عمران

/~emrAn/

مترادف عمران: آبادانی، آبادسازی، آبادی، توسعه، رونق، عمارت

متضاد عمران: خرابی

برابر پارسی: آبادانی، آبادی، سازندگی

معنی انگلیسی:
reconstruction, amram:father of moses

فرهنگ اسم ها

اسم: عمران (پسر) (عبری، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: emrān) (فارسی: عِمران) (انگلیسی: emran)
معنی: نام پدر حضرت موسی ( ع ) به روایت تورات، نام پدر حضرت مریم به روایت قرآن، آل عمران نام سوره ای در قرآن کریم، ( عبری ) ( در اعلام ) نام پدر مریم عذرا ( ع ) در قرآن کریم و او از نسل پدر موسی ( ع )، که در تورات ذکر شده، می باشد، نام پدر موسی پیامبر ( ص )، نام سوره ای در قرآن کریم
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عبری، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

عمران. [ ع َ ] ( ع اِ ) دو طرف هر دو آستین. و آن را به فتح میم نیز خوانند و گویا اصح باشد. ( از منتهی الارب ). رجوع به عَمَر شود.

عمران. [ ع َ ] ( ع اِ )دو گوشت پاره بالای لهات آویخته. ( منتهی الارب ). دو گوشت پاره که بر ملازه آویخته است. ( از اقرب الموارد ).

عمران. [ ع َ ] ( ع ص ) کسی که زمان درازی زیست کرده باشد. ( ناظم الاطباء ).

عمران. [ ع ُ ] ( ع مص ) لازم گرفتن شخص مال یا منزل خود را. عِمارة. عُمور. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عمارة و عمور شود.

عمران. [ ع ُ ] ( ع اِمص ) آبادانی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). صاحب آنندراج این کلمه را به ضم اول و فتح دوم ضبط کرده و معنی آن را آبادانیها نوشته است ، سپس گوید: «فارسیان [ آنرا ]به سکون استعمال نمایند بمعنی آبادان » :
نباشد جز دو یک میدان نشیب کوه و هامونش
نباید بیش یک لحظه خراب خاک و عمرانش.
ناصرخسرو.
نیک و بد هرچه اندرین گیتی است
به خرابی است یا به عمرانی است.
مسعودسعد.
ز مهر وکین تو چرخ و فلک دو گوهر ساخت
که هر دو مایه عمران شدند و اصل خراب.
مسعودسعد.
گنجها را در خرابی زآن نهند
تا ز حرص اهل عمران وارهند.
مولوی.
بندگی اینجا به از سلطانی است
وین خرابی بهتر از عمرانی است.
اسیری لاهیجی ( از آنندراج ).
عشق گوید خانه ویران میکنم
عقل گوید شهر عمران میکنم.
اسیری لاهیجی ( از آنندراج ).
- عِلم عمران ؛ در تداول ابن خلدون بمعنی علم اجتماع یا جامعه شناسی به کار رفته است. و وی آن را بعنوان دانش مستقلی قرار داده ، خویش را واضع و مبتکر این علم میداند. رجوع به ترجمه مقدمه ابن خلدون از محمد پروین گنابادی ج 1 حاشیه ص 4، فلسفة ابن خلدون الاجتماعیة تألیف طه حسین و دراسات عن مقدمه ابن خلدون تألیف ساطع الحصری شود.
- عمران شدن ؛ آباد شدن :
هر جای که نام تو رسد در گیتی
گرچند خراب است شود یکسره عمران.
مسعودسعد.

عمران. [ ع َ ] ( اِخ ) نام دو تن از تازیان ، یعنی عمروبن جابر و بدربن عمرو. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

عمران. [ ع َ ] ( اِخ ) موضعی است به یمن. ( منتهی الارب ).

عمران. [ ع َ ] ( اِخ ) ( أبرق... ) موضعی است به دیار عرب. نام آن در شعر دوس بن ام غسان یربوعی آمده است. ( از معجم البلدان ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

آبادی، آبادانی
۱ - ( مصدر ) آباد کردن . ۲ - ( اسم ) آبادانی آبادی . ۳ - تمدن .
ابن عطاف ازدی مکنی به ابوالعطاف وی از فرماندهان و شجاعان قرن دوم هجری بمشار میرفت

فرهنگ معین

(عُ مْ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) آباد کردن . ۲ - (اِمص . ) آبادانی ، آبادی .

فرهنگ عمید

آبادی، آبادانی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عِمْرَانَ: نام پدر حضرت مریم علیهماالسلام (البته عمران نام پدر حضرت موسی علی نبینا وعلیه السلام هم بوده است ولی در قرآن به این موضوع اشاره ای نشده است )
معنی مُحَرَّراً: آزاد شده ازقیدوبند(درآیه شریفه 35سوره مبارکه آل عمران مقصوداین است که به جای خدمت به مادرش خدمتکارخانه خداشود)
ریشه کلمه:
عمر (۲۷ بار)
عمران (۳ بار)

. ظاهراً مراد از عمران پدر مریم است چنانکه در آیه . و . بعید است آن را عمران پدرموسی و هارون بدانیم.

[ویکی فقه] عمران (ابهام زدایی). عمران ممکن است در معانی ذیل به کار رفته و یا اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: معانی• عمران، عمران به ضم عین، به معنای آبادی، اطلاق شده به محل آبادشده در اثر سکونت و دارای کاربرد فقهی اعلام و اشخاص• عمران (پدر مریم)، از انبیاء بنی اسرائیل و پدر حضرت مریم (سلام الله علیها)• عمران (پدر موسی)، عمران بن یصهر بن ماهث بن لاوی بن یعقوب، از نسل حضرت یعقوب (علیه السلام) و پدر حضرت موسی (سلام الله علیها)• عمران بن کعب بن حارث اشجعی، از اصحاب امام حسین (علیه السلام) و از شهیدان کربلا• عمران کلبی، از اصحاب امام حسین (علیه السلام) و از شهیدان کربلا
...

[ویکی فقه] عمران (پدر مریم). عمران یکی از راهبان و بزرگ بنی اسرائیل بود (و طبق نقلی از پیامبران بنی اسرائیل بود).
هم پدر حضرت موسی (علیه السّلام) و هم پدر حضرت مریم (سلام الله علیها) عمران نام داشته اند و هم موسی و هارون ... را آل عمران می توان نامید و هم مریم و مسیح (علیه السّلام) و احیاناً همسر جناب عمران را هم می توان آل عمران نامید ولی چون در همه قرآن تنها یک بار اسم آل عمران به میان آمده است و در آیات دیگر از مریم بنت عمران نامی به میان آمده است ولی از موسی بن عمران با این عنوان نامی به میان نیامده است و در آیات بعد هم به تفصیل زندگی حضرت مریم و مسیح می پردازد به نظر می رسد که مقصود از آل عمران در این آیه شریفه حضرت مریم و مسیح (علیه السّلام) و همسر ایشان (زوج جناب عمران) باشد. در ضمن فاصله زمانی این دو عمران حدود هزار و هشتصد سال می باشد. پس عمران پیامبر نبوده است.
ازدواج عمران
در میان بنی اسرائیل دو خواهر برجسته و بزرگ زاده وجود داشتند، یکی به نام «حَنّه» و دیگری به نام «اَشْیاع»، (در بعضی از روایات او با نام «حنّانه» خوانده شده که مادر حضرت یحیی (علیه السّلام) بود. ) زکریا (علیه السّلام) از اَشْیاع خواستگاری کرد، و عمران که یکی از راهبان و بزرگ بنی اسرائیل بود (و طبق نقلی از پیامبران بنی اسرائیل بود) از «حَنّه» خواستگاری نمود، سرانجام اشیاع همسر زکریا (علیه السّلام) گردید، و حَنّه همسر عمران (منظور از این عمران غیر از عمران پدر موسی (علیه السّلام) است، و میان آنها ۱۸۰ سال فاصله وجود داشت. ) شد.به این ترتیب زکریا و عمران، دو شخصیت بزرگ بنی اسرائیل، باجناق همدیگر شدند، و علاوه بر رابطه مکتبی، رابطه خویشاوندی نیز پیدا کردند. چند سال از این ماجرا گذشت، عمران صاحب دختری به نام مریم شد، ولی زکریا (علیه السّلام) دارای فرزند نشد، زیرا همسرش نازا بود.
ولادت حضرت مریم
سال ها از زندگی عمران و همسرش حَنّه گذشت آنها دارای فرزند نشدند، حَنّه همچون زنان دیگر آرزو داشت که دارای فرزند شود، و با دیدن کودکی، احساساتش برای داشتن فرزند به جوش می آمد. تا این که روزی در زیر درختی نشسته بود، پرنده ای را دید که به جوجه های خود غذا می دهد، مشاهده این محبّت مادرانه آتش عشق به فرزند را در دل او شعله ور ساخت، و از صمیم دل از خدا تقاضای فرزند کرد، چیزی نگذشت که دعای خالصانه او اجابت شد و او باردار گردید.طبق بعضی از روایات، از سوی خدا به عمران وحی شد که به زودی خداوند پسر پربرکتی که می تواند بیماران غیرقابل درمان را درمان کند و مردگان را به فرمان خدا زنده نماید به تو عنایت خواهد کرد، عمران این مطلب را به همسرش حَنّه خبر داد.حَنّه وقتی که باردار شد، تصور می کرد که فرزند مذکور، همان است که در رحم دارد (غافل از آن که منظور از آن پسری که خداوند به عمران وحی نمود، نوه عمران به نام عیسی (علیه السّلام) است، که حَنّه برای مادر او (مریم) باردار می باشد.) به همین دلیل حَنّه نذر کرد که کودک پسر خود را وقتی که بزرگ شد خدمتگذار مسجد بیت المقدس قرار دهد.ولی وقتی که فرزندش متولد شد دید دختر است، نگران شد که چه کند، زیرا خدمتگذاران مسجد را از میان پسران انتخاب می کردند، از این رو گفت: «پسر همانند دختر نیست.» سپس افزود: خدایا من نام دختر را مریم می گذارم، و او و فرزندانش را از وسوسه های شیطان رجیم، در پناه درگاه تو قرار می دهم. مریم (علیهاالسّلام) به معنی عبادت کننده و خدمتگذار است. از آن جا که حَنّه می خواست او را خدمتگذار مسجد و عبادت کننده در مسجد بیت المقدس قرار دهد، نام او را مریم نهاد.کم کم مریم (علیهاالسّلام) بزرگ شد و با این که دختر بود، خداوند او را به عنوان خدمتگذار مسجد بیت المقدس پذیرفت.مطابق تواریخ، عمران پدر مریم (علیهاالسّلام)، قبل از تولد مریم (علیهاالسّلام) از دنیا رفت، از این رو وقتی که مریم (علیهاالسّلام) خدمتگذار مسجد شد، نیاز به سرپرست داشت، حَنّه مریم را که کودک بود به بیت المقدس نزد علما و دانشمندان یهود آورد و گفت: «این کودک هدیه به بیت المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما برعهده بگیرد.» چون آثار عظمت از چهره مریم (علیهاالسّلام) دیده می شد، گفتگو در میان دانشمندان بنی اسرائیل در گرفت، هر کدام از آنها می خواست این افتخار نصیب او شود. سرانجام تصمیم گرفتند قرعه کشی کنند، به کنار نهری آمدند. حضرت زکریا (علیهاالسّلام) نیز جزء آنها بود. قلم ها و چوب هایی را که به وسیله آنها قرعه می زدند حاضر کردند، نام هر یک از داوطلبان سرپرستی مریم (علیهاالسّلام) را روی آن چوب ها نوشتند و آن قلم ها را در میان آب انداختند، هر قلمی که در میان فرو می رفت، بازنده بود و تنها قلمی که روی آب ماند، قلمی بود که نام زکریا روی آن نوشته شده بود. به این ترتیب سرپرستی زکریا (علیه السّلام) نسبت به مریم (علیهاالسّلام) قطعی شد، و در واقع حضرت زکریا (علیه السّلام) از همه شایسته تر به سرپرستی مریم (علیهاالسّلام) بود، زیرا علاوه بر مقام نبوت، شوهر خاله مریم (علیهاالسّلام) نیز بود. حضرت زکریا (علیه السّلام) هم چنان سرپرستی حضرت مریم (علیهاالسّلام) را بر عهده گرفت تا مریم (علیهاالسّلام) بزرگ شد.

دانشنامه عمومی

عمران (شهر). عمران شهریست کوهستانی از توابع استان عمران در کشور یمن در شبه جزیره عربستان . شهر عمران مابین راه اصلی بین شهر صنعاء وصعده واقع شده است. در شهر عمران آثارهایی از دوران سبا برجای مانده است. همچنین آثار قلعهٔ بزرگی در ضلع جنوبی شهر دیده می شود.
عکس عمران (شهر)عکس عمران (شهر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

عِمْران
نام پدر حضرت موسی(ع) و نیز نام پدر حضرت مریم (ع). در تورات به صورت عَمْرام ضبط شده است. در قرآن نام پدر موسی به صراحت نیامده است.در سورۀ سوم قرآن آن جا که خداوند از «آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران» یاد می کند،بنا به قول اکثر مفسران مقصود از عمرانپدرحضرت مریم است، و این سوره هم به همین علت «آل عمران» نامیده شده است، هرچند برخی مفسران مقصود از عمران را همان پدر حضرت موسی می دانند، چنانکه در روایات اسلامی و در اخبار و احادیث همهمواره از «موسی بن عمران» یاد می کنند. نام عمران یک بار دیگر هم درهمین سوره ذکر شده و در آن جا به صراحت حضرت مریم دختر عمران خوانده شده است که البته این عمران ربطی به عمران پدر حضرت موسی ندارد. همان طور که نام هارون در سورۀ مریم آن جا که حضرت مریم با خطاب «یا اخت هارون» خواهر هارون خوانده می شود، ربطی به هارون برادر حضرت موسی ندارد. نیز ← آل_عمران،_سوره

جدول کلمات

ابادی

پیشنهاد کاربران

آبادانی
واژه عمران
معادل ابجد 361
تعداد حروف 5
تلفظ 'omrān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( عُ مْ ) [ ع . ]
آواشناسی 'emrAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
عِمران پدر موسی و هارون بود
یکی از اولین آیه های قرآن آل عِمران نام داره
به انگلیسی AMRAM نوشته میشه
گاهی به اشتباه میگن اسم پدر حضرت مریم هم عمران بوده ولی یهویاقیم بوده که به انگلیسی JOACHIM
...
[مشاهده متن کامل]

در عقاید اسلامی به پدر حضرت مریم میگن عمران که از راهبان بزرگ بوده
در عقاید مسیحی میگن یهویاقیم

اسم من عمران هست ولی بعضی مردم در تلفظ اشتباه میکند یا میگند عمران اومران ولی به دل ننمیگیرم
ابادکردن

عُمران
واژه ای پارسی و اَرَبیده شده است :
عُمران < اُمران < آمران< آمیران
آمیران : آ - میر - آن
آ - = پیشوند نَفیَنده ( نَفی کُننده )
میر= بُن کُنون از مُردن
- آن = پس وند زاب ساز مانند دَوان ، خَندان. . .
...
[مشاهده متن کامل]

آمیران = بی مَرگی ، جاودانگی در فهمیده ی مَگاشی یا مَجازی : سازندگی ، آبادانی : پاد وِیرانی ، ضد خرابی در اینجا میر = وِیرانی ، خرابی
آمیر = سازندگی ، آبادانی

عمران به معنی زندگیوحیات است
اسم دختر که به اسم عمران بیاد
حیاط زندگی
آبادانی، آبادسازی، آبادی، توسعه، رونق، عمارت

عمران به ضم اول به معنی آبادانی ، امابه کسراول اسم است، نام سه شخصیت درتاریخ ادیان ابراهیمی عمران بوده ، پدرحضرت موسی ، پدرحضرت مریم که درقرآن به صراحت از او نام برده شده . سوره آل عمران اشاره به یکی یاهردودارد، وپدرحضرت علی که به ابوطالب مشهوراست ونام ایشان نیزعمران بو ده است.
عمران: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] هرگونه ساخت و ساز که موجب آبادانی شود، اعم از ساختمان سازی، تغییرات در ساختمانها و سایر فعالیت هایمشابه را عمران گویند.
آبادسازی
Someone who has prosperity
( From urban dic )
به معنی کسی که سعادتمند و پیروز است
علی بن ابی طالب
�ابوالحسن، علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب�، نخستین امام از ائمه اثنی عشر، دومین معصوم از چهارده معصوم ( علیه السّلام ) و از دیدگاه اهل سنت خلیفه چهارم از خلفای راشدین است. آن حضرت دومین شخص عالم اسلام - پس از رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلّم ) - و وصی و ولی مطلق هستند و اعتقاد به امامت و وصایت و ولایت آن حضرت و یازده فرزند بزرگوارش یکی از اصول مذهب امامیه است. اما عده ای از پیروان و معتقدان آن حضرت به ملاحظه کثرت فضایل و کرامات ایشان از جاده اعتدال منحرف شده و اعتقاداتی فوق اعتقادات شیعه امامیه درباره ایشان پیدا کرده اند. این عده به غلات یعنی غلوکنندگان معروف شده اند و هم در نظر اهل سنت و هم در نظر شیعه از جاده هدایت به دور افتاده اند و از اهل بدعت و ضلال محسوب می گردند.
...
[مشاهده متن کامل]

حضرت علی ( علیه السّلام ) به جز کنیه ابوالحسن به ابوتراب نیز معروف بود و این کنیه را حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله وسلّم ) به او داده بود و آن هنگامی بود که او را بر روی خاک خوابیده دیده بود و او را بیدار کرده و گرد و خاک از پشت او برافشانده و فرموده بود تو ابوتراب هستی. آن حضرت این کنیه را چون از جانب رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلّم ) به او داده شده بود بسیار دوست می داشت و آن را بر کنیه ها و القاب دیگر ترجیح می داد. اما بنی امیه و دشمنان حضرت در این کنیه نوعی تحقیر و توهین می دیدند و به کسان خود دستور داده بودند که آن را همچون دشنام و ناسزایی درباره او بکار برند.

عمران : /emrān/ عِمران ( عبری ) ( اَعلام ) ( = عَمرام ) 1 ) نام پدر حضرت موسی ( ع ) به روایت تورات؛ 2 ) نام پدر حضرت مریم به روایت قرآن . 3 ) نام پدر امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام است .
ابوطالب عمران پسر عبدالمطلب ( عبدمناف[۲] پسر عبدالمطلب ) پسر هاشم پسر عبدمناف پسر قصی پسر کلاب ( ۹۰ - ۳ پیش از هجرت ) ، رئیس قبیله بنی هاشم و پدرحضرت علی ( ع ) بود.
...
[مشاهده متن کامل]

او با عبدالله پدر محمد ( پیامبر اسلام ) برادر تنی بود و بعد از فوت عبدالمطلب سرپرستی پیامبر اسلام را برعهده داشت.
وی از پسر بزرگش طالب، کنیهٔ ابوطالب را گرفت.
ابوطالب چهار پسر و سه دختر داشت. پسران او طالب، عقیل، جعفر و علی هر یک با هم ده سال اختلاف سن داشتند. برخی گفته اند که عقیل چهار سال از جعفر و او نُه سال از علی بزرگ تر بود. دخترانش فاخته یاهند ( ام هانی ) ، جمّانه و ریطه ( ام طالب ) ، نام داشتند. همه فرزندان ابوطالب از فاطمه بنت اسد بن هاشم بودند البته برخی گفته اند که او از زنی دیگر بنام علّه نیز پسری به نام طلیق داشته است.
ابوطالب طرد پیامبر اسلام از طایفهٔ خود را نپذیرفت و هنگامی که مسلمانان تحت محاصرهٔ اقتصادی بودند، افراد طایفه بنی المطّلب و بنی هاشم را به شعب ابی طالب برد. بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به �قبرستان ابوطالب� دفن کردند.
آلِ ابی طالِب، عنوان خاندان ابوطالب بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف ( د ح۶۱۹م ) عموی پیامبر اسلام ( صلّی الله علیه و آله ) و بزرگ ترین پشتیبان او تا دم مرگ می باشد.
علت اشتهار وی به ابوطالب آن است که فرزندی به نام طالب داشته است.
علی بن ابیطالب درباره او می گوید: �به خدا سوگند پدر و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف هیچ گاه بتی را پرستش نکردند. � از او پرسیدند: �پس آنان چه چیزی را پرستش می کردند؟� او گفت: �آنها به سوی خانه کعبه نماز می خواندند و تمسک به آیین ابراهیم داشتند. �
نام مادر امیرالمومنین حضرت علی ( ع ) فاطمه بنت اسد بن هاشم بود.

عمران یعنی زندگی . .
Civil enginiering
عمران به معنای حیات، زندگی
نام پدر امیرالمؤمنین نیز عمران و نام دیگرش عبدمناف و لقب ایشان ابوطالب است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس