شی ا

لغت نامه دهخدا

شی ٔا. [ ش َ ئُل ْ لاه ]( ع اِ مرکب ) ( مخفف شی ٌٔ ) یک نوع از تعظیم و تکریم و سلام که معمول دراویش می باشد. ( از ناظم الاطباء ).
- شی ٔاﷲ زدن ؛ ( عوام شیداﷲ زدن گویند ) ظاهراً اصل این کلمه شیئاً بوده است. ( یادداشت مؤلف ).
- شی ءاللهی ؛ با یای مصدری و «شیداللهی » به معنی سؤال و گدایی و تکدی در زبان فارسی استعمال شده است. ( فرهنگ عامیانه جمال زاده ).، شیا. ( اِخ ) دهی است ببخارا، از آن ده است ابونعیم عبدالصمدبن علی بن محمد شیائی ، کذا جاء و القیاس شیوی. ( منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

گویش مازنی

( شی آ ) /shiaa/ گوسفند سفید

پیشنهاد کاربران

خرررررررررر
توی مازندران به گوسفندان سفید شیا می گویند
در گویش گناباد ( از شهرستان های خراسان رضوی ) شیا به معنای افشا بوده و به کسی که رازها را برملا میکند شیاگر میگویند.

شایسته و نیکوکار
اولین دودمان شاهی در کشور چین

بپرس