علی

/~ali/

معنی انگلیسی:
masculine proper name, high, eminent, causal, causative, eminence

فرهنگ اسم ها

اسم: علی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: ali) (فارسی: عَلي) (انگلیسی: ali)
معنی: بلندقدر، شریف، بزرگوار، برتر، توانا، سخت و قوی، از نام های پروردگار، نام امام اول شیعیان، علی: از نام های خداوند متعال است «وهو العلی العظیم» به معنای بلند قدر و شریف است و نیز به معنای شدید، محکم و ارجمند بکار رفته است، علی: نام اولین امام شیعیان است و کنیه او ابوالحسن و ابوتراب و ملقب به مرتضی، حیدر کرار و امیرالمومنین می باشد، مولا علی ( ع ) پسر عمو و داماد پیامبر اکرم ( ص ) در دوران حکومت ساله خود الگوی کاملی از حکومت و مدیریت اسلامی را از خود به یادگار نهاد که در نهج البلاغه اثر گرانبهای آن بزرگواری جمع آوری شده است، هر کس نام او «علی» باشد و حرمت این نام را حفظ کند از رفعت طبع و مروت و عدالتخواهی وعشق به حقیقت آفرینش بهره مند خواهد شد خداوند متعال به حرمت این نام عنایت ویژه ای به او و خاندانش خواهد کرد، همچنین خانواده ای که با نام علی بر روی فرزندان خود به یاد مظلومیت و تنهائی مولا علی ( ع ) باشند و قلب خود را به کانون ولایت او نزدیک کنند، خدای متعال نور معرفت خود را در قلب آنان شعله ور می سازد و مولای متقیان علی ( ع ) را ضامن عبور آنان از پل صراط خواهد کرد، کسانیکه نامشان «علی» است اگر اهل طهارت و دائم الوضو باشند «علی» بعنوان یکی از اسماء الهی مربی نفوس آنان خواهد شد و سبوهای جانشان را از علم لدن پرخواهد کرد و هوشمندی و فراگیری علوم در آنان زبان زد خاص و عام خواهد شد و از سلامت روان و صلابت نفس قابل ملاحظه ای بهره مند خواهند شد بویژه در فردای قیامت که همه دل ها لرزان و همه چشم ها گریان است، عَلَم شفاعت مولا بر سر آنان برافراشته خواهد شد، یارب به علی دل مرا شیــدا کن فـارغ ز تــمام لـذت دنـیا کن یک قطره زعلم او به جانم افشان این سینه کوچک مرا دریا کن، ( عربی ) بلند، بلند بر آمده، بزرگ، کلان، نامی از نام های خدای تعالی، ( در اعلام ) نام امیرالمؤمنین علی ( ع )
برچسب ها: اسم، اسم با ع، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقّب به عمادالدین. رجوع به علی بندنیجی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک بن حسام الدین جونفوری هندی ، مشهور به متقی و ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی متقی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک بن عباس قزوینی نحوی ، مکنّی به ابوطالب. رجوع به علی قزوینی ( ابن عبدالملک... ) شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالملک رقی ، مکنّی به ابوالحصین. رجوع به علی رقی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالمؤمن بن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن. تابعی بود. و رجوع به ابوالحسن ( علی بن... ) شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن علی بن جعفر نهدی حمیری. رجوع به علی نهدی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن عبداﷲبن یحیی انصاری سجلماسی جزائری مالکی ، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سجلماسی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی ، مشهور به صریعالدلاء، مکنّی به ابوالحسن. وی شاعر بود و در سال 412 هَ. ق. درگذشت. و او را دیوان شعری است. رجوع به صریعالدلاء و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 143. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 453.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدالواحد دینوری ، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی دینوری شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ )ابن عبدوس. علی بن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی. مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس. رجوع به علی حرانی ( ابن عمربن احمدبن.. ) شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدوس. علی بن محمدبن عبداﷲ کوفی نحوی ، مشهور به ابن عبدوس. رجوع به ابن عبدوس شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبدویه ،مکنّی به ابوالحسین. از روات بود، و نام او در الموشح آمده است. ( از الموشح ابی عبیداﷲ مرزبانی ص 207 ).

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲ احمدبن زین الدین ، مشهور به زین العرب. رجوع به علی زین العرب شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن حرث بن رحضةبن عامربن رواحةبن حجربن مصیص بن عامربن لؤی قرشی عامری. رجوع به علی عامری شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی. رجوع به علی قمی شود.

علی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبیداﷲبن نصربن سری زاغونی حنبلی ، مکنّی به ابوالحسن. متولد در 455 و متوفی در 17 محرم سال 527 هَ. ق. او راست : 1 - الایضاح فی اصول الدین. 2 - التلخیص فی الفرائض. 3 - الدور والوصایا. 4 - دیوان خطب. 5 - غررالبیان فی اصول الفقه ، در چند مجلد. رجوع به زاغونی ( علی بن عبیداﷲ... ) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 144. سیرالنبلاء ذهبی ج 12 ص 139. مناقب الامام احمد ص 228. الوافی صفدی ج 12 ص 112. المنتظم ابن جوزی ج 10 ص 32. البدایه ابن کثیر ج 12 ص 205. شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 80. مرآةالجنان یافعی ج 3 ص 852.کشف الظنون حاجی خلیفه ص 290. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 145 و سایر صفحات. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 696.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

موضعی است بین وادی القری و شام. پیغمبر اسلام ص. در راه تبوک بدانجا فرود آمد و آنجا که وی نماز گزارد مسجدی بنا کردهاند .
حرف جربه معنی بر، رفعت، بلندی قدر، شرف، بزرگواری، بلند، بلندمرتبه، بلندقدر، شریف، ونام امام اول شیعه
برای استعلا به کار رود بر .
تاج الدین مکنی به ابوالمکارم وی عالم و فقیه بود و تالیفاتی در امور شرعی داشت و در سال ۷۱۲ قمری درگذشت

فرهنگ معین

(عُ لا ) [ ع . ] (اِ. ) شرف ، رفعت ، بزرگواری .
(عَ یّ ) [ ع . ] (ص . ) شریف ، بزرگوار.

فرهنگ عمید

دارای علت.
۱. رفعت، بلندی قدر، شرف، بزرگواری.
۲. (اسم ) آسمان.
۳. (اسم ) مکان بلند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَلَی: بر (در واقع همان "عَلَیٰ "است که چون به همزه وصل رسیده صدای کشیده آن کوتاه گردیده است)
معنی عَلَیَّ: بر من
معنی عَلِیُّ: همیشه برتر و والاتر (صفت مشبهه از علو )
معنی تَشَابَهَ عَلی: مشتبه شده بر
معنی کَذَبَ عَلَی: دروغ بست به
معنی یَتُوبُ عَلَی: توبه پذیرفت - آمرزید ( توبه در اصل به معنی بازگشت و رجوع می باشد و توبه عبد همیشه در میان دو توبه از خدای تعالی قرار دارد ، یکی رجوع پروردگار به او ، به اینکه به او توفیق و هدایت ارزانی دهد ، و بدین وسیله بنده موفق به استغفار که توبه اوست بگردد ، و د...
معنی جُنُوبِکُمْ: پهلویتان (علی جنوبکم : وقتی به پهلو خوابیده اید)
معنی جُنُوبِهِمْ: پهلویتان (علی جنوبکم : وقتی به پهلو خوابیده اید)
معنی ﭐنقَلَبَ: زیر و رو ودگرگون شد-ﭐنقَلَبَ علی وجهه: روبرگرداند
معنی إِبْرَاهِیمَ: نام یکی از پیامبران اولوالعزم الهی علیه و علی نبینا السلام
معنی مَرْیَمَ: نام مادر حضرت عیسی علی نبینا و علیه السلام
معنی نُوحٌ: نام یکی از پیامبران اولوالعزم الهی علیه و علی نبینا السلام
معنی یَسَعَ: نام یکی از انبیای بنی اسرائیل علی نبینا و علیه السلام
معنی إِسْحَاقَ: از پیامبران الهی و فرزند حضرت ابراهیم (علی نبینا و علیهما السلام)
ریشه کلمه:
علو (۷۰ بار)

[ویکی اهل البیت] علی (اسم الله). این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است
علیّ از ریشه «علوّ» از اسماءاللّه و به معنای بالا، برتر، شرافت و رفعت است.
صفت علیّ برای ذات احدیّت به این معنا است که در شرف، مجد و بزرگی او را همتایی نیست بنابراین می توان علیّ را از اسمای تنزیهی حق تعالی دانست.
این صفت الهی هشت بار در قرآن آمده است و در تمامی این موارد با صفتی دیگر از حق تعالی همراه است: یک بار با صفت حکیم، دو بار با صفت عظیم و پنج بار با صفت کبیر.
«...وهُوَ العَلِیُّ العَظیم». (سوره بقره(2)/ 255]])
فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 164.

[ویکی فقه] علی (قرآن). یکی از اوصاف قرآن علی می باشد.
«علی» یکی از اسامی و صفات قرآن است: (وانه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم)؛ «و آن در ام الکتاب (لوح محفوظ) نزد ما بلندپایه و استوار است».
استعمال علی
«علی» صفت مشبهه از «علو» به معنای بلندی و والایی است و در امور حسی، اعتباری و معنوی به کار می رود و استعمال آن درباره قرآن به خودی خود می تواند به معنای «بلندمرتبه» و «شریف» باشد؛ ولی با توجه به ظرف هایی که در آیه مذکور آمده (فی ام الکتاب لدینا) این علو و برتری، یا به لحاظ مقام معنوی و حقیقت قرآن است که در لوح محفوظ و نزد خدای متعال است، و یا به جهت برتری قرآن و علو مرتبه آن نسبت به همه کتاب های آسمانی که همه آن ها را نسخ کرده و در بالاترین مرحله اعجاز قرار گرفته است.

دانشنامه عمومی

علی (خواننده کره جنوبی). علی ( به انگلیسی: Ali ) با نام اصلی چو یونگ - جین ( به انگلیسی: Cho Yong - jin ) ( زاده ۲۰ نوامبر ۱۹۸۴ ) خواننده، ترانه سرا اهل کره جنوبی است.
علی در سال ۲۰۰۹ آغاز به کار کرد و به دلیل توانایی آوازی خود در مسابقه خوانندگی آوازهای جاودانه از شبکه تلویزیونی کی بی اس به شهرت رسید. گفته می شود نام هنری او برگرفته از نام محمد علی کلی بوکسور افسانه ای آمریکایی است. [ ۱]
عکس علی (خواننده کره جنوبی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

علی (ع)
رجوع شود به:امام علی (ع) (مکه ۲۳پ ق ـ کوفه ۴۰ق)

جدول کلمات

رفعت ، شرف

مترادف ها

height (اسم)
فراز، تکبر، ارتفاع، بلندی، عرشه، رفعت، علی، آسمان، ارتفاعات، جای مرتفع، در بحبوحه

eminence (اسم)
بلندی، بزرگی، تعالی، پشته، برجستگی، بر امدگی، مقام، عالیجناب، جاه، علی، علو

loftiness (اسم)
فراز، علی، علو

high (صفت)
رشید، علیه، با صدای بلند، بلند، خوشحال، علوی، خشن، عالی، گزاف، مرتفع، زیاد، عالی مقام، عالیجناب، علی، متعال، بو گرفته، بلند پایه، رفیع، وافرگران، تند زیاد، با صدای زیر، اندکی فاسد

eminent (صفت)
بزرگ، علیه، بلند، برجسته، عالیجناب، هویدا، علی، والا مقام، متعال، سربلند

elevated (صفت)
عالی، مرتفع، علی

lofty (صفت)
بزرگ، بلند، عالی، مرتفع، علی، ارجمند، بلند پایه، رفیع

فارسی به عربی

سببی

پیشنهاد کاربران

ز دنیا ندیدم مردی والاتر از علی برتر بود
در دنیا علی بداند علم غیب را عالی چون سرور بود
عشق علی والا چون ز دیگر دلبران دور بود
عشق علی زلال چون آب کوثر بود
چنان در دلبر غرق انگار خود دلبر بود
...
[مشاهده متن کامل]

احساس پاک بی رنگ علی رنگ دلبر بود
نگاه به معشوق در افق ره سعادت فرگشتر بود
مطیع فرمان دادار زین ز عشق زلال و طاهر بود
عملش و گفتارش در یک خط زین دلدادگی به دادار بود
مولا سرور عاشقان زین انتخاب از سوی دلبر بود
در گرد معشوق چون پروانه بال و پرش پر پر بود
با همه سختی و مصیبت سهل و آسان در کار چون عاشق سرور بود
ره رو درسایه و جای پای علی صاحب دفتر بود
ز اشک یتیمان آه وسوز دلش با جگر پر پر بود
پارسی علی سنبل عشق و ایثار و اخلاص در هر در بود
بلبل نغمه خوان ز نجوا علی در دل شب خجل مانده بود
میلاد خجسته مولا متقیان امام علی بر همگان مبارک
روز پدر بر عاشقان مبارک
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🥰

خواجه قنبر. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ی ِ قَم ْ ب َ ] ( اِخ ) آقای قنبر. مولای قنبر. کنایه از حضرت علی ( ع ) که مولای قنبر بنده خود بود. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
ali در سنسکریت دارای دو معنی است: 1ـ زنبور عسل. 2ـ دشمن. Williams Monier Monier. A Sanskrit - Englishe Distionary. Oxford 1964.
علی=محکم
علی=استوار
علی=نام خداوند
علی=نام امیرالمؤمنین
بهترین نامی هست که تابه حال شنیدم
درباره پسوند لی و لو باید گفت که اینهارو ترکا از زبان سغدی گرفتن و زبان سغدی از زبان های ایرانی یا هند و ایرانی است این از این ، نام " علی " برگرفته از زبان عبری است : ایلی ( خدای من ) همه زبان عربی ، وام واژه است ( از جمله از زبان های ایرانی ) حتا واژه های الله و قرآن و سوره هم وام واژه هستند.
Eli با تلفظ اِلی و Alah با تلفظ اَله هردو نام خداوند بوده اند به زبان آرامی . اِلی ( Eli ) در زبان عبری و عربی به شکل Ali با تلفظ اَلی یا علی تبدیل شده است . حرف i در آخر این نام نشانه توصیف می باشد. لذا اِلی در اصل و ریشه نام خداوند نبوده است بلکه به معنای ؛ از اِل . یعنی آمده و یا آفریده شده توسط El . عبارت قرآنی انا الله و اِلی هم معنا می باشند. حال میتوان این سوال را مطرح نمود : براستی نام El یا اِل کی بوده و ریشه اولیه خودرا در چه زبان و فرهنگ و سرزمینی داشته است ؟ لقب یا عنوان قوم فارسی زبان ایلام ( عیلام ) مخترع یکی از خطوط سه گانه میخی به موازات قوم فارسی زبان سومر و قوم اُگاریتی در شمال غربی سرزمین شام ، و موسس کوره های آجر پزی ( zikurat : با تلفظ زی کورات به معنای کوره های زنده ) و احداث کننده اهرام هفت پله ای ( zigurat : با تلفظ زی گورات به معنای گور های زنده و بالای آن محل اقامت خدایان زنده ) و صنعت گل، به شکل Elam بوده است با تلفظ اِل آم یا ایل عام . لذا نام اِل در اصل و ریشه خدا نبوده است بلکه به معنای ایل بوده است. زیرا نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم ایلام هو ( hu ) بوده و محل فرمانروایی زمینی وی در پانتئون ها یا مجامع خدایان در شهر های باستانی شوش و اشان بوده است. قوم اکّد ( بصورت اک کد در زبان فارسی سومری به معنای کوتاه قد ) وارث فرهنگ و تمدن قوم سومر و بخشی از فرهنگ و تمدن قوم ایلام ، هو را اقتباس می کند و با اضافه کردن پیشوند یا آنرا به یا هو ( یا خدا ) تبدیل می کند و بعدا در زبان عبری به شکل های یاهوَه و یَهوَه تحول پیدا می کند و قوم پارس آنرا به اَهو تبدیل می کند به معنای خدای اولیه یا آغازین و یا ازلی و ابدی. واژه هوم که بعدا در بین سومریان و چند هزار سال بعد در بین پیروان آئین زرتشت به گیاه تحول یافته که گویا استعمال یا مصرف آن باعث ایست زمان و جوان ماندن می شده است، در اصل و ریشه یعنی در زبان خود قوم ایلام به شکل هوَم تلفظ می شده است با دو معنا؛ یکی از زبان خود هو به معنای من هو هستم و دیگر از زبان پیروان هو بصورت مفرد به معنای هوِ من یا خدای من. El یا اِل نام یکی از خدایان بعضی از اقوام کنعانی ( کنعان در اصل به صورت کانا آن به معنای کانه یا خانه An با تلفظ آن نام خدای پدر قوم سومر ) از قبیل قوم اُگاریتی و قوم فینیقی ( فینیقی در اصل به شکل po niko ion با تلفظ پو نیکی یون به زبان فارسی دیروز و امروز به معنای پویندگان یا جویندگان نیکویی و مخترع اولین خط های امروزی ) بوده است که ریشه خود را در لقب و عنوان قوم ایلام دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

قل هوَّ اللهُ احد قرآن به معنای : بگو که او احد واحد است نبوده است بلکه در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه خود پیامبر به معنای زیر بوده است : بگو هو و الله هم معنا یا یکی اند.
آیه توحید و شهادت یعنی محوری ترین آیه قرآن:
. . . . . . لا اله الا الله. . . . به معنای خدای دیگری غیر از خدا وجود ندارد، نبوده است بلکه در اصل و ریشه یعنی به زبان و از دیدگاه خود پیامبر اسلام به شکل زیر بوده است : . . . . نه اله بلکه الله. . . .
همانطور که در بالا اشاره شد اله در زبان آرامی ( زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد آنان نام خدا بوده است ) و منظور پیامبر اسلام از بیان این آیه این بوده است که مسلمانان در آینده برای نامگذاری خالق سماوات سبع و الارض و نور آنها ، دیگر از واژه آرامی اله استفاده نکنند بلکه از کلمه عربی الله تا به تدریج عام و جهانی شود. خود لفظ الله امروز می دانیم که از پیوند حرف تعریف و تعَیُن اَل در زبان عربی و کلمه اله در زبان آرامی آفریده شده است.
نتیجه کلی :
بر اساس بینش و باور فردی من خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیان و منجی و ناجی و نبی و پسر و رسول و ولی و والی و هر گونه عنوان دیگری برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری.
دو داستان بنیادی ادیان توحیدی ابراهیمی ؛ یهودیت و مسیحیت و اسلام در شرح و توضیح مبداء ؛ یعنی یکی داستان آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوا ، دو افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشند و لذا محتوای آنها از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است.
خداوند طور دیگری انسان و جهان را آفریده است یعنی به طور حقیقی و واقعی و به روش علمی که کافیست آن راه و روش را کشف کنیم و از این طریق پیشوایان و مراجع تقلید این سه دین را کیش مات نمائیم و نه از راه گمراهه روی دیگری تحت عنوان آتئیزم.
در پایان من معتقدم که آئین یکتا پرستی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان در جهت رقابت و مقابله و مبارزه با آئین های بت پرستی نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده است بلکه بر خاسته از دل و زمینه های غنی آئین های بت پرستی و فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی آنها می باشد. این دو آئین به عنوان دو سد و مانع عظیم بر سر راه و در پیش پا و روی انسان و باز دارنده رشد و نمّو و بلوغ قوای ادراکی فهم و عقل انسان، در پیشگاه بیکران خداوند متعال هردو هم سطح اند و هیچکدام از کوچکترین ارجحیت و برتری و امتیاز خاص و ویژه ای نسبت به دیگری برخوردار نبوده و نمی باشد و نخواهد بود.

نام عربی و قرآنی و پسرانه که نام امام علی امام اول شیعیان است
لی و لو علامت نسبیت در تورکی است. مثل تهران لی. تبریزلی. گنجه لی ( نه گنجعلی ) . دره لی ( نه درعلی ) سلقه لی ( نه سلقعلی ) . سورمه ) ( نه سورمعلی ) . غمزه لی ( نه غمزعلی ( . عمی اوغلی. عمی اوغلو. خمارلو. آیدینلو. اینانلو. . مهرلو ( شیراز ) . . . . . . پنجه لی ( نه پنج علی )
بلند آوازه
کسی که شهرت زیادی دارد
امیر المومنین علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب علیهم السلام
پسر عربی مذهبی وقرانی
بلند مرتبه، یکی از نام های خداوند
علی شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب. علی بهترین اسمه معنای بزرگ و بلند مرتبه رو میده امام اول مون اسمش علیه به خاطر همین علی بهترین اسمه
نام های پارسی از نام های ترکی بسیار زیبا تر اند
بلند مرتبه، بزرگ، بزرگ مرد، اولین امام شیعیان
پاره اى از قلب و روح پیامبر خدا
پیامبر صلی الله علیه و آله:
ـ وَ هُوَ آخِذٌ بِیَدِ فَاطِمَةَعلیهاالسلامـ : مَنْ عَرَفَ هَذِهِ فَقَدْ عَرَفَهَا وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهَا فَهِیَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ هِیَ قَلْبِی وَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِى وَ مَنْ آذَانِى فَقَدْ آذَى اللَّه.
...
[مشاهده متن کامل]

کشف الغمة ، ج۱، ص۴۶۷.
پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که دست فاطمه را در دست گرفته بود ـ فرمود: هر کس این دختر را می شناسد، که می شناسد و هر کس که نمی شناسد بداند که او فاطمه دختر محمّد پیامبر خداست، و او پاره اى از وجود من است و او قلب من و روح من است که در سینه ام قرار دارد. هر کس او را آزار دهد مرا آزرده است و هر که مرا بیازارد خدا را رنجانده است.

بسیار شریف فوق العاده مهربان و کسی که همیشه میتونی بهش تکیه کنی و البته باهوش و زیبا
مترادف علی : ایلیا که بنا بر اسناد معتبر نام 5 تن آل عبا بر روی سر درب کشتی حضرت نوح به این شکل نگارش شده است.
احمد ایلیا فاطیما بشیر مبشر

علی به معنای بخشنده دل سوز و مهربان
روش علی ، روشی از روشهای پژوهش ، و به معنیه" دارای علت " هستش
به نظر من یک نوع خود فریبی یا یه توهمی رو باور کردن
ادم به همه میتونه دروغ بگه اما به خودش نمیتونه
از این طرف هم خیلی راحت تر خودشو قول میزنه یعنی قانع میشه.
بخشنده و مهربان و دلسوز

یا علی گفتیم عشق آغاز شد
سرور
لسان العرب در معنای "علی" آورده است: "رَجُلٌ عَلِیٌّ أَی شریف"؛ هرگاه گفته شود "مرد علی" یعنی شخصی که والامقام و بلند مرتبه است. [1] ‏ مفردات در معنای "علی" می گوید: العَلیُّ: هو الرّفیع القدر من: عَلِیَ ؛ علی یعنی بلند مرتبه. [2]
...
[مشاهده متن کامل]

این کلمه در قرآن، به عنوان صفت خداوند ( نه اسم ) آمده است و به همین معنا است.
کلمه "علی" با مشتقات هم معنایش یعنی: العلی ، علیاً، و در اعراب مختلف، هشت بار آمده است.

علی اسم بسیار خوشایندیه
هر کس با اسمش شخصیت میگیره
پس معتقدم کسی ک اسمش علیه
از شرافت و بلند مرتبه بودن غنی و سرشار هس
شرف
برتر؛مثلا عاَلمِ عِلّی، عالَمِ بالاتر
کلمه ی[عِلّی]از علی میاد؟عالَمِ عِلّی، یک عالَمِ بلند مرتبه. . . من که تویِ گوگل معنیشو پیدا نکردم.
علی یک نام پسرانه عربی است . علی به معنی بلند مرتــبه است . این کلمه بر وزن فَعیل است و اصل عربی آن با یاء تشدید دار است . یعنی عَـلـیّ نوشته می شود . سه حرف اصلی اش ( ع ل و ) است . به تغییرات این کلمه دقت نمایید :
عَلیـو ==� عَلیی ==� عَـلیّ
علی : بلندمرتبه - شریف - توانا - بزرگ - بلندقدر - علی نامی از نام های خدای تعالی .
ابوبصیر می گوید از امام صادق ( علیه السلام ) پرسیدم: مردم می گویند: چرا از حضرت علی ( علیه السلام ) و اهل بیت او نامی در قرآن کریم نیامده است؟ امام ( علیه السلام ) فرمود: �به کسانی که چنین اعتراضی می کنند،
...
[مشاهده متن کامل]
بگویید: همان گونه که از نماز در قرآن یاد شده، ولی سه یا چهار [ رکعت] بودن آن مشخص نشده است و پیامبر ( صلی الله علیه وآله ) آن را برای مردم تفسیر کرد و نیز از زکات [در قرآن] یاد شده، ولی مقدار آن مشخص نشده است و رسول خدا ( صلی الله علیه وآله ) آن را برای مردم تفسیر کرد. . . ، همین طور در قرآن آمده است: �أَطِـیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ [نساء/59] خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید� این آیه نیز درباره علی، حسن و حسین ( علیهم السلام ) نازل شده و پیامبر ( صلی الله علیه وآله ) فرمود: هر که من مولای اویم، پس علی مولای او است�

پیامبر اکرم ( ص ) در موارد زیادی امام علی ( ع ) را هم به اسم ( علی ) [1] و هم به لقب ها و کنیه های دیگری ( مانند ابوتراب ) [2] مورد خطاب و یاد کردن قرار داده است.
یکى از القاب خاصّه علی ( ع ) ، �امیر المؤمنین� است. این لقب را حضرت رسول ( ص ) به آن حضرت دادند و فرمودند: به علی بن ابى طالب به عنوان امیر المؤمنین سلام کنید. [3]
...
[مشاهده متن کامل]

امام علی ( ع ) از طرف حضرت رسول اکرم ( ص ) به القاب و عناوین دیگرى نیز یاد شده اند؛ مانند: �سیّد المسلمین�، �امام المتّقین�، �قائد الغُرّ المُحَجَّلین�[4] ( یعنی، پیشواى دست و پا و پیشانى سفیدانى است که در غرفه‏هاى بهشتى در قیامت آرمیده‏اند. و نیز پیشوای کسانی که از زیادی عبادت پیشانیشان مى‏درخشد ) ، �سیّد الأوصیاء�، [5] �یعسوب المؤمنین�[6] ( یعنی، بزرگ و سرکرده مؤمنان ) ، �سیّد العرب�، [7] و لقب های دیگر. [8]
همان طور که گفته شد پیامبر اکرم ( ص ) از امام علی ( ع ) به عنوان �امام المتقین� نیز یاد فرموده که لفظ �امام� در آن ذکر شده است.

[1] . ر. ک: نمایه �نام علی ( ع ) در خطبۀ غدیر�، سؤال 6853.
[2] . ر. ک: نمایه �کنیه ابو تراب به امام علی ( ع ) �، سؤال 14879.
[3] . شیخ طبرسى‏، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 154، نشر اسلامیة، تهران، چاپ سوم، 1390ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 292، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
[4] . �. . . قَالَ النَّبِیُّ ( ص ) تُحْشَرُ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یَرِدُوا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَتَرِدُ رَایَةُ إِمَامِ الْمُتَّقِینَ وَ سَیِّدُ الْمُسْلِمِینَ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ هُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب. . . � ( مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 8، ص 24، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق ) .
[5] . �. . . إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَشَّرَنِی فِیکَ بِبُشْرَى لَمْ یُبَشِّرْ بِهَا نَبِیّاً قَبْلِی، بَشَّرَنِی بِأَنَّکَ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ. . . � ( همان، ج 31، ص 437 ) .
[6] . �. . . قَالَ النَّبِیُّ ( ص ) یَا عَلِیُّ أَنْتَ یَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِینَ. . . � ( همان، ج 35، ص 56 ) .
[7] . �قَالَ النَّبِیُّ ( ص ) عَلِیٌّ سَیِّدُ الْعَرَبِ فَقَالَتْ عَائِشَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَسْتَ سَیِّدَ الْعَرَبِ قَالَ أَنَا سَیِّدُ وُلْدِ آدَمَ وَ عَلِیٌّ سَیِّدُ الْعَرَبِ. . . � ( همان، ج 4، ص 198 ) .
[8] . ر. ک: إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 154

این که چرا امام حسین ( ع ) چند فرزند خود را �علی� نامید شاید بدین علت بود که در زمان حضرتشان، معاویه تلاشش را برای نابود کردن یاد و نام حضرت علی ( ع ) به حداکثر رسانده بود و این رویکرد امام، تلاشی برای مبارزه با اهداف معاویه در نابودی نام امام علی ( ع ) بود.
خلاصه پرسش
نام ها و لقب های امام علی ( ع ) کدام اند و نسب ایشان به چه فردی می رسد و آیا در موارد یاد شده، گزارش های مختلفی وجود دارد؟
پرسش
چندین روایت از امام علی ( ع ) در مورد نام، نسب و شهرت های ایشان آمده که برخی نام ها با هم متفاوت است. لطفاً نام، نسب و شهرت های ایشان را صحیح ذکر بفرمائید.
...
[مشاهده متن کامل]

پاسخ اجمالی
پیش از بیان نام ها و نسب امام علی ( ع ) باید توجه کرد که یک فرد ممکن است دارای نام ها، القاب و شهرت هایی باشد که به صورت پراکنده در کتب مختلف به آنها اشاره شده است، ولی این گوناگونی تفاوت و تعارض به شمار نمی آید. برای امام علی ( ع ) نیز در روایات و منابع تاریخی نام ها و شهرت های مختلفی ذکر شده است که هرکدام بیانگر یک صفت و ویژگی برای آن حضرت می باشد. در این جا به برخی از آنها اشاره می شود. [1]
نام ها و القاب امام علی ( ع )
1. �علی�:[2] درباره چگونگی نام گذارى آن حضرت به �علی�؛ میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی گفته اند: هنگامی که امام علی ( ع ) متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، برای یادبود نام پدرش اسد، او را �حیدره� نامید ( اسد و حیدر هر دو به معنای شیرند ) . سپس او و ابوطالب، به الهام الهى توافق کردند که وى را �علی�[3] بنامند. [4] در روایات چنین آمده است:
فاطمه بنت اسد می گوید: �من درون کعبه رفتم و از میوه ها و روزی هاى بهشتى خوردم. پس چون خواستم بیرون بیایم، کسى مرا ندا داد: اى فاطمه! او را "علی" بنام که او علی ( بلند مرتبه ) است و خداوندِ علی اعلی می فرماید: "نامش را از نام خود برگرفته ام و به ادب خود، تربیتش کرده ام و بر دشواری هاى دانشم آگاهش کرده ام. اوست که بت ها را در خانه ام می شکند، و اوست که بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا تقدیس و تمجید می کند. پس خوشا به سعادت کسی که دوستش بدارد و اطاعتش کند، و واى بر کسی که سرپیچی اش کند و دشمنش بدارد!�. [5]
عبّاس بن عبدالمطّلب می گوید: هنگامی که فاطمه بنت اسد، علی را به دنیا آورد، او را به نام پدرش �اسد� نامید؛ ولى ابوطالب به این، راضى نشد و گفت: بیا تا شبى از کوه ابوقبیس بالا رویم و آفریدگار آسمان را بخوانیم، شاید که ما را به نام او آگاه کند. پس شب هنگام، حرکت کردند و از کوه ابوقبیس بالا رفتند و خداى متعال را خواندند و ابوطالب، این شعر را سرود: �اى پروردگارِ شب تیره و صبح روشن درخشنده! حکم قطعی ات را برایمان بیان کن که این پسر را چه بنامیم�. پس آوایى از آسمان آمد و ابوطالب، سرش را بالا کرد که ناگاه، لوحى همچون زمرّد سبز دید که چهار سطر در آن نوشته شده بود. آن را با دستانش گرفت و محکم به سینه اش چسباند. در آن چنین نوشته بود: �به فرزندى پاکیزه، اختصاص یافته اید پاک و شریف و پسندیده، و نامش از جانب [خداى] قاهر و والا "علی" است ، برگرفته از "علىّ"�. پس ابوطالب بسیار شادمان شد و براى خداى ـ تبارک و تعالى ـ به سجده افتاد و ده شتر، عقیقه کرد. آن لوح، به کعبه آویخته بود و بنى هاشم به آن بر قریش افتخار می کرد تا آن که در جنگ حجاج و ابن زبیر، ناپدید شد. [6]
2. أسد. [7]
3. امیر المؤمنین. [8]
4. حیدر کرار. [9]
5. حضرت علی ( ع ) در کتب آسمانی و نزد برخی ملت ها و گروه های مردمی نام های دیگری نیز دارند؛ خود آن حضرت می فرماید: نام من در انجیل، �الیا� و در تورات، �برىء� و در زبور، �أرىّ� و نزد هندوان، �کبکر� و پیش رومیان، �بطریسا� و نزد پارسیان، �جبتر� و پیش ترکان، �بثیر� و نزد زنگیان، �حیتر� و پیش کاهنان، �بوىء� و نزد حبشیان، �بثریک� و نزد مادرم، �حیدرة� و پیش دایه ام، �مَیمون ( خوش یُمن ) � و نزد عرب، �علىّ� و پیش ارامنه، �فریق� و نزد پدرم، �ظهیر� است. [10]
نسب امام علی ( ع )
ابن مغازلى به نقل از مصعب بن عبداللّه می گوید: �او، على پسر ابوطالب، پسر عبد المطّلب، پسر هاشم، پسر عبد مناف، پسر قُصَى، پسر کلاب، پسر مُرّه، پسر کعب، پسر لُؤَى، پسر غالب، پسر فِهر، پسر مالک، پسر نضر، پسر کنانه، پسر خُزیمه، پسر مُدرکه، پسر الیاس، پسر مُضَر، پسر نزار، پسر مَعْد، پسر عدنان است؛ و نام ابوطالب، عبد مناف است�. [11]
این سلسله نسبت تا عدنان مورد قبول همه دانشمندان اسلامی است، ولى از آن پس تا آدم ( ع ) مورد اختلاف است؛[12] از این رو ما به همین مقدار بسنده کردیم. اما مطمئناً حضرت ابراهیم و اسماعیل ( ع ) نیز در سلسله اجداد حضرتشان به شمار می آیند.
علامه حلی می گوید: خداى متعال، به ابراهیم ( ع ) فرمود: �دعاى تو را درباره فرزندت اسماعیل شنیدم، وجود او را، پربرکت ساخته و او را به ثمر خواهم رساند و از وى دوازده فرزند که نسل پاکت را گسترش داده و در نهایت، امتى بزرگ از صالحان و نیکوکاران پدید آورند، به وجود خواهم آورد�. تردیدى نیست که على ( ع ) یکى از آن ستارگان درخشان دوازده گانه است و این فضیلتى است که هیچ کس با او همتا نخواهد بود. [13]

[1]. برای آگاهی بیشتر درباره نام ها و القاب دیگر امام علی ( ع ) ر. ک: �کنیه ابو تراب به امام علی ( ع ) �، سؤال 14879؛ �غضنفر لقب امام علی ( ع ) �، سؤال 10909؛ �القاب امام علی ( ع ) و یاد کردن پیامبر ( ص ) به آنها�، سؤال 16667؛ �نام امام علی ( ع ) و پیامبر اسلام ( ص ) در کتاب مقدس�، سؤال 32964؛ �صهر؛ از القاب امام علی ( ع ) �، سؤال 58748؛ سایت اسلام پدیا
[2]. ابن شاذان قمی، أبو الفضل سدیدالدین، الفضائل، ص 175، قم، منشورات الرضی، چاپ دوم، 1363ش؛ ابن طلحه شافعی، محمد بن طلحه، مطالب السئول فی مناقب آل الرسول‏، ص 66، بیروت، مؤسسة البلاغ‏، چاپ اوّل‏، 1419ق.
[3]. آن گونه که متون تاریخى نشان می دهند، این تغییر در اوان ولادت حضرت رخ داده است. از این رو؛ آنچه برخی نقل کرده اند که چون از دوش پیامبر اکرم ( ص ) بالا رفت و بت ها را شکست، به جهت هم خانواده بودن علىّ و علوّ، على نام گرفت، فاقد اعتبار تاریخى است و امرى ذوقى بیش نیست.
[4]. أبو الفرج الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 39، بیروت، دار المعرفة، بی تا؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 59، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق؛ ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، ج ‏1، ص 12، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[5]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏1، ص 136، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[6]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم‏، ینابیع المودة، ج ‏2، ص 305 – 306، قم، اسوه‏، چاپ دوم‏، 1422ق‏؛ با اندکی تفاوت در: ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ( ع ) ، ج ‏2، ص 174 – 175، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[7]. خوارزمى‏، موفق بن احمد، المناقب، ص 37، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم‏، 1411ق.
[8]. الفضائل، ص 175؛ مناقب آل أبی طالب ( ع ) ، ج ‏3، ص 53؛ ر. ک: علت نام گذاری امام علی ( ع ) به �امیر المؤمنین�، سؤال 47553.
[9]. ر. ک: �معنای حیدر کرار�، سؤال ۵۶۷۷۲.
[10]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 59، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[11]. ابن مغازلی، على بن محمد، مناقب الإمام على بن أبى طالب ( ع ) ، ص 57، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم‏، 1424ق‏.
[12]. سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 14، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق؛ امین عاملى‏، سید محسن، اعیان الشیعة، ج ‏1، ص 323، بیروت، دار التعارف‏، 1403ق.
[13]. علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین ( ع ) ، ص 5، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1411ق.

نام ابوطالب، �عمران� است، ولی نام مشهور ایشان، �عبد مناف� است
خلاصه پرسش
نام پدر امام علی ( ع ) چه بود؟
پرسش
به نام خدا با سلام و احترام؛ نام پدر امام علی ( ع ) چه بود؟ چون همه جا گفته می شود ابوطالب و جایی نام مبارکشان برده نمی شود.
پاسخ اجمالی
حضرت ابوطالب، فرزند عبدالمطّلب، فرزند هاشم، فرزند عبد مناف، فرزند قصی، از طائفه قریش، نامش عبد مناف است. [1]
...
[مشاهده متن کامل]

گفته شده است که نام ابوطالب، �عمران� است، ولی نام مشهور ایشان، �عبد مناف� است. [2] دلیل بر این مطلب، وصیت پدرش عبدالمطلب است که در آن به ابوطالب نسبت به پیامبر اسلام ( ص ) سفارش کرده، مى‏ گوید: �اى عبد مناف پس از خود تو را به [حمایت از] موحدى سفارش مى‏ کنم که پس از پدرش بى ‏همتا است�. [3] ابوطالب نیز کنیه آن حضرت است که به مناسبت فرزند بزرگش �طالب�، بوده است. [4]

[1]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام‏الورى، ص 144، دار الکتب الإسلامیة، تهران.
[2]. عسقلانى، ابن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، محقق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، على محمد، ج ‏7، ص 196، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، بیروت، 1415ق.
[3]. ر. ک: امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعة، ج ‏1، ص 324، دار التعارف‏، بیروت‏، 1403ق‏.
[4]. ر. ک: همان.

علی : بلندمقام - بلندمرتبه. علی از اسامی خداست.
علی=شجاع، دلیر
بلندمرتبه و گرانقدر , , , , , , , , , تعالی
علی به معنای والا و تعالی و گرانقدر است
بهترین اسمی که شنیدم. . . . . پر از احساس، بخشنده، گرانقدر و هر چی بگم کم گفتم
بزرگ و قدرت مند واقعا اسم زیباییه
علی یعنی امام علی علیه السلام یعنی شجاعت یعنی سکوت معنا دار به خاطر اسلام یعنی صبر واستقامت برای اینکه اسلام بماند یعنی کشتن نفس خود به خاطر اسلام یعنی از خود گذشتن وخدا را دیدن یعنی از پست ومقامها گذشتن
...
[مشاهده متن کامل]
وخداواسلام را به یاد آوردن یعنی هدف کار فقط برای خدا یعنی شهادت وبا خون خود اسلام را آبیاری کردن یعنی اختلاف نه نه نه وحدت آری آری آری آری آری آری آری آری آری آری آری آری

این اسم ریشه عربی دارد و اسم اولین امام و جانشین پیامبر و ولی مسلمانان بعد از پیامبر است
علی : 1 - بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، عالی قدر 2 - بزرگ، شریف، شرافتمند3 - توانا؛ 4 - کلان
علی همچینن از نام های خداوند نیز میباشد.

علی=علا =ألا= الا
علی=خداوند
آلا=خداوند ساکن آسمان

نام امام بزرگوار ما شیعیان وله معنی :بزرگ و عالی
عَلی
صَرِخ عَلی = با صدای بلند فریاد زد یا صدا زد
صوته علی = صدایش بلند
بلند، عالی، بزرگ،
بزرگ و بخشنده
بلند مرتبه و پرقدرت و بزرگ و تعالی
علی : ( عربی ) 1 - بلند، بلند بر آمده، بلند قدر؛ 2 - بزرگ، شریف؛ 3 - توانا؛ 4 - کلان؛ 5 - نامی از نام های خدای تعالی؛ 6 - ( اَعلام ) 1 ) حضرت علی ( ع ) : ( = حضرت امیر ) ، ابوالحسن علی ابن ابی طالب، [حدود 23 پیش از هجرت – 40 قمری] نخستین امام شیعیان، ملقب به امیرالمؤمنین، مرتضی علی، شاه نجف، پسر عمو و داماد پیامبر اسلام ( ص ) ، خلیفه ی چهارم مسلمانان [35 - 40 هجری]، نخستین مردی که اسلام آورد و در راه ترویج اسلام کوشش بسیار کرد. در وقت نماز به دست یک تن خارجی به نام ابن ملجم در مسجد کوفه شهید شد. آرامگاهش در نجف زیارتگاه است؛ 2 ) علی ابن حسین ( ع ) : ( = امام زین العابدین ) ، زین العابدین. 2 - 1 ) ؛ 3 ) علی ابن محمّد ( ع ) : ( = امام علی النقی ) ، ا نقی. 2 - ؛ 4 ) علی ابن موسی الرضا ( ع ) : ( = امام رضا ) ، رضا 2 - 1 ) ؛ 5 ) علی ابن احمد کاتب: ( = منتخب الدین بدیع جوینی ) [قرن 6 هجری]، رئیس دبیرخانه ی سلطان سنجر و از نویسندگان آن دوره. از آثار اوست: عَتَبَةٌ الکَتَبَه؛ 6 ) علی ابن احمد نیشابوری: ( = واحدی ) [قرن 5 هجری] ادیب، زبان شناس و مفسر ایرانی، مؤلف تفسیری معروف به تفسیر واحدی به عربی، کتاب المَغازی و شرح دیوان مُتَنَبی؛ 7 ) علی ابن بویه: ( = عمادالدوله ) نخستین شاه [322 - 338 قمری] دیلمی فارسی و بزرگترین پسر بویه؛ 8 ) علی ابن جولوغ: ( = فرخی سیستانی ) ، شاعر فارسی سرای ایرانی در دربار محمود غزنوی. دیوانش چاپ شده است؛ 9 ) علی ابن حَمدان: ( = سیف الدوله حمدانی ) فرمانروای حمدانی شام [333 - 356 قمری]، که به جنگ با دولت بیزانس پرداخت و از ادیبان و شاعران حمایت می کرد. مُتَنَبی، فارابی و ابوالفرج اصفهانی در دربار او بودند؛ 10 ) علی ابن طاهر: امیر [213 - 214قمری] سلسله ی طاهریان در خراسان، که پس از برادرش طلحه، از سوی برادر دیگرش عبدالله ابن طاهر جانشین او شد، ولی در جنگ با خارجیان در نزدیکی نیشابور کشته شد؛ 11 ) علی ابن عیسی: [قرن 5 هجری] چشم پزشک مسلمان ساکن بغداد، مؤلف تذکرة الکُحالین، از مهمترین کتابهای چشم پزشکی قدیم؛ 12 ) علی ابن مأمون: امیر خوارزم [387 - 400 قمری] از سلسله ی مأمونیان که مقدم ابن سینا را گرامی داشت و به او محبت کرد؛ 13 ) علی ابن محمّد بسطامی: ( = مُصَنِّفَک ) [802 - 874 قمری] نویسنده ی ایرانی تبار ساکن استانبول، مؤلف کتابهایی به عربی و فارسی، از جمله: شرح بُردَه و شرح مصباح؛ 14 ) علی ابن محمّد: ( = سمری ) [قرن3 و4 هجری] چهارمین و آخرین نایب امام زمان، که با مرگ او غیبت کبرا آغاز شد؛ 15 ) علی ابن موسی تاشفین: امیر[500 - 537 قمری] سلسله ی مرابطون در مراکش و جنوب اسپانیا.
بلند مرتبه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥١)

بپرس