مجیرالدین بیلقا

لغت نامه دهخدا

مجیرالدین بیلقانی. [ م ُ رُدْ دی ن ِ ب َ ل َ ] ( اِخ ) ابوالمکارم مجیرالدین از مردم بیلقان ( از توابع شروان ) و از شاعران معروف و زبان آور در قرن ششم هجری و از شاگردان خاقانی است که بزودی به پایه استاد خود در سخن نزدیک شد و دست به معارضه او زد و استاد را هجو کرد. لقب شاعری وی که ظاهراً مأخوذ از لقب یا اسم او بوده است در اشعار وی «مجیر» است و معاصرانش او را با همین عنوان یاد کرده اند. وی به دستگاه اتابکان آذربایجان اختصاص داشت و از سلجوقیان عراق ، ارسلان بن طغرل سلجوقی ( 571 هَ. ق. ) را مدح گفت. در سال وفات شاعر اختلاف کرده اند. وفات او را هدایت به سال 577 نوشته است و در منابع دیگر سالهای دیگری مانند 568، 586، 589 و 594 ذکر کرده اند ولی با قراین موجود می توان 586 را سال قریب به تحقیق برای فوت شاعر دانست. قبر اودر مقبرةالشعرای تبریز است. دیوان مجیر قریب به پنجهزار بیت شعر دارد و مشحون است به قصاید عالی و غزلهای لطیف و او را باید حقاً از شاعران نیکو سخن و خوش قریحه زمان شمرد. تأثیر سبک سخن خاقانی در غالب اشعار او مشهود است و با این حال مجیر از استاد خود ساده گوی تر است. چیرگی مجیر در ایجاد ترکیبات بدیع و مضامین نو و دلپذیر قابل توجه بسیار است. از اوست :
وقت آن است که مستان طرب از سر گیرند
تاج زرین مه از تارک شب بر گیرند
شاهدان شمع ز کاشانه برون اندازند
قدسیان مشعله هفت فلک در گیرند
نیکوان پرده برانداخته در رقص آیند
مطربان هر نفسی پرده دیگر گیرند
نقل خشک از لب چون شکر معشوق برند
می روشن به سماع غزل تر گیرند
زهره را تا به سوی مجلس عشاق کشند
گه سر زلف و گهی گوشه چادر گیرند
هندو آسا همه هنگام شکر خنده صبح
با لب یار کم طوطی و شکر گیرند
سنگ در ساغر نیک و بد ایام زنند
و ز کف سنگدلان نصفی و ساغرگیرند
طوق گردن ز سر گیسوی مشکین سازند
صید گردون به خم زلف معنبر گیرند...
( از تاریخ ادبیات دکتر صفا ج 2 ص 721 ).
و رجوع به همین مأخذ و لباب الالباب ج 2 ص 223 و مجمع الفصحا ج 1 ص 511 و آنندراج و سخن و سخنوران تألیف فروزانفر ج 2 صص 250-267 و گنج سخن تألیف دکتر صفا شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس