علی بن جَهم ( ۸۰۴ – ۸۶۳م ) شاعر عراقی در دورهٔ اول عباسی بود. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
در سدهٔ هشتم میلادی شاخه ای از قریش که قریش عازبه نامیده می شد، ساکن سرزمین بحرین شدند. بخشی از آنان به مرو، خراسان کوچیدند که خاندان جهم/جهمی ها از آنان بودند. در اوایل برپایی دولت عباسی، «جهم بن بدر بن جهم»، پدر و ریشهٔ پدری علی بن جهم، به بغداد بازگشتند. علی بن جهم در سال ۸۰۴م / ۱۸۸ق در بغداد زاده شد. به خوانش آثار فلسفی پرداخت و در قضایای علم کلام مناظره می کرد، «به معتزله حمله می برد و با زنادقه مجادله می نمود». با این حال، گرایش به ادبیات و سرودن بر او چیره شد و از دوستان نزدیک ابوتمام گشت. [ ۱] علی بن جهم نزد برخی خلفای عباسی نفوذ یافت؛ معتصم او را بر دیوان مظالم در حلوان گماشت. او در سال ۲۲۲ق/ ۸۳۷م بر این منصب بود. سپس جایگاهش نزد متوکل بالا رفت تا اینکه «حاسدان میان او و متوکل جدایی انداختند». متوکل او را در سال ۲۳۹ق/ ۸۵۳م به خراسان تبعید کرد و به والیِ آن، طاهر بن عبدالله نامه نگاشت تا او را از صبح تا شب در صلیب نگه دارد؛ طاهر نیز چنین کرد ( در شادیاخ ) و او را پس از این شکنجه، زندانی نمود. [ ۱] متوکل سپس ابن جهم را بخشید و او به بغداد بازگشت، در سال ۲۴۱ق/۸۵۵م. به زندگی عیاش وار و آنچه از نگاه مسلمانان «فسق و لهو» نامیده می شود، روی آورد. ۲ سال پس از درگذشت متوکل در ۲۴۷ق، ابن جهم به غزوات روم پیوست. در راه شام، گروهی از بدویان بنی کلب علیه او و هر که با او بود، تاختند. ابن جهم در حین رویارویی زخمی گشت و یارانش او را کمک خواهان خواستند به بغداد بازگردانند، اما ابن جهم در خُساف، یک مرحلگی حلب در سال ۸۶۳م / ۲۴۹ق درگذشت. [ ۱]
علی بن جهم را شاعری مطبوع، نیک گزین در واژگان، درست سبک همراه آسانی در ترکیب ها و روشنی معنایی وصف کرده اند. او را از بزرگان علم و صناعت شعر در روزگارش می دانند. در غزل، فخر، حکمت و هجا سرود. در هجو نیک بود و می توانست به آن نکته ای که می خواست، دقیقاً اشاره کند و آن را هجو کند. او همچنین در کسب روزی از شعر راغب نبود و کسی جز خلفا را مدح نکرد. در وصف نیز سرآمد بود، به ویژه در وصف طبیعت زنده و خشک. مجون نیز در واژگان ساده ای سرود. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سدهٔ هشتم میلادی شاخه ای از قریش که قریش عازبه نامیده می شد، ساکن سرزمین بحرین شدند. بخشی از آنان به مرو، خراسان کوچیدند که خاندان جهم/جهمی ها از آنان بودند. در اوایل برپایی دولت عباسی، «جهم بن بدر بن جهم»، پدر و ریشهٔ پدری علی بن جهم، به بغداد بازگشتند. علی بن جهم در سال ۸۰۴م / ۱۸۸ق در بغداد زاده شد. به خوانش آثار فلسفی پرداخت و در قضایای علم کلام مناظره می کرد، «به معتزله حمله می برد و با زنادقه مجادله می نمود». با این حال، گرایش به ادبیات و سرودن بر او چیره شد و از دوستان نزدیک ابوتمام گشت. [ ۱] علی بن جهم نزد برخی خلفای عباسی نفوذ یافت؛ معتصم او را بر دیوان مظالم در حلوان گماشت. او در سال ۲۲۲ق/ ۸۳۷م بر این منصب بود. سپس جایگاهش نزد متوکل بالا رفت تا اینکه «حاسدان میان او و متوکل جدایی انداختند». متوکل او را در سال ۲۳۹ق/ ۸۵۳م به خراسان تبعید کرد و به والیِ آن، طاهر بن عبدالله نامه نگاشت تا او را از صبح تا شب در صلیب نگه دارد؛ طاهر نیز چنین کرد ( در شادیاخ ) و او را پس از این شکنجه، زندانی نمود. [ ۱] متوکل سپس ابن جهم را بخشید و او به بغداد بازگشت، در سال ۲۴۱ق/۸۵۵م. به زندگی عیاش وار و آنچه از نگاه مسلمانان «فسق و لهو» نامیده می شود، روی آورد. ۲ سال پس از درگذشت متوکل در ۲۴۷ق، ابن جهم به غزوات روم پیوست. در راه شام، گروهی از بدویان بنی کلب علیه او و هر که با او بود، تاختند. ابن جهم در حین رویارویی زخمی گشت و یارانش او را کمک خواهان خواستند به بغداد بازگردانند، اما ابن جهم در خُساف، یک مرحلگی حلب در سال ۸۶۳م / ۲۴۹ق درگذشت. [ ۱]
علی بن جهم را شاعری مطبوع، نیک گزین در واژگان، درست سبک همراه آسانی در ترکیب ها و روشنی معنایی وصف کرده اند. او را از بزرگان علم و صناعت شعر در روزگارش می دانند. در غزل، فخر، حکمت و هجا سرود. در هجو نیک بود و می توانست به آن نکته ای که می خواست، دقیقاً اشاره کند و آن را هجو کند. او همچنین در کسب روزی از شعر راغب نبود و کسی جز خلفا را مدح نکرد. در وصف نیز سرآمد بود، به ویژه در وصف طبیعت زنده و خشک. مجون نیز در واژگان ساده ای سرود. [ ۱]
wiki: علی بن جهم