ماموره

لغت نامه دهخدا

( مأمورة ) مأمورة. [ م َءْ رَ ] ( ع ص ) اصل آن مُؤمَرَة است و در عبارت : خیرالمال مهرة مأمورة وسکة مأبورة، یعنی بهترین مال ، کره ماده است که برکت یافته باشد در نسل و اولاد، برای تبعیت مأبورة؛ مأمورة خوانند و یا بر اصل خود از نصر که لغت غیرفصیح است. ( از منتهی الارب ). مأمورة در عبارت مهرة مأمورة و سکة مأبورة، برای رعایت ازدواج است و اصل ، مُؤمَرَة است به معنی بسیار نسل و نتاج. ( از اقرب الموارد ). خیرالمال مهرة مأمورة اوسکة مابورة؛ بهترین مال کره ماده است که برکت یافته باشد در نسل و اولادیا راسته خرمابنان گشن داده شده. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه آزاد فارسی

ماموره (Mamore)
رودی در امریکای جنوبی. بخشی از مرز بین بولیوی و برزیل را تشکیل می دهد و سرانجام با پیوستن به سایر رود ها، رود مادیرارا تشکیل می دهد. در کوه های کوچابامبادر مرکز بولیوی سرچشمه می گیرد. بخشی از مسیر آن ریو گراندهنام دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس