شجاع

/SojA~/

مترادف شجاع: باجرئت، بهادر، بی باک، پهلوان، تهمتن، جسور، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلاور، دلیر، رشید، شیردل، مبارز، نترس، نیو

متضاد شجاع: جبون

برابر پارسی: دلیر، پردل، دلاور، شیردل، گُرد

معنی انگلیسی:
brave, courageous, daring, greathearted, manful, plucky, stalwart, valiant, valorous, doughty, spunky

فرهنگ اسم ها

اسم: شجاع (پسر) (عربی) (تلفظ: šojāe) (فارسی: شجاع) (انگلیسی: shojae)
معنی: دلیر، بی باک، پردل و جرئت، نترس، آن که از چیزی یا کسی نمی ترسد، ( اَعلام ) ( در نجوم ) [= آبمار] یکی از صورت های فلکیِ نیم کره ی جنوبی آسمان، که ستاره ی درخشان فَرد در آن قرار دارد
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم پسر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

شجاع. [ ش َ / ش ِ/ ش ُ ] ( ع ص ) دلیر و پردل در شداید و مخاوف. ج ، شِجعان و شَجعان و شِجاع و شُجَعاء و شَجعة یا شِجعة یاشُجعَة و شَجَعَة. ( منتهی الارب ). ولی دو کلمه آخر اسم جمع باشند. ( از اقرب الموارد ) : با این کفایت دلیر و شجاع و با زهره. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 282 ). وی [سیمجور] مردی داهی و گربز بود نه شجاع وبادل. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 264 ). شجاع و عادل و نیکوسیرتی دل قوی دار. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 196 ).
از این شیر طالع بلرزم چو خوشه
که از شیر لرزد دل هر شجاعی.
خاقانی.
تا روز چهارم که شجاعان شجاع آسای بدان تندکوه با رفعت و شکوه برآمدند. ( جهانگشای جوینی ).

شجاع. [ ش ُ ] ( اِخ ) یکی از صور جنوبی فلک که به شکل ماری باریک و پیچان تخییل شده است دارای شصت کوکب یکی از قدر دوم و سه از قدر سوم و دوازده از قدر چهارم و ستاره فرد نیز در این صورت است و این صورت رابه فارسی مار یا مار فلک گوئیم. ( یادداشت مؤلف ). ابوریحان در صورتهای جنوبی فلک پانزده صورت برشمرد که صورت هفتم آن را شجاع ؛ ای مار باریک دراز نامیده است. ( التفهیم ص 94 ). نام صورت هشتم از صور چهارگانه فلکی جنوبی و آن را «حیه » نیز گویند. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ) . نام ستاره ای است جنوبی که در زیر ستاره های غراب ، باطیه ، عذراء، اسد و سرطان قرار دارد و به صورت اژدهای پیچیده است و درخشنده ترین آن ستاره ای است که بر روی شکل گردن اژدهاست و آن ستاره ای مزدوج است و فقط با تلسکوپ دیده شود.( از الموسوعة العربیة المیسرة ص 1076 ) :
الا که تا برین فلک بود روان
شجاع او وحیة الحوای او.
منوچهری.

شجاع. [ ش َ / ش ُ ] ( ع اِ ) مار. مار نر. نوعی از مار کوچک. ج ، شَجعان یا شِجعان. ( منتهی الارب ). مار. ( اقرب الموارد ). نوعی از مار. ( ناظم الاطباء ). || مار شکم. ( منتهی الارب ). بیماری ( یرقان ) که در شکم باشد. ( از اقرب الموارد ).
- شجاع الجوع ؛ کرم شکم. ( مهذب الاسماء ). دیدان و کرمی که در روده ها بهم میرسد. ( ناظم الاطباء ).

شجاع. [ ش ُ ] ( اِخ ) ابن اسلم بن محمدبن شجاع مکنی به ابوکامل. ریاضی دان مصری که از فضلای عصر خود به شمار میرود. رجوع به کشف الظنون و تاریخ الحکماء القفطی ص 211، 233، 170 و الفهرست ابن الندیم ص 392 و گاهنامه سید جلال الدین طهرانی ص 66 و نیز رجوع به ابوکامل شجاع بن... شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

شاه شجاع مظفری.ابوافوارس جلال الدین بن محمد مبارز الدین دومین از پادشاهان آل مظفر ( جل. ۷۵۹ ه.ق ./ ۱۳۵۷ م .- ف. ۷۸۶ ه.ق ./ ۱۳۸۴ م . ) . پس از کور شدن امیر مبارز پسر ارشدش شاه شجاع زمام امور را بدست گرفت .وی حکومت ابرقو و عراق عجم را ببرادر خود شاه محمود و کرمان را ببرادر دیگر سلطان عماد الدین احمد وا گذاشت و خواجه قوام الدین محمد صاحب عیار را بوزارت منصوب کرد. شاه شجاع شاه یحیی بن شاه مظفر بن مبارز را (که توجه امیر مبارز بدو موجب تنفر فرزندان مبارز از وی گردیده بود ) دستگیر کرده او را در قلعه قهندز شیراز محبوس کرد .یحیی کوتوال را بفریفت و در آن حصار تحصن اختیار کرد و شاه شجاع با وجود لشکر کشی و جنگ نتوانست بر برادر زاده خود دست یابد. عاقبت باین شرط صلح کردند که شاه یحیی از قلعه نزول کند و بجانب یزد رود و در آنجا از طرف عم خود حاکم باشد و قلعه قهندزرا بتصرف شساه شجاع دهد . یحیی عهد کرده بمخالفت شاه پرداخت تا آنجا که شاه شجاع عاقبت با خواجه قوام الدین صاحب عیار وزیر و لشکری فراوان از شیراز بقصد یزد حرکت کرد و خود در ابرقو بماند و خواجه را بمحاصره یزد فرستاد.وزیر شهر را در حصار گرفت و چون کار بر مردم و شاه یحیی تنگ شد یحیی نامه هایی پیش عم خود بابرقو فرستاد و معذرت خواست. شاه او را بخشید و خواجه را باز خواند و بشیر از برگشت درین موقع بسعایت ساعیان شاه شجاع قوام الدین را بکشت ( ۷۶۴ ه.ق . ) و وزارت را بکمال الدین رشیدی داد . در همین سال شاه محمود که از طرف برادر حکومت ابرقو و اصفهان را داشت سر از اطاعت شاه پیچید و بخیال تصرف عراق افتاد. شاه محمود به یزد تاخت و نام شاه شجاع را از خطبه انداخت و آنجا را تصرف کرد. شاه شجاع به اصفهان لشکر کشید و جنگ شروع شد .محمود در اصفهان حصاری شد تا جمعی از سپاهان محمود غفله بر سر اتباع شاه سلطان ( خواهر زاده امیر مبارز ) تاختند و ایشانرا منهزم ساختند و شاه سلطان را بخدمت شاه محمود بردند . محمود او را که عامل میل کشیدن چشم امیر مبارز بود بهمان عقوبت گرفتار کرد . عاقبت شاه شجاع با برادر صلح کرد و قرار شد که محمود کماکان حاکم اصفهان باشد و بنام شاه شجاع خطبه بخواند . محمود پذیرفت ولی قبلا با شاه شجاع صفایی نداشت و میخواست او را بیچاره کند و ملک پدر را بتصرف در آورد بهمین جهت با سلطان اویس جلایر پادشاه آذربایجان بمکاتبه پرداخت و او را از خیال شاه شجاع در باب تسخیر تبریز رسانید و بمخالفت با برادر وا دشت . سلطان اویس جمعی از امرای خود را بیاری شاه محمود فرستاد و محمود بمدد ایشان و بعض امرای شیخ ابواسحاق در طغیان ضد برادر جری شد. شاه یحیی نیز بدان جناعت پیوست و همگی برای برانداختن شاه شجاع بسال ۷۶۵ از اصفهان حرکت کردند و رو بشیراز آوردند . شاه شجاع با سلطان احمد برادر خود و سلطان اویس و پسرش از شیراز خارج شد و پیش از آنکه بلشکریان همراه محمود برسد سلطان احمد از برادر رنجیده باردوی محمود پیوست و نیز جمعی از پیروان شاه شجاع مخالفت کردند و کار برو تنگ گردید ولی باز مقاومت کرد و با اراده ای توانا با دشمن روبرو شد اما از عهده او بر نیامد و شکسته بشیراز برگشت و در شهر متحصن گردید . محمود شیراز را در حصار گرفت . این محاصره بطول انجامید . عاقبت شاه شجاع تقاضای صلح کرد. شاه محمود صلح را موکول بدان کرد که شاه شجاع بابرقو رود و یک ماه در آنجا بماند تا وی امرای تبریز را برگرداند سپس دو برادر ملک پدری را برادرانه تقسیم کنند. شاه شجاع پذیرفت و آن دو برادر یکدیگر را ملاقات کردند و پس از ترتیب قرار صلح شاه شجاع بابرقو رفت و شاه محمود با حشمت و جلال تمام بشیراز وارد شد . شاه شجاع دو سه ماه در ابرقو ماند و چون اوضاع کرمان مغشوش بود متوجه آن ولایت گردید .در بهار ۷۶۶ ه.ق. دولتشاه عاصی را منهزم کرد و کرمان را بگرفت و سپس دولتشاه بقتل رسید. آوازه تجدید عظمت شاه شجاعمردم شیراز و پیروان شاه محمود را که از تحکم و ظلم لشکریان آذربایجانی سلطان اویس به تنگ آمده بودند بار دیگر متوجه شاه شجاع کرد و شاه منصور بن شاه مظفر هم از یزد بیاری عم خود آمد. پس شاه شجاع رو بشیراز آورد و در ذی قعده ۷۶۷ شیراز را تسخیر کرد و شاه محمود بیرون رفت . درین اثنا سلطان احمد هم از محمود روی گردان شد و بشاه شجاع پیوست و شاه محمود ناچار باصفهان پناهنده شد. شاه شجاع بتقویت اصول مذهب تسنن و تربیت علمای دین و بنای ابنیه خیر پرداخت و بروش پدر با خلفای عباسی مقیم مصر بیعت کرد و مخصوصا در سال ۷۷٠ علمای دین را واداشت که در قبول بیعت [ القاهر بالله محمد بن ابی بکر ] نامه ها بنویسند و نام این خلیفه را در خطبه ها داخل کنند . بین شاه شجاع و شاه محمود پیوسته منازعه برقرار بود تا شاه محمود در گذشت ( ۷۷۶ ه.ق . ) و شاه شجاع اصفهان را بتصرف در آورد . چون سلطان اویس هم در گذشته بود شاه شجاع بطرف آذربایجان رفت و فاتحانه وارد تبریز شد ولی پس از یکی دو ماه از تبریز عقب نشست . پس از مراجعت او سلطان حسین جلایر به تبریز رفت و باب مصالحه را با شاه گشود و طرفین با مبادله اسیران صلح کردند و خواهر سلطان حسین به عقد زین العابدین بن شاه شجاع در آمد. بخش اعظم از ۲۶ سال سلطنت شاه شجاع بدفع عاصیان گذشت و اغلب هم فاتح بود . وی مردی بود شجاع و متدین و در نه سالگی قر آن را حفظ کرد . شخصا شاعر و شعر دوست و ادب پرور بود و از محضر قاضی عضدالدین ایجی و جمعی دیگر استفاده کرد. حافظه ای عجیب داشت . حافظ شیرازی معاصر او بود و در چند غزل او را مدح گفته
۱ - ( صفت ) دلیر دلاور جمع : شجعان ۲ - ( اسم ) نوعی از مار باریک . یا شجاع ارغوان تن . مریخ .
ماریامار نر یا نوعی از مار کوچک یا مار شکم .

فرهنگ معین

(شُ ) [ ع . ] (ص . ) دلیر.
(شُ ) (اِ. ) از صورت های فلکی جنوبی .

فرهنگ عمید

دلیر، دلاور، پردل.

فرهنگستان زبان و ادب

{Hydra, Hya, Water Snake} [نجوم] بزرگ ترین صورت فلکی آسمان که از نزدیکی سرطان تا میزان امتداد دارد و به شکل مار بزرگی تصور می شود

واژه نامه بختیاریکا

جُمنا؛ لیلاج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شجاع (مادر متوکل). شجاع، مادر متوکل، است. او خدمات شایانی در راه حج انجام داده است.
به سال ۲۳۷ق. دوازده هزار درهم برای هموار سازی وادی مکه هزینه کرد. به سال ۳۰۲ق. مقتدر عباسی همراه مادرش شَغَب، دستور تعمیر سقاخانه جوخی در مکه و چاه های پشت آن را داد و آن را وقف کرد. شغَب به سال ۳۱۰ق. دستور داد همه ستون های کعبه با روکش طلا تزیین شود. همچنین به سال ۳۱۵ق. برکه هایی را در سرزمین عرفه تعمیر و بازسازی کرد.

دانشنامه عمومی

شجاع (آلبوم جنیفر لوپز). شجاع آلبومی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا جنیفر لوپز است که در ۴ اکتبر ۲۰۰۷  ( ۲۰۰۷ - 10 - ۰۴ ) منتشر شد.
عکس شجاع (آلبوم جنیفر لوپز)

شجاع (ترانه سارا باریلز). «شجاع» تک آهنگی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا سارا باریلز است که در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شد. این ترانه نخستین تک آهنگ از چهارمین آلبوم استودیویی او بود. باریلز این ترانه را همراه با جک آنتونوف از گروه فان نوشت. سختی های دوست نزدیک باریلز که همجنس گرا بود، برای آشکارسازی گرایش جنسی اش، انگیزهٔ باریلز برای تصنیف این ترانه بوده است. به گفتهٔ او، «مقدار زیادی افتخار، درستی، و زیبایی در این است که خودت باشی، و شجاع بودن مهم است چرا که با انجام آن به دیگران این اجازه را می دهی که همان کار را کنند. »
این تک آهنگ در جدول های استرالیا و نیوزیلند جزو ده ترانهٔ نخست جای گرفت و در ایالات متحدهٔ آمریکا نیز بیش از سه میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
عکس شجاع (ترانه سارا باریلز)

شجاع (فیلم ۱۹۹۷). شجاع ( به انگلیسی: The Brave ) فیلمی به کارگردانی و بازی جانی دپ محصول سال ۱۹۹۷ است. این فیلم از رمانی به همین نام نوشته «گریگوری مک دانلد» اقتباس شده است. این فیلم اولین تجربه کارگردانی جانی دپ است او همچنین فیلمنامه این فیلم را به همراه برادرش نوشته است.
شجاع اولین بار در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ نمایش داده شد که با نظرات مثبت و منفی روبرو شد. این فیلم در سطح بین المللی در سینماها نمایش داده شد و به صورت دی وی دی عرضه شد اما در آمریکا نمایش داده نشد.
داستان فیلم دربارهٔ یک سرخپوست آمریکایی به نام «رافائل» است که با همسر و دو فرزندش در بین گروهی از مردم در جایی دور از شهر و نزدیکی زباله دانی زندگی می کند و برای امرار معاش هر چیزی که بتواند می فروشد. رافائل به دلیل درماندگی و ناتوانی در تأمین زندگی خانواده اش، قبول می کند که در فیلمی بازی کند که در ازای دریافت پول زیادی که امیدوار است زندگی خانواده اش را بهتر کند، واقعاً کشته شود.
رافائل پول زیادی دریافت می کند و به او یک هفته فرصت داده می شود تا زندگی کند و بعد از یک هفته در جلوی دوربین شکنجه و کشته شود. فیلم تغییر رفتار رافائل با همسر و فرزندانش و اندوهش از سرنوشت غم انگیزش را در آخرین هفته زندگیش نشان می دهد.
عکس شجاع (فیلم ۱۹۹۷)

شجاع (فیلم ۲۰۰۷). شجاع ( به انگلیسی: The Brave One ) فیلمی در ژانر تریلر روانشناسانه محصول سال ۲۰۰۷، به کارگردانی نیل جردن از کشور آمریکا است.
اریکا، گوینده موفق رادیو که در نیویورک زندگی می کند و در برنامه های خود این شهر را جایی فوق العاده تصویر می نماید، یک روز تبدیل به قربانی خشونت بی دلیل همین شهر می شود. چیزی که تا آن زمان از دید وی مخفی مانده بود. او شبی همراه با نامزدش دیوید هنگام پیاده روی مورد حمله اوباش خیابانی قرار می گیرد و زمانی که در بیمارستان پس از اغمای طولانی چشم می گشاید، می بیند عزیزترین چیز زندگی اش یعنی نامزدش را را از دست داده . اتفاقی که ابتدا آن را باور ندارد، ولی به اجبار می پذیرد. اریکا که از زندگی در این شهر هراسناک است برای محافظت از خود سلاحی خریداری می کند. او ظاهراً همه چیز خود را از دست داده اما زمانی که اولین و دومین نفر را به قصد دفاع از خود می کشد، اندک اندک در خود احساسی را کشف می کند که تا آن زمان از وجودش بی خبر بوده است. به زودی داستان قاتلی که در نقش مامور خود گمارده قانون دست به نابودی اوباش خیابانی می زند، به گوش پلیس نیز می رسد. کارآگاه شون مرسر که مامور رسیدگی به این پرونده است به زودی با کنار هم گذاشتن شواهد به جای مردی با یک اسلحه، خود را با زنی مسلح روبرو می بیند که با انگیزه ای مرکب از حس انتقام خواهی و عدالت جویی دست به شکار اوباش زده است.
• جودی فاستر. . . اریکا بین
• نوین اندروز. . . دیوید کیرمانی
• ترنس هاوارد. . . کاآرگاه شان مرسر
• نیک کت. . . کارآگاه ویتل
• جین آدامز. . . نیکول
• مری استینبرگن. . . کارول
• زو کراویتز. . . کلو
• دانا اسکلسون. . . اسکچ
• برایان تارانتینا
دی وی دی این فیلم در ۵ فوریه ۲۰۰۸ به بازار آمد.
عکس شجاع (فیلم ۲۰۰۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

شجاع (Hydra)
(یا: مارباریک) در اخترشناسی، بزرگ ترین صورت فلکی که بیش از یک چهارم آسمان، بین سرطان و میزان، و در نیمکرۀ جنوبی آسمان از این سو به آن سو پیچ وتاب می خورد. شجاع به صورت مار چند سری نمایان می شود که جاثی آن را کشته است. این صورت برخلاف اندازه ای که دارد چشمگیر نیست؛ درخشان ترین ستارۀ آن فَردالشّجاع و از قدر دوم است. شجاع را گاهی اوقات با رود نیل یا رود اردن همانند می گیرند، اما معمولاً ماری را نشان می دهد که روی زمین کشیده شده است و جامی (صورت فلکی دهانه) را بر پشت و کلاغ نشسته ای (صورت فلکی کلاغ) را روی دُم خود حمل می کند.

جدول کلمات

نترس

مترادف ها

brave (صفت)
بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، متهور، بی باک، عالی، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور، شجاع، دلاور، نترس، تهم، مرد، با جرات

courageous (صفت)
دلیر، شجاع، با جرات، مردانه

gallant (صفت)
دلیر، عالی، شجاع، دلاور، متعارف و خوش زبان در پیش زنان

stark (صفت)
سفت، کامل، حساس، شاق، خشن، رک، قوی، شجاع، زبر، پاک، خشک و سرد

intrepid (صفت)
دلیر، خود سر، متهور، بی باک، سرانداز، شجاع، با جرات، بی ترس

valorous (صفت)
دلیر، با ارزش، شجاع، دلاور

valiant (صفت)
شجاع، دلاور، مرد، دلیرانه، نیرومند، تهمتن، بهادر

manful (صفت)
دلیر، شجاع، مردانه، مصمم، مردوار

valiantly (قید)
شجاع، دلیرانه، بهادر، دلاورانه

فارسی به عربی

شجاع

پیشنهاد کاربران

واژه شجاع
معادل ابجد 374
تعداد حروف 4
تلفظ šojā'
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی، جمع: شُجْعان و شِجعان]
مختصات ( شُ ) ( اِ. )
آواشناسی SojA'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع واژگان مترادف و متضاد
/چیره دل/
به ایران زمین باز کردند روی / همه چیره دل گشته و رزم جوی ( دقیقی )
کسی که زود رنج نیست و زود واکنش نشان نمی دهد.
مرد باید از ترجمه Brave برداشته شود.
شجاعت زن و مرد ندارد. . . .
نترس، بی باک، دلیر،
پهلوان . . . . . .
هرو
دلیر. . . . بی باک. . . پردل. . . .
باشهامت
Bold به معنای شجاع
شجاع کسی که میره جلویه آینه ازخودش می پرسه گی هست واشتباه های خود را پیدا می کنه و آنهارا حل می کنه👌👍
نیرومند
شجاع به کسی میگویند که از عاقبت کارهای بد بترسد اما دست و پای خود را گم نکند
مردانگی، مرد بودن
باجرات، بهادر، بی باک، پهلوان، تهمتن، جسور، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلاور، دلیر، رشید، شیردل، مبارز، نترس، نیو
شجاع در اصل عربی بوده و معنی آن بی باک است
مردم که آنرا شُجاع تلفظ می کنند اشتباه است و اصل آن شَجاع است چون این کلمه عربی است و در عربی وزن فُعال وجود ندارد و فُعّال جمع مکسر است و رهبر معظم نیز در بیانات شَجاع می گویند نه شُجاع
brave
شجاع بودن = سر نترس دل شکن
نترس
بی پروا
قهرمان دلیر

نترس و دلیر
بسال
دریا دل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس