عبرت اموزی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبرت آموزی. یکی از مهم ترین و پرثمرترین روش های تربیتی که در سیره پیشوایان، از جمله مولا علی (علیه السّلام)، مورد توجه خاص بوده و کاربرد بسیار داشته، روش «عبرت آموزی» است.
عبرت، حالتی است که در اثر برخورد با امور ظاهری و مشهود، برای انسان پدید می آید و به معرفتی باطنی و غیر مشهود منتهی می شود. به این حالت گرچه روش نمی گویند، ولی با توجه به عامل ایجاد کننده آن، جنبه روشی می یابد. تشابه زندگی انسان ها و اقوام مختلف با یکدیگر، حسابگری و اندیشه ورزی و نیز تاثیرپذیری انسان، مبانی این روش را تشکیل می دهند. دستیابی به بینش، بهره مندی از تجارب دیگران، مصونیت نسبی از خطا و در نهایت استفاده بهینه از عمر و باقی مانده آن، از پیامدهای تربیتی عبرت است. از منابع عبرت، می توان به حوادث و تحولات تاریخی، سرگذشت اقوام و ملل، شگفتی های خلقت، حیات و مرگ تمدن ها، عظمت و انحطاط دولت ها، تجربیات اولیه خود انسان و در یک کلام، دنیا و سنت های حاکم بر آن اشاره کرد.کاربرد «عبرت» در قلمرو «تربیت» بسیار گسترده و وسیع است. همه ادیان الهی و مکاتب تربیتی، پیروان خویش را به عبرت آموزی از سرگذشت پیشینیان و مقایسه موقعیت خود با آنان فرا می خوانند. اسلام نیز به عنوان کامل ترین دین الهی، مسلمانان را به سیر در آفاق و انفس، توام با تفکر و اندیشه در سرگذشت دیگران دعوت نموده است.قرآن کریم کلمه «عبرت» و «اعتبار» را هفت بار به کار برده و اهل بصیرت را بر توجه به آن تشویق نموده است: «فاعتبروا یا اولی الابصار؛ عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت.» در جای دیگر نیز هدف از بیان داستان ها و وقایع تاریخی را عبرت پذیری می داند: «لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب؛ در سرگذشت آنان، عبرتی برای صاحبان اندیشه بود.» حضرت علی (علیه السّلام) که خود «قرآن ناطق» است، با اشاره به برنامه عبرت آموزی قرآن، می فرماید: «تدبروا آیات القرآن و اعتبروا به فانه ابلغ العبر؛ در آیه های قرآن بیندیشید و به وسیله آنها پند گیرید؛ زیرا آیات قرآن رساترین عبرت هاست.»
مسائل اصلی
سؤالات اساسی که در قالب بحث عبرت مطرح است، عبارتند از:۱- عبرت چیست؟۲- آیا عبرت، روشی تربیتی است؟۳- در صورت روش بودن، خود تربیتی است یا دیگر تربیتی؟ رابطه عبرت با مبنا، هدف و اصل تربیتی چیست؟۴- منابع، شیوه ها و پیامدهای عبرت آموزی چیست؟۵- مبانی عبرت کدامند؟
عبرت در لغت و اصطلاح
عبرت بر وزن فعله از ریشه «عبر» است که به معانی گوناگونی چون: «تفسیر کردن، سنجیدن، تعجب کردن و عبور کردن» آمده است.(این معانی، مشهور و کاربردی ترین معانی برای کلمه عبرت است.) وجه اصلی آنها، انتقال از حالی به حال دیگر است. در بیشتر معانی عبرت، نوعی انتقال و جابه جایی مشهود است؛ چرا که اهل لغت آن را در مفهوم پند و اندرز گرفتن معنا کرده اند. لذا می گویند: در پند و اندرز، انسان از نقل یک سخن و جریان تاریخی به معنایی ماورای آن منتقل می شود و در اثر آن، حالتی خاضعانه و خاشعانه در برابر حق، برای وی پدید می آید ؛ یا عبرت، عبارت از حالتی است که در آن معرفت ظاهری و محسوس، سبب درک معرفت باطنی و غیر محسوس می گردد و انسان از امور مشهود به امور نامشهود منتقل می شود. نکته قابل توجه این که: هر انتقال و عبور از ظاهر به باطن یا از سطح به عمق را، نمی توان عبرت نامید؛ بلکه قیود خاصی برای آن مطرح است:۱. بین ظاهر و باطن، نباید رابطه ای اعتباری، قراردادی و یا التزامی وجود داشته باشد. ۲. باطن و عمق انتقالی مرد به آن باید از بار ارزشی و اخلاقی برخوردار باشد.۳. به نقش تفکر و اندیشه و تامل عمیق در این انتقال بسیار توجه شود؛ زیرا بدون این عنصر، تحقق حالت عبرت امکان پذیر نیست.
عبرت به منزله روش تربیتی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس