متسامع

لغت نامه دهخدا

متسامع. [ م ُ ت َ م ِ ] ( ع ص ) از یکدیگر شنونده. ( آنندراج ). از هم دیگر شنونده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || کسی که ادعای شنیدن کند. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || فاش شده و آشکار شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تسامع شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس