورت فصلی و در بعضی برندها به صورت هفتگی تغییر می کند. تقاضا برای تغییر و همراهی با مد، رو به افزایش است و به همین دلیل مصرف تولیدات ارزان قیمت با کیفیت پایین یا به اصطلاح «فَست فشن» رو به رشد است. [ ۱] اگر بخواهیم تعریفی ساده و دم دستی از فست فشن ارائه دهیم؛ فست فشن بیزینسی است از تکرار کردن ترندهای کت واک ها و طراحی های high fashion و تولید انبوه آنها و انتقال سریع به خرده فروشی ها در حالی که تقاضای بالایی دارند. کالکشن های فست فشن معمولاً متأثر از استایل هایی اند که در هفته های فشن نمایش داده می شوند و معمولاً تن سلبریتی هااند. چرا فست فشن طرفداران زیادی دارد؟ به دلیل ساده ای که به مشتری ها اجازه می دهد لباس های جدید و جذاب و ترند را با قیمت مناسب تهیه کنند. [ ۳]
عکس مد (پوشاک)عکس مد (پوشاک)

مد (ترانه دیوید بویی). «مد» ( انگلیسی: Fashion ) ترانه ای از موسیقی دان انگلیسی دیوید بویی است که در چهاردهمین آلبوم استودیویی او، هیولاهای ترسناک ( و ابروحشتناک ها ) ( ۱۹۸۰ ) قرار دارد. این ترانه با تهیه کنندگی مشترک بویی و تونی ویسکانتی از فوریه تا آوریل ۱۹۸۰ در نیویورک و لندن ضبط شد و علاوه بر این، آخرین ترانهٔ تکمیل شدهٔ آلبوم بود. درحالی که «مد» به عنوان نقیضه ای رگی با عنوان «جامائیکا» شکل گرفت، این ترانه اثری پست - پانک، رقص و فانک است که از لحاظ ساختاری به «سال های طلایی» ( ۱۹۷۵ ) بویی شباهت دارد. رابرت فریپ، گیتاریست کینگ کریمسون، در ساخت ترانه مشارکت کرد.
از لحاظ اشعاری، «مد» هم به عنوان اهمیتی به گرایش های مد و هم به عنوان نقد بویی از افرادی عمل می کند که رعایت سخت گیرانهٔ آن گرایش ها را الزامی می کنند و به آن ها لقب فاشیست و «جوخهٔ گردن کلفت» داده می شود. موزیک ویدئوی همراه آن، به کارگردانی دیوید مالت، مضامین اشعار ترانه را منعکس می کند و در آن بویی و نوازندگانش را به عنوان اراذل خیابانی به تصویر می کشد که در میان عکس هایی از رقصندگان در حال تمرین و خودنمایی افراد جنبش رمانتیک نو قرار دارند. این ویدئو مانند «خاکستر به خاکستر» از سوی منتقدان تحسین شد.
«مد» که به وسیلهٔ آرسی ای رکوردز به صورت ویرایش شده به عنوان دومین تک آهنگ از آلبوم در ۲۴ اکتبر ۱۹۸۰ منتشر شد، در جدول فروش بریتانیا در رتبهٔ ۵ و در جدول ایالات متحده در رتبهٔ ۷۰ قرار گرفت. بویی این ترانه را در طول تورهای کنسرت خود اجرا کرد که در ویدیوهای کنسرت زندهٔ او ظاهر شده است. در دهه های بعد، این ترانه در فهرست بهترین ترانه های بویی، در آلبوم های گردآوری شده ظاهر شد و توسط چندین هنرمند بازخوانی شد.
عکس مد (ترانه دیوید بویی)

مد (مجله). مجله مد ( به انگلیسی: Mad Magazine ) یک مجلهٔ طنز آمریکایی است که در سال ۱۹۵۲ به سردبیری هاروی کورتزمن و توسط ویلیام گینز منتشر شد و به عنوان یکی از نشریات گروه انتشارات طنز ای سی ( به انگلیسی: EC Comics ) شروع به کار کرد. [ ۱] مد در ابتدا به شکل کتاب طنز منتشر می شد ولی در دهه ۵۰ میلادی و با قدرت گرفتن جریان مک کارتیسم در آمریکا، کتاب های کمیک و طنز از کتابخانه ها جمع آوری و سوزانده شدند که کتاب های طنز انتشارات ای سی نیز از این قاعده مستثنا نبود، از این رو مد به شکل مجله به فعالیت خود ادامه داد.
بیش از نیم قرن از انتشار مجلهٔ مد می گذرد و طی این مدت صدها هنرمند کاریکاتوریست، طراح و طنزنویس یا این مجله همکاری داشته اند. هنرمندان مد خالق کاراکترهای زیادی بوده اند که بسیاری از سریال های کمیک چاپ شده در این نشریه بعدها به صورت انیمیشن درآمدند. [ ۲]
در اویل دههٔ شصت مجلهٔ مد توسط بیل گینز به دی سی کامیکس فروخته شد. در سال ۱۹۸۲ تحریریه این مجله به ساختمان کمپانی تایم وارنر منتقل شد. این مجله توانست با سردبیری آل فیلدستین در اوج فعالیت خود در دهه ۷۰ میلادی شمار خوانندگانش را به دو میلیون نفر برساند.
عکس مد (مجله)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

مد (پوشاک). مُد (پوشاک)(fashion)
مُد
مُد
مُد
مُد
پوششی باب روز که به سبکِ خاص باشد. مفهوم مد از جریان تغییر سبک حکایت دارد، زیرا مدِ لباس مانند مُد اسباب منزل و دیگر چیزها در طی زمان های مختلف شکل های متفاوتی پیدا کرده اند. شکسپیر، نمایش نامه نویس انگلیسی، طی مشاهداتش در قرن ۱۶م چنین اظهار می دارد که «دورۀ مد زودتر از دورۀ زندگی انسان پایان می پذیرد»، به این معنی که لباس ها بسیار پیش تر از آن که مستعمل (خراب) شوند، از مُد می افتند. در زمان شکسپیر فقط طبقۀ مرفه پوشش خود را با مد تنظیم می کردند و عامۀ مردم، ساده لباس می پوشیدند آن چنان که شاید طی نسل های متمادی تغییری نمی کرد. از آغاز قرن ۲۰ مد به سرعت تغییر کرد و بیشتر مردم ـ حداقل در غرب ـ تا حدی از مد پیروی می کردند، زیرا مد چیزی بیش از طراحی لباس توسط طراحان برجستۀ لباس بود. مُد بخشی از جامعه را باز می تاباند و از جنگ ها، درگیری ها، قوانین، مذهب، و هنرها متأثر بود؛ ویژگی های فردی بر مد تأثیر می گذاشتند. اشراف و سران مملکت مد را به راه انداختند و اکنون در قرن ۲۰ ستارگان رسانه های گروهی به منزلۀ سردمداران مد ظاهر می شوند. آناتول فرانس۱، نویسندۀ فرانسوی، گفته است که اگر می توانست ۱۰۰ سال پس از مرگش دوباره به این جهان بازگردد و فقط یک چیز برای خواندن می داشت، یک مجلۀ مد انتخاب می کرد، زیرا درمی یافت که مردم چگونه زندگی می کنند. مُد با انتقادات بسیاری روبه رو است بر این اساس که آن را بی معنی، سطحی، مستبدانه، و غیر اخلاقی می دانند. ادعای عموم چنین است که طراحان مد تغییرات آن را سرعت می بخشند تا تجارت جدیدی پدید آید. با این حال هیچ مد جدیدی تا زمانی که مردم حاضر به قبول آن نشوند، توفیق نمی یابد: اساساً مدها تغییر می کنند، زیرا سبک های جدید و متفاوت را می پسندند. آغاز مد با پیشرفت و گسترش بازرگانی و تجارت و افزایش سیستم اقتصادی مشهور به سرمایه داری در ارتباط بود. درخلال قرن ۱۵، ونیز و دیگر شهرهای ایتالیا، قدرت اقتصادی را در دست گرفتند؛ اما بعد از اولین سفر کریستوف کلمب به امریکا در ۱۴۹۲، مرکز قدرت به اسپانیا انتقال یافت. درخلال قرن ۱۶، سبک اسپانیایی بر مد اروپا چیره شد. مردان در دربار سلطنتی اسپانیا به پوشیدن لباس سیاه با یک یقۀ طوقی سفید به دور گردن تمایل داشتند. مد همچنین می کوشد تصویری شکوهمند و نظرگیر خلق کند. ملکه الیزابت اول۲، از مد جهت اتخاذ تصمیم سیاسی استفاده می کرد تا حقانیت و قدرت خود را عرضه بدارد. لباس های پرزرق و برق مزین به جواهر، طلا، و دیگر تزیینات، قدرت و اختیارش را برای حکمروایی نشان می داد، اگرچه یک زن بود. درخلال حکومت لوئی چهاردهم، از ۱۶۴۳ تا ۱۷۱۵، فرانسه موقعیت مقتدرانه ای در امور جاری مُد برعهده داشت. سرتاسر اروپا به جز اسپانیا از مُد فرانسه پیروی می کردند. در دوران حکومت لوئی چهاردهم دربار فرانسه در ورسای۳ کانون مد غربی شد و لباس های مد روز در پاریس تهیه می شد. پاریس طی ۳۰۰ سال آینده پایتخت مُد زنان باقی ماند. اخلاق گرایان در فرانسه و جاهای دیگر معتقد بودند که مُد سلسله مراتب اجتماعی حاکم را متزلزل می کند، زیرا طبقه متوسط می توانند از مدهای طبقۀ اشراف تقلید کنند و لباس های دست دوم آنان را بخرند. چنین انتقادهایی این حقیقت را آشکار می سازد که حتی زنان شیرفروش هم می توانند مانند خانم متشخص آراسته شوند و ظاهر یک خانم متشخص را بیابند. مُد در انگلستان نیز مناقشاتی را پدید آورد، زیرا به عقیدۀ عده ای مُد خودپسندی زنان را درپی رقابت با یکدیگر تقویت می کرد. لباس پوشیدن درخلال قرن ۱۷ در انگلستان نشان دهندۀ تفاوت های عقیدتی میان شوالیه ها که پاسدار شاه بودند و لباس مجلل می پوشیدند و طرفداران سیاسی آنان، پیوریتن های ساده پوش که سیاه و خاکی رنگ می پوشیدند، بود. پس از مرگ لوئی چهاردهم در ۱۷۱۵، چنان که سبک باروک جای خود را به روکوکو داد، مد کمتر سنگین و بیشتر زیبا و باوقار شد. اگرچه تسلط فرانسه همچنان ادامه یافت، انگلیس نیز نقش مهمی را ایفا می کرد. سبک های لباس پوشیدن در تمام طبقات جامعه درطی قرن ۱۸ اهمیت ویژه ای داشت. انقلاب فرانسه (۱۷۸۹ـ۱۷۹۹)، خیلی بیش از انقلاب امریکا (۱۷۷۵ـ۱۷۸۳) تأثیر عظیمی بر مُد گذاشت. انقلاب فرانسه بر سیستم قدیم پایان داد و آزادی جدیدی در شیوۀ لباس پوشیدن پدید آورد. سبک ها در امریکای شمالی درخلال قرن ۱۸ از سبک های لباس پوشیدن در اروپا عقب ماند. تمایل دوباره به سبک های کلاسیک یونانی و رومی در نیمه دوم قرن ۱۸ آغاز شد. این احیای دوبارۀ کلاسی سیسم، تأثیر شگرفی بر مُد و بر معماری و هنرهای تزیینی در اروپا و امریکای شمالی گذاشت. پوشش ساده یونان باستان و رم الهام بخش مُد زنانه بود، اما لباس مردان همچنان گران قیمت و شیک بود. در انگلستان زندگی اجتماعی کمتر تحت تأثیر دربار سلطنتی بود و برخلاف فرانسه، دربار بر روی مُدهای انگلیسی تأثیر نداشت. در هر صورت تقسیم بندی ابتدایی به وجود آمد که پاریس قطب مد لباس زنانه شناخته شد و تا قرن ۲۰ نیز ادامه یافت و لندن به مرکز مد مردان بدل شد. به تدریج پوشش زنان با تزیین و پرزرق و برق و لباس مردان ساده تر شد. تحولات اواخر قرن ۱۹ به پوشش عادی و بیشتر کاربردی برای زنان منجر شد. در اوایل قرن ۱۹ سبک نئوکلاسیک، بر هنرهای تزیینی و مد پوشاک غالب بود. سبکی که به تدریج سبک رمانتیک را شکل داد. سبکی که پس از جنبش ادبی و هنری به رمانتیسم معروف شد. نویسندگان و هنرمندان رمانتیک به زمان و مکان های دیگر تمایل داشتند و مد از گذشته و مکان های دور الهام می گرفت. پس از به قدرت رسیدن ناپلئون در ۱۸۰۴، صنعت نساجی و مد در فرانسه دوباره احیا شد. در ۱۸۳۷ ویکتوریا بر تخت سلطنت بریتانیا نشست. و باقی قرن ۱۹ عصر ویکتوریا نام گرفت. در عصر ویکتوریا، زنان لباس های متعددی می پوشیدند. رنگ های مصنوعی به رواج رنگ های بسیار روشن منجر شد که جانشین رنگ های کم رنگی شد که پیش تر مد روز بود. صنعتی شدن و فناوری به روند سبک قرن ۱۹ کمک کرد. در ۱۸۴۶ چرخ خیاطی طراحی شد و اصلاحاتی توسط اسحاق سینگر، مخترع امریکایی، بر روی آن صورت گرفت. چرخ خیاطی در تولید انبوه لباس نقشی مهم داشت. درنتیجه طبقۀ متوسط توانست همانند طبقه ثروتمند لباس بپوشد. در دهۀ ۱۸۴۰ صنعت لباس حاضر برای مردان اهمیت یافت، پیش از آن که تأثیر قابل توجهی بر پوشاک زنان بگذارد. با گسترش وسایل ارتباط جمعی، اطلاعات مد در میان طبقۀ متوسط رواج یافت. لِیدیز بوک۴ از گادی۵ اولین نشریه منتشر شده در فیلادلفیا در ۱۸۳۰ طرح های مدهای فرانسه را برای امریکا به ارمغان آورد. پیشرفت هایی در عکاسی در دهۀ ۱۸۴۰ به تولید دوبارۀ عکاسی های زنان شیک منجر شد. چارلز وورت۶ انگلیسی از لندن به پاریس رفت و در ۱۸۵۸ آتلیه خود را به راه انداخت و طراحی مد را از یک هنر دستی به یک هنر اصلی و تجارتی بزرگ ارتقا داد. درخلال قرن ۱۹ به ویژه دو دهۀ ۱۸۴۰ و ۱۸۸۰ اصلاح طلبان کوشیدند لباس زنان را راحت تر و مناسب تر ارائه دهند. آنان شلوار را برای زنان باب کردند با این عقیده که تغییرات زنان را سلامت تر، پوشیده تر و بیشتر برابر با مردان می کند. جنبش زیباشناختی در دهۀ ۱۸۷۰ و دهۀ ۱۸۸۰ با این مد مخالفت کردند. این جنبش تأثیر عظیم تری نسبت به تلاش های برجا گذاشت. زیرا بر جریان های هنری و زیبایی متمرکز بود و مستقیماً به حقوق زنان ارتباطی نداشت. گشایش فروشگاه های مختلف در فرانسه، انگلستان و امریکا در سال های پایانی قرن ۱۹ بر زندگی زنان تأثیر بسیار بزرگی گذاشت و برای زنان جوان شغل ایجاد کرد. جریان سادگی در پوشش مردان که از اواخر ۱۷۰۰ آغاز شده بود در سال های ۱۸۰۰ ادامه یافت. برخلاف لباس زنان، رنگ های تیره و سنگین به ویژه سیاه برای لباس مردان در نظر گرفته شد. بو برومل (برومل زیبا)۷ پیش گام انگلیسی مد در سال های ۱۸۰۰ سبک انگلیسی جدیدی را برای لباس مردان رواج داد و معتقد بود که سادگی در لباس، برازنده و شیک است. همچنین پوشیدن لباس های شب مشکی و سفید را او رایج کرد. در اواسط قرن ۱۹ کراوات کاربردی گسترده یافت. درخلال دهه های آغازین قرن ۲۰، هنوز آخرین مدهای زنانه از پاریس می آمد و خیاطان زنانه از سبک های فرانسوی تقلید می کردند و مد مردان از لندن می آمد. لباس های حاضری اهمیت بیشتری یافت و مد قابل دسترس را برای بیشتر مردان فراهم کرد. در اوایل دهۀ ۱۹۲۰ با طرح های انقلابی کوکو شانل۸، سادگی مردانه بر لباس های زنان تأثیر گذاشت. لباس های مردان و زنان اینک از طرز تفکری جدید حکایت داشتند. در دهۀ ۱۹۶۰ فرهنگ جوان بر مد سایه انداخت. در اواخر قرن چنان آزادی در مد رایج شد که بعضی مفسران از مرگ مد سخن گفتند. در دورۀ کار خود را انجام بده۹، دستورالعمل مد به راحتی نادیده گرفته شد. از طراحان معروف دهۀ ۱۹۲۰، پل پوآره۱۰ و مادلین ویونه۱۱ درخور ذکرند. پس از جنگ جهانی اول، شانل به منزله تأثیرگذارترین طراح در پاریس جای پوآره را گرفت. بین سال های ۱۹۰۸ و ۱۹۱۴، مد به طرز نظرگیری تغییر کرد. زنان با کوتاه کردن موهایشان این مد را در دهۀ ۱۹۲۰ رواج دادند. در فرانسه ژان پاتو۱۲ در طراحی لباس های عادی و متعارف تبحر یافت. گیلبرت آدریان۱۳ در امریکا طراحی لباس را آغاز کرد و برای هنرپیشگان سینمای امریکا لباس طراحی کرد. آغاز جنگ جهانی دوم در ۱۹۳۹، تصور ذهنی از مد را به کلی تغییر داد. پس از اشغال پاریس توسط آلمان در ۱۹۴۰، مد فرانسه دیگر در دسترس کشورهای متفق نبود که با آلمان در جنگ بودند. از دیگر طراحان مد که در این دوران کار خود را آغاز کردند، کریستین دیور۱۴، کریستوبال بالنسیاگا که در ۱۹۳۷ اولین مجموعه لباس خود را عرضه کرد و در طول ۳۰ سال پس از آن از طراحان برجسته مد شناخته شد؛ شیاپَرِلی۱۵، ویونه۱۶، ژاک فت۱۷، پوچی۱۸، گوچی۱۹، مری کوانت۲۰، ایو سن لورن۲۱، پاکو رابان۲۲، پیِر کاردن۲۳ درخور ذکرند که با کمک عکاسان حرفه ای طراحی های خود را در نشریات معتبر در معرض دید قرار دادند. در این دوران سبک های مختلفی رواج یافت و اهمیت مد روز افزون شد. در دهه ۱۹۶۰ مضمون اصلی مد جوانی بود و پس از آن شمایل هیپی مانند باب شد که با جنبش هیپی ها در سان فرانسیسکو شدت یافت. این جوانان با دنباله روی و مصرف گرایی مخالف بودند. در دهۀ ۱۹۷۰ فردگرایی و آزادی در انتخاب از نکته های اصلی مد در دهۀ ۱۹۷۰ بود. مد در این دهه با خرده فرهنگِ جوانی، سبک های موسیقی پاپ مانند دیسکو مرتبط بود. جنبش جوان پانک در اواخر دهۀ ۱۹۷۰ با مدل های مو، لباس های پاره و استفاده غیرمعمول از سنجاق و پونزهای بی خطر، کشمکش هایی را به دنبال داشت. بعضی از طراحان مانند ویوین وست وود۲۴ و زندرا رودس۲۵ از پانک ها الهام گرفتند. در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ جین آبی ازجمله پوشاک بسیار اصلی زنان و مردان به شمار می رفت؛ جامه ای که در ابتدا لباس کار کارگران بود، سمبل فرهنگ جوان و درنتیجه اونیفورم ناهماهنگی بدل شد. در دهۀ ۱۹۸۰ مصرف گرایی دوباره رواج یافت و در دهۀ ۱۹۹۰ سیستم و نظام مد به گروه های سبْکی کوچکی تقسیم شد. دیگر برای طراحان میسر نبود که هر فصل طرحی جدید ارائه دهند. بسیاری از کارشناسان صنعت مد معتقدند که استفاده از مواد و لوازم مدرن به سرعت در اوایل سال های ۲۰۰۰ بسیار گسترش خواهد یافت مانند پوشش تفلون بر روی وسایل که در برابر لکه ها مقاومت می کند. سبک های تکنو از مواد صنعتی استفاده می کنند و نیز اصول زیباشناسی کاربردی را نمایان می سازد. با آغاز قرن ۲۱ کارشناسان تأکید می کنند که آیندۀ مد به طور قطع آینده گرایانه نیست و لباس متحدالشکل نقره فام درخشانی که در فیلم های آینده گرایانه در دهه های قبل تصویر شده بود، وجود نخواهد داشت.صنعت مد. تجارت مد صنایع بسیار دیگری را شامل می شود که عبارت اند از صنایع نساجی و شیمیایی، تولیدکنندگان پوشاک، و جزئی فروشی. پیش تر بخش های این صنعت به تجارت سوزن معروف بود، اما علی رغم نامش، لباس دوختنی با سوزن و نخ هرگز بخش کوچکی از صنعت را تشکیل نمی دهد. طراحان امروز مد برای پدیدآوردن الگوی لباس ها و در نظر آوردن یک مجموعه جدید از رایانه استفاده می کنند. پوشاک زنان بخشی نظرگیر تجارت مُد است. طراحان مد چه آنان که لباس های سنگین طراحی می کنند و چه طراحان لباس های حاضری مشهور می شوند. صنایع پوشاک، لباس، کت و شلوار (دوپیس)، کت ها، لباس ورزشی، لباس زیر همچنین دیگر لوازم جانبی مانند کفش، جواهر، کیف، جوراب، دستکش، و کلاه تولید می کنند. رسانه های مد همچون مجله و یا برنامه های تلویزیونی نویسندۀ مد، عکاس، آرایشگر، طراح مُد و دیگر حرفه ها را نیاز دارد. سال های بسیاری مد امریکای شمالی تحت هدایت مدیریت اروپا خصوصاً پاریس اداره می شد. از قرن ۱۷ تا قرن ۲۰ پاریس پایتخت جهانی مد زنان باقی ماند. از قرن ۱۸ تا دهۀ ۱۹۵۰ لندن پایتخت پوشاک مردان بود. اکنون نیویورک پایتخت پوشاک حاضری مردانه شده است. مردم در سراسر جهان مایل اند از مد پیروی کنند، هرچند که سبک های آنان همیشه غربی نیست. احتمالاً عناصری از مد جهانی را با عناصر فرهنگی پوشاک سنتی خود ترکیب می کنند و یا شاید لباس سنتی خود را برمی گزیند. تولید انبوه و گسترۀ پخش در قرن ۲۰، آخرین طرح ها را برای عموم قابل دسترس ساختند و مد نقش بسیار مهم تری در زندگی روزمره ایفا کرد. در دوران اخیر مد وسیله ای برای ابراز بیانیه های سیاسی و اجتماعی شده است. سبک ها تنوع یافته اند و دیگر موردی برای تسلط یک سبک مد نیست.Anatole FranceQueen Elizabeth IVersaillesLady’s BookGodeyCharles WorthBeau BrummellCoco ChanelDoing Your Own thingPaul PoiretMadeleine VionnetJean PatouGilbert AdrianChristian DiorSchiaparelliVionnetJacques FathPucciGucciMary QuantYves Saint LaurentPaco RabannePierre CardinVivienne WestwoodZandra Rhodes

مد (ریاضیات). مُد (ریاضیات)(mode)
در آمار، مقداری با بیشترین فراوانی(بسامد) در مجموعۀمفروضی از داده ها. مثلاً اگر داده ها ۰، ۰، ۹، ۹، ۹، ۱۲، ۸۷، ۸۷ باشند، مد ۹ است. مُد، میانگین حسابی، و میانهشاخص های مقدار متوسطمجموعه ای از داده هایند. اطلاع از دامنهیا پراکندگیداده ها نیز مفید است. وقتی با داده های گروه بندی شده سروکار داریم، ردۀ مُدینشان دهندۀ گروهی از داده ها با بیشترین فراوانی است.

جدول کلمات

فشن
مُد
فشن

مترادف ها

extent (اسم)
حد، مد، حوزه، وسعت، مقدار، اندازه

accent (اسم)
لهجه، تاکید، تلفظ، تشدید، مد، تکیهء صدا، علامت تکیهء صدا، طرز قرائت، قوت، صدا یا اهنگ اکسان، ضربه

ebb (اسم)
مد، زوال، فروکش، جزر، فرونشینی

flow (اسم)
مد، جریان، گردش، باطلاق، بده، روانی، روند، رودخانه

length (اسم)
مد، درجه، طول، مدت، قد، درازا، امتداد

extension (اسم)
مد، اضافی، بسط، توسعه، کشش، تمدید، گسترش، تعمیم، توسیع، تلفن فرعی

flux (اسم)
ریزش، مد، گداز، سیل، اسهال، سیلان، شار، گداختگی، تغییرات پی درپی، خون ریزش

flowage (اسم)
مد، سیلاب

فارسی به عربی

اسلوب , اناقة , نمط
( مد (برابر جزر ) ) تدفق
( مد(مادد ) ) لهجة

پیشنهاد کاربران

برای مُد افزون بر �باب روز� می توان �پسند روز� یا �خوش آیند روز� یا �روزپسند� را پیشنهاد داد.
مد با ضمه م : مورد توجه ، نوع
مد با فتحه م که در مورد اب دریا می باشد : بالا آمدن
مد به دو شیوه خوانده می شود:
1 - مَد
۲ - مُد
مَد که برابر بالا آمدن آب هست و چرایی آن نیروی گرانش ماه است.
می توان واژه "آب افراشت" را برای "مَد" گرفت، افراشت برابر "بالا آمدن" است پس این واژه برابر بالا آمدن آب است.
"مُد" هم واژه ای است برابر "امروزی، نوین".
مُد ( به فرانسوی: Mode ) یا فَشِن ( به انگلیسی: Fashion ) اصطلاح کلی در زمینه هنر طراحی پوشاک است که تحت تأثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام می پذیرد. محصولات این صنعت شامل پوشاک، کفش، کیف، لوازم آرایشی و اثاث می شود.
"بررسیِ واژگانِ مَست، مَد، مَدهوش، مَدینیتَن ( پارسیِ میانه ) ، مَستَن، مَدانیدن ( =مَداندن ) و . . . ":
" مَد" در زبانِ اوستایی به چمهایِ
1 - مَست شدن، خود را مست کردن
2 - خوش گذرانی و عیش کردن، خوشی/ لذت بردن از ( چیزی ) ، کیف کردن/خوش آمدن، هوآسودن
...
[مشاهده متن کامل]

بوده است.
( برای دیدنِ نمونه ها، "نیرنگستان:N. 30" و" ویسپرد: Vr. 8. 1 " را ببینید؛ یا برای نمونه در یَشتِ اوستا Yt. 10. 14 و Yt. 10. 19 جایی که سخن از لذت و خوشی بردن از گیاهِ هوم ( haomahe ) به میان آمد، این واژه بکار آمده است. )
کُنونه یِ ( =زمانِ حالِ ساده یِ ) " مَد" در زبانِ اوستایی " مَدَ، مَدَیَ " بوده است و صفتِ مفعولیِ آن " مَستَ : masta" بوده است.
( نکته: صفتهای مفعولیِ کارواژه هایی که از زبانِ اوستایی به " تَ :ta " می انجامیدند، درزبانِ پارسیِ میانه به ریختِ " ت:t" آمده اند؛یعنی "مست". )
در زبانِ پارسیِ میانه از ریشه یِ " مَد" ، کارواژه یِ " مَدینیتَن" ساخته شد که سببیِ ( Kausativ ) کارواژه یِ " مَستَن" می باشد.
تکواژهایِ " مَدینیتَن": ( مَد. ین. یتَن )
1 - مَد: که در بالا به آن پرداخته شد.
2 - ین: نشانه یِ سببی در زبانِ پارسیِ میانه بوده است که این نشانه در پارسیِ کُنونی به ریختِ " - آن" در آمده است ( بمانندِ خوردَن/خوراندن ) .
3 - یتَن: که نشانه یِ مصدری است.
پس اگر ما بخواهیم کارواژه یِ "مَدینیتَن" را در پارسیِ کُنونی بکار گیریم، کارواژه یِ " مَدانیدن / مدانیتَن/مداندن" را خواهیم داشت که به چمِ " مایه یِ مستی شدن، مست کردن" می باشد.
نکته 1: در واژه یِ " مَدهوش"، تکواژِ نخست یعنی " مَد"، همان چیزی است که در بالا آزگفته شد ( =بیان شد ) .
نکته2 : مَد در اوستایی به چمِ دیگری نیز آمده است که با گفته هایِ ما در بالا پیوندی ندارد.
پیشنهاد:
اکنون که دریافتیم، بُنِ کُنونیِ کارواژه یِ " مَستَن"، " مَد" بوده است و از سویِ دیگر نیز دانستیم که سببیِ کارواژه یِ " مَستَن"، " مدانیدن/مداندن" است، پس شایسته است که آنها را در زبانِ پارسی بکار بگیریم و تنها از واژه یِ " مَست/مسته" بهره گیری نکنیم.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
( از دوستان خواهشمندم کارواژه هایِ زیر را نیز به تارنمایِ ویکی پدیا " فعل در زبان پارسی میانه" بیافزایند:
1 - " مَستَن" با بُنِ کُنونیِ " مَد"
2 - "مَدینیتَن" با بُن کنونیِ " مَدین" در زبانِ پارسیِ میانه ( "مدانیدن" با بُن کنونیِ " مدان" در زبانِ پارسیِ کُنونی )
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشت:
ستونِ 1113 از نبیگِ "فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ کهن" نوشته یِ "کریستین بارتولومه"

مد
fad
Fashion
مد نظر یعنی جلوی نظر ، مد یعنی بالا و قابل دیدن
باب روز
اگر این واژه همخانواده با واژه مدت باشد ریشه ایرانی دارد:
واژه مدت ( مد=روز ات=پسوند ) به معنای زمان وخت ساخته شده از لغت ایرانی maiθā* به معنای روز day که با لغت اوستایی maēθā* به معنای بادوام دیرپا enduring و لغت māti در آلبانیایی کهن و mẽtas در لیتوانی به معنای زمان time همریشه است. لغت شناسان واژه maiθā را به واژه māti همخانواده با پیما - آزما به معنای measure ربط میدهند همانطور که لغت وخت=وقت به معنای زمان از لغت بخت به معنای بخش قسمت ستانده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

*پیرس: Iranian Dialectology and Dialectometry

سبک و سلیقه ی روز
همچنان که کلمه ی ( همت ) که ( ه ) ان به ( هزار ) و ( م ) به ( میلیارد ) و ( ت ) ان به ( تومان ) اشاره و معنی ( هزار میلیارد تومان ) می دهد می توان برای ( میلیارد دلار ) کلمه ی مختصر ( مد ) را به کار گرفت
...
[مشاهده متن کامل]
بطور مثال وقتی می گویند هزینه فرصت یا همان هزینه از دست رفته ی ارز ترجیحی دولت روحانی برابر است با 65 میلیارد دلار با پذیرش مطلب بالا می توان چنین گفت هزینه از دست رفته ی ارز ترجیحی دولت روحانی 65 مد برآورد شده است که ناگفته نماند این مبلغ از بین رفت بدون آنکه رفاهی برای مردم همراه داشته باشد و فقط باعث اختلال در نظام اقتصادی کشور گردید که اگر فرضا، دلار سی هزار تومان در نظر گرفته شود، 65 مد می شود 1950 همت که با این رقم می توانستیم کارهای بزرگی انجام دهیم که البته با بی کفایتی دولت روحانی از دست رفت و اقتصاد هم بیچاره و فلکزده گردید.

باب روز ( مُد )
مُدّ: پیمانه اى است که برخی آن را به اندازه پُرى دو کف دست دانسته اند ( یک مد مساوی یک چارک = ۷۵۰ گرم )
در گذشته برای سنجش میزان زکات فطر و سایر کَفارات شرعی بکار میرفت.
مثلا کفاره یکروز روزه ماه رمضان زنی که بخاطر شیردادن به نوزادش ، نتواندروزه بگیرد، ونیز پیر کهنسال و یا مریض صعب العلاج و لاعلاج که دیگر امید سلامتی و روزه گرفتن نداشته باشند ، یک مد از قوت غالب ( گندم یا برنج یا خرما یاسایر اقوات غالب ) نزد امام شافعی میباشد.
...
[مشاهده متن کامل]

مد: هدیه سوغات تحفه
انواع تحف که بر سبیل مد آورده بود. جهانگشا
مد = مده اجل به معنای دراز کردن پا در مقابل دیگران خصوصا والدین در ایل عرب فارس کاری ناپسند محسوب می شود.
مد، مدن با فتح م و دال به معنای کشیده شدن و دراز کردن هست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس