سنایی مجدود بن ادم

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] سنایی مجدود بن آدم. ابوالمجد بن آدم متخلّص به سنایی، شاعر و عارف در اواسط یا اوایل نیمه دوّم قرن پنجم هجری در غزنین چشم به جهان گشود. پس از آگاهی از فنون زبان و سخنوری، به عادت شاعران زمانه به دربار رو آورد و در دستگاه غزنویان به جرگه شاعران مدّاح درآمد.زندگی سنایی در آغاز آمیخته با آلودگی های اهل دربار بود، تا این که به جذبه حقّ متحوّل شد و یکباره دست از جهان و جهانیان شست. سنایی چند سالی از دوران جوانی را در شهرهای بلخ و سرخس و هرات و نیشابور گذراند. می گویند در زمانی که در بلخ بود، به کعبه رفت. در همین سفر معنوی بود که بسیاری از شیفتگان حقیقت و عرفان را شناخت و مقدمات انقلابی درونی در وی پیدا شد. به هر حال شاعر شوریده بقیّه عمر را در کنج خلوت و انزوای صوفیانه گذراند و به تدوین و تنظیم اشعارش پرداخت و از جمله، مثنوی مشهورش بنام «حدیق الحقیق و شریع الطریق» را به اتمام رساند. سنایی در سال 535ق درگذشت و اکنون مقبره اش در غزنین زیارتگاه عام و خاص است. آثار سنایی عبارتند از: دیوان اشعار، حدیق الحقیق و شریع الطریق، رساله سیر العباد الی المعاد، طریق التحقیق، کارنامه بلخ، عشق نامه، دو مثنوی عقل نامه و تحریم القلم، مکاتیب سنایی.
دیوان حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخه ها / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
مکاتیب سنایی / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده

پیشنهاد کاربران

سنائی غزنوی از شعرای اهل سنت و جماعت بوده و این شعر هم نمونه ای برای مذهبش /به کتاب حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنائی مراجعه کنید یا یک بیت از ابیات زیر را در گوگل جستجو کنید تا به کتاب و شعر کامل برسید
...
[مشاهده متن کامل]

اهل سنت و جماعت بدون استثنا همه عاشق اهل بیت و ائمه و خلفای راشدین و صحابه هستند در هیچ کتابی از فقها یا اندیشمندان و علمای اهل سنت نمی توان جمله ای خلاف این مطلب پیدا کرد امروزه همه به اینترنت دسترسی دارند و راحت می توانند در آثار و کتب و نوشته های بزرگان و اندیشمندان و علمای اهل سنت و جماعت کاوش و تحقیق و جستجو کنند تفاوت اهل سنت و جماعت با شیعیان این است که هر کسی را در جایگاه خودشان دوست دارند و غلو نمی کنند مثلا امامان را در جایگاه امامان و امهات المؤمنین را در جایگاه خودشان دوست دارند به هیچ کس توهین نمی کنند و کسی را لعن نمی کنند و آن را بی ادبی و دور از اخلاق و نزاکت می بینند. اینکه هزار و اندی سال پیش چه اتفاقی افتاده و کی مقصر بوده یا نبوده برای ما مهم نیست و هیچ چیزی غیر از قرآن صد در صد سالم و صحیح به دست ما نرسیده و مورخین و راویان اخبار هم در تمام جنگ ها و در صحنه اتفاقات حضور نداشتند و از نیت و طینت طرفین هم ( غیر از خدا ) آگاه نبودند چطور می شود به تاریخ اعتماد کرد؟ ما الان در این دوره زندگی می کنیم از ما در مورد گذشتگان سؤال نمی شودبلکه از ایمان و اعمال و اخلاق خودمان سؤال می شود.
قفصی بوده سینهٔ صدّیق/عندلیبی درو به نام عتیق
دل خود چون به شرع او بربست/به نخستین دم آن قفص بشکست
گشت حاصل هرآنچه او مسؤول/نام کُل بر دلش نهاد رسول
عندلیب دلش چو بالا جَست/در درازای شرع پهنا گشت
عرش و شرع محمدی برِ او/هم در آن سینهٔ منوّر او
دین چو شمعی و مصطفی جانش/جان بوبکر بود پروانه اش
جد بوبکر بود دین را جاه/دین ز بوبکر یافت تاج و کلاه
صدق او میزبان ایمان بود/مصطفی هرچه خواست او آن بود
دست هر ناکسی بدو نرسد/پای هر سفله ای درو نرسد
چشم ایمان جمال او بیند/کور کی چهرهٔ نکو بیند
ای ندانسته حدق بوبکری/تو چه دانش ز صدق بوبکری
جان پر کبر و عقل پر مکرت/کی نماید جمال بوبکرت
تو بدین چشم مختصر بینش/چون توانی بدیدن آن دینش
چشم بوبکر بین ز دین خیزد/نه ز مکر و هوا و کین خیزد
حور صدر قیامتش خواند/رافضی قیمتش کجا داند
کرد بوبکر کار بوبکری/تو نه مرد عیار بوبکری
بر براقی که مصطفی پرورد/رافضی رایضی چه داند کرد
بود بوبکر با علی همراه/تو زبان فضول کن کوتاه
آفرین خدای بی همتا/بر ابوبکر باد و شیر خدا
صورت صدقش از دریچهٔ فضل/دیده فاروق را به علم و به عدل
هر دو مهتر برای دین بودند/در سیادت سزای دین بودند
منبع: سنایی � حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه � الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران �بخش ۲۰ - فی قربته و حق صحبته مع رسول اللّٰه

بپرس