مخ مخ کردن

پیشنهاد کاربران


مخ مخ کردن:به زیر مِ، زمزمه نهانی
ودرگویش فارس، منگیدن وزیرلب غرولندکردن، به آهستگی سخنان اعتراضی و ناخرسندانه، برزبان راندن،
به زمزمه چیزی گفتن!
بومی سُرای شیرازی بیژن سمندرسروده:
هِی تو مِخ مِخ کردی وهِی هولکی بُونگت زدم!
گوش که نَمدی، نَمدی، حتی چشماتم وانَمکنی!

بپرس