سول

لغت نامه دهخدا

سول. ( اِ ) رنگ خاکستری مایل مر اسب و استر و خرالاغی را که خط سیاهی از کاکل تا دم کشیده شده باشد. ( برهان ). رنگ خاکستری مایل بسیاهی در اسب و اشتر که نامبارک شمارند. ( آنندراج ) :
آن یکی عیسی آن یکی خرسول
وآن دگر خضر و آن چهارم غول.
سنایی.
|| ناودان. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || بلغت هندی قولنج را گویند. ( برهان ). قولنج. درد شکم. || شیار. ( ناظم الاطباء ).

سول. [ س َ وَ ] ( اِ ) ناخن پای شتر که آنرا به عربی فرسن خوانند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). || سم میش و بز و گوسفند و جز آن. ( ناظم الاطباء ). سبل. ( فرهنگ رشیدی ) :
ای آنکه می برد به سفر ناقه ترا
محکم نهاد گشته سولهاش لعل فام.
ابن یمین ( از آنندراج ).

سول. [ س َ وَ ] ( اِمص ) سستی و فروهشتگی زیر ناف. سستی و فروهشتگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناخن پای شتر .
سستی و فرو هشتگی زیر ناف سستی و فرو هشتگی

فرهنگ معین

(اِ. ) = سور: اسب و استر و خری که خط سیاهی از کاکل تا دمش کشیده باشد.
(سَ وَ ) (اِ. ) ناخن پای شتر.

فرهنگ عمید

= سور۴

گویش مازنی

/sool/ سال - نادان ۳پسوند شباهت مانند وچه سول، به معنی بچه ی کم سن و سال

واژه نامه بختیاریکا

سراغ؛ گمان؛ خبر
( سَول ) سرو؛ خوش اندام

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
سال (۵ بار)

«سَوَّل» از مادّه «سؤل» (بر وزن قفل) به معنای حاجتی است که نفس آدمی نسبت به آن حریص است.
راغب گوید: تسویل به معنی نزیین نفس است. آنچه را که به ان حرص می‏ورزی در اقرب تزیین و تسهیل و تهئین آمده است . همانطور نفسم به من نیک وانمود . گفت بلکه ضمیرتان چیزی را که کرده‏اید بر شما نیک وانمود. ایضاً .

دانشنامه عمومی

سول (اسطوره روم). سول ( انگلیسی: Sol ) یا سول ایندیگز، مظهر خورشید و خدایی در دین روم باستان است. مدتها تصور می شد که روم در واقع دو خدای خورشید متفاوت و متوالی دارد: اولی، سول ایندیگز، تصور می شد که بی اهمیت بوده و در دوره های اولیه به کلی ناپدید شده است. تنها در اواخر امپراتوری روم، محققان استدلال می کردند که آیین خورشیدی با ورود سول اینویکتوس شاید تحت تأثیر اسرار میترایی به روم دوباره ظاهر شده است.
سول بارها در تصاویری از میترا ظاهر می شود، مانند تاروکتونی، هنگامی که میترا گاو نر را می کشد به سول از روی شانه اش نگاه می کند. آنها در صحنه های دیگری با هم ظاهر می شوند، از بالا رفتن میترا پشت ارابه سول، دست دادن و برخی تصویرهایی از سول که در مقابل میترا زانو زده است. میترا به عنوان سول اینویکتوس شناخته می شد، اگرچه سول یک خدای جداگانه است، یک رابطه متناقض که در آن آنها یکدیگر هستند اما جدا از هم. آنها خدایان جداگانه ای هستند اما به دلیل برخی شباهت ها می توان ارتباطی بین آنها ایجاد کرد که می تواند منجر به تصاحب یکی بر دیگری شود.
عکس سول (اسطوره روم)

سول (روز در مریخ). سول ( انگلیسی: Sol ) برگرفته از واژهٔ لاتین خورشید یک روز خورشیدی در مریخ است. سول فاصلهٔ ظاهری بین دو بازگشت متوالی خورشید به یک نصف النهار ( زمان خورشیدی ) است که می تواند توسط ناظری در مریخ مشاهده شود. این یکی از چندین یکا برای اندازه گیری زمان سنجی در مریخ است.
یک سول کمی طولانی تر از یک روز زمینی است که تقریباً ۲۴ ساعت و ۳۹ دقیقه و ۳۵ ثانیه است. یک سال مریخی تقریباً ۶۶۸ روز خورشیدی آن است که معادل تقریباً ۶۸۷ روز زمینی[ ۱] یا ۱٫۸۸ سال زمینی است.
یکای سول در اصل در سال ۱۹۷۶ در طول ماموریت های کاوشگر وایکینگ پذیرفته شد و به عنوان معیاری از زمان، که عمدتاً توسط ناسا برای برنامه ریزی استفاده از آن در مریخ نوردها استفاده می شود. [ ۲] [ ۳]
عکس سول (روز در مریخ)

سول (زرآباد). سول، روستایی در دهستان زرآباد غربی بخش کاروان شهرستان زرآباد در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۲۳۵ نفر ( ۶۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس سول (زرآباد)

سول (سومالی). سول ( به لاتین: Sool ) یک منطقهٔ مسکونی در سومالی لند است. سول ۳۲۷٬۴۲۸ نفر جمعیت دارد.
عکس سول (سومالی)عکس سول (سومالی)

سول (فرانسه). سول ( به فرانسوی: Soule ) بخشی از شهرستان پیرنه - آتلانتیک در فرانسه است. [ ۱]
سول ۷۸۵ کیلومترمربع مساحت و ۱۵٬۵۳۵ نفر جمعیت دارد.
عکس سول (فرانسه)عکس سول (فرانسه)عکس سول (فرانسه)

سول (لاشار). سول، روستایی در دهستان تنگ سرحه بخش پیپ شهرستان لاشار در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ ، جمعیت این روستا برابر با ۱۳۰ نفر ( ۲۷ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس سول (لاشار)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

سول، گل، کور ، سور به مردمی که در کرانه رودخانه مقدس کارون زندگی می کردند اطلاق میشد.
در گویش تاتی سول به شور گفته میشود.
سول بدون فتحه وکسره رادر زبان بختیاری یعنی جوانه وتروتازه گویند.
سول ( Sol ) در زبان ترکی به معنی سمت چپ است
سول یعنی گمان ظن
خبرى که روح دریافت کند
درقدیم وقتی قراربود قسم بخورند
باید میگفتن بخدا من سول گمان نمیبرم از این خبر
سول ، سوله واژه ایست فارسی که بتدریج به سورتبدیل شده است . ( فرهنگ زبانشناختی هرمزگان ) وبمعنی پناهگاه است وواژه سوراخ که دراصل سولاخ بوده ازاین واژه بوجودآمده است . درگویش فارسی نواحی اطراف اراک نیز به
...
[مشاهده متن کامل]
به مکانهایی درمعابردرپیچها ( کنج ها ) که حالت عقب نشینی ازمکان مجاور دارد ودرصورت قرارگرفتن فرددرآن ازدید پنهان می شود سول گفته می شود وبنظرمی رسد علت نامیدن آن حالت پناهگاهی داشتن این نقاطباشد .

بپرس