سیره جلال الدین یا تاریخ جلالی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] سیره جلال الدین یا تاریخ جلالی، برگردان فارسی کتابی است با عنوان «سیرت جلال الدین مینکبرتی» که توسط شهاب الدین محمد خرندزی زیدری نسوی درباره سرگذشت سلطان جلال الدین مینکبرتی؛ پسر سلطان محمد خوارزمشاه، به زبان عربی نگاشته شده است.
کتاب حاضر، مقدمه ای به قلم مترجم کتاب؛ آقای محمدعلی ناصح و دیباچه مؤلف بر کتاب را دربردارد و فاقد تبویب و تفصیل می باشد.
مهم ترین اثر نسوی، «سیرت جلال الدین مینکبرنی» است. وی، جوینی و جوزجانی، سه تن مورخی بودند که در هنگام حمل مغول، در خراسان و ماوراءالنهر می زیستند و بسیاری از وقایع این دوران را شاهد بوده یا از افراد نزدیک به واقعه کسب اطلاع کرده اند. سیرت جلال الدین خوارزمشاه در حقیقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح یازده سال از این دوران؛ یعنی از آغاز حمل مغول تا مرگ سلطان جلال الدین، و خاطرات شخص نسوی از رویدادهای این دوران است. در این میان، مؤلف در مواردی به سابقه بعضی از وقایع در دوره های پیش از آن؛ یعنی زمان حکمرانی سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندی در این خصوص عرضه کرده است. دقت مؤلف در ضبط وقایع، نزدیکی او به دربار سلطان جلال الدین، ارزیابی اش از وقایع، دید انتقادی و نیز قلت آثار درخصوص حکومت خوارزمشاهیان، سبب شده است که اثر او جایگاهی خاص در میان منابع این دوران به دست آورد.
نسوی در نگارش کتاب «سیرت جلال الدین» ظاهراً در آغاز قصد نوشتن یک تاریخ عمومی را داشت؛ ولی آن گونه که خود اشاره کرده است با دیدن کتاب «الکامل» ابن اثیر و دقت او در شرح رویدادها، به ویژه وقایع دور خوارزمشاهیان، تصمیم گرفت فقط به شرح سرگذشت جلال الدین خوارزمشاه بسنده کند. وی تأکید کرده که در شرح این رویدادها فقط آن وقایعی را نوشته که دیده یا از اشخاص شاهدِ آن ها شنیده است. بااین حال ظاهراً بخشی از کتاب سیرت جلال الدین او دربار منشأ مغولان و وقایع مربوط به چنگیزخان، از این قاعده مستثناست؛ زیرا با اطلاعات موثق تاریخی چندان هماهنگی ندارد. ولی شرح رویدادهایی که به نوعی مرتبط با زندگی نسوی بوده، این کتاب را به اثری ارزشمند درباره دوره خوارزمشاهیان و زمان سلطان جلال الدین تبدیل کرده است.
انگیزه های نسوی در نگارش کتاب سیرت جلال الدین خوارزمشاه را می توان به شرح زیر بیان کرد: 1- شرح رویدادهای سلسل خوارزمشاهیان با هدف عبرت آموزی و کسب تجربه برای خوانندگان. 2- گزارش وقایع دور سلطان جلال الدین به آن سبب که توسط دیگر مورخان نگاشته نشده است؛ 3- نبود نویسندگان علاقه مند و توانمند برای نگارش رویدادهای این دوره. نسوی وصف این موقعیت را آن جا که انگیز تاریخ نویسی خود را بیان کرده، به روشنی آورده و نوشته است: «و تصدی این تصنیف را من متعین گشتم بر مثال جمعی که در کشتی نشینند، و به غواص نکباء کشتی در معرض غرق و فنا آید و رفتار همه قرین بلا و رفیق عنا شوند و موج دریا او را تنها به ساحل اندازد. هر آینه جز وی، کسی شرح احوال کشتی در رفقا وی نتواند کردن. والا حقیقت است که من مرد این کار و حریف این بازار نیستم»؛ 4- حضور نسوی در وقایع مهم دور سلطان جلال الدین. نسوی به دلیل مسئولیت مهمی که داشته در اغلب سفرها و مأموریت ها همراه سلطان بوده است. همچنین عموم فرامین و نامه ها را او می نوشت، به همین دلیل مطلع ترین فرد از اوضاع اداری و سیاسی دور سلطان جلال الدین محسوب می شد. وجود این اطلاعات انگیزه لازم را برای نسوی در خصوص ثبت این اخبار فراهم آورده است. 5- توانایی نسوی در کتابت و انشا که انگیز لازم را برای او به وجود آورده است. 6- و ظاهراً شرح رویدادهای زندگی خود، زیرا نسوی در تاریخ نگاری خویش، اغلب خاطرات خود را نگاشته است. به نوشت مینوی، مؤلف هر چند نیّت آن را نداشته است که ترجم حال خویشتن را بنگارد، در دو اثرش آن قدر از خود سخن گفته است که از خلال عباراتش بتوان وی را شناخت.

پیشنهاد کاربران

بپرس