غرور براراستن

لغت نامه دهخدا

( غرور برآراستن ) غرور برآراستن. [ غ ُ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از خیال فاسد کردن ( است ). ( آنندراج ) :
غروری چه باید برآراستن
نه بر جای خویش آرزو خواستن.
نظامی ( از آنندراج ذیل آرزو خواستن ).
مغرور شدن. نخوت و تکبر داشتن.

فرهنگ فارسی

( غرور بر آراستن ) کنایه از خیال فاسد کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس