سمفونی سفید، شماره ۱ ( انگلیسی: Symphony in White, No. 1: The White Girl ) که با نام دختر سفید هم شناخته می شود، نقاشی ای اثر جیمز مک نیل ویسلر است. این اثر زنی تمام قد ایستاده روی پوست سگی را رو به روی پرده ای بژ با گل سوسن در دست نشان می دهد. رنگ بندی این نقاشی تقریباً تماما سفید است. مدل این اثر، جوئنا هفرنن، معشوقهٔ نقاش است. ویسلر بعدها با وجود این که نقاشی در ابتدا دختر سفید نام داشت، آغاز به نامیدن آن با نام سمفونی سفید، شمارهٔ ۱ کرد. با رجوع به آثار وی و چنین لحن انتزاعی، او قصد داشت بر فلسفه اش، هنر از برای هنر، تأکید کند.
ویسلر این نقاشی را در زمستان ۱۸۶۱–۲ خلق کرد، اما بعدها به آن بازگشت و تغییراتی اعمال کرد. هم آکادمی سلطنتی هنر و هم سالن ( پاریس ) این نقاشی را رد کردند، ولی سرانجام در سال ۱۸۶۳ تالار ردشدگان آن را پذیرفت. این نمایشگاه همچنین اثر مشهور ادوار مانه به نام ناهار در چمنزار را نیز به نمایش گذاشت و این دو اثر با هم توجه زیادی را به خود جلب کردند. دختر سفید به شکل بارزی نمایانگر تأثیر انجمن برادری پیشارافائلی است که ویسلر اخیراً با آن ها در ارتباط بود. منتقدان هنری بعدها این نقاشی را هم تمثیلی از معصومیت و از دست دادن آن و هم تلمیحی مذهبی به مریم باکره تفسیر کردند.
جیمز مک نیل ویسلر در سال ۱۸۳۴ در ایالات متحده متولد شد. پدرش جرج واشینگتن مهندس راه آهن بود[ ۱] و در سال ۱۸۴۳ خانواده را به سنت پترزبورگ روسیه نقل مکان کرد. جیمز در آن جا آموزش نقاشی دید. [ ۲] او پس از اقامتی در انگلستان، در سال ۱۸۵۱ به آمریکا برگشت تا به آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت بپیوندد. [ ۳] در سال ۱۸۵۵ به اروپا برگشت و مصمم بود خود را وقف نقاشی کند. جیمز ویسلر ابتدا در پاریس ساکن شد اما در سال ۱۸۵۹ به لندن نقل مکان کرد و بیشتر باقی عمرش را همان جا گذراند. [ ۴] ویسلر در آن جا با دانته گابریل روزتی و اعضای دیگر انجمن برادری پیشارافائلی آشنا شد که تأثیری عمیق بر او گذاشتند. [ ۵]
در همان لندن بود که با مدلی که بعد معشوقش شد، جوئنا هفرنن، آشنا شد. رابطهٔ آن ها را عنوانی از «ازدواج بدون مراسم مذهبی» یاد می کنند. [ ۶] ویسلر پیش تر در سال ۱۸۶۱ او را برای نقاشی ووپینگ، بعد از آن که ووپینگ در سال ۱۸۶۰ در لندن، محل زندگی ویسلر، باز شد مدل کرده بود. هر چند نقاشی تا سال ۱۸۶۴ تمام نشد. [ ۴] این اثر یک زن و دو مرد را در بالکنی مشرف به رودخانه نشان می دهد. به قول خود ویسلر، آن زن، در نقاشی فاحشه بود. [ ۷] هفرنن به نظر تأثیری عمیق بر ویسلر داشته است؛ فرانسیس سیمور هادن، شوهر خواهر ویسلر، به خاطر حضور نافذ هفرنن در خانواده، دعوت شام در زمستان ۱۸۶۳–۶۴ را رد کرد. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفویسلر این نقاشی را در زمستان ۱۸۶۱–۲ خلق کرد، اما بعدها به آن بازگشت و تغییراتی اعمال کرد. هم آکادمی سلطنتی هنر و هم سالن ( پاریس ) این نقاشی را رد کردند، ولی سرانجام در سال ۱۸۶۳ تالار ردشدگان آن را پذیرفت. این نمایشگاه همچنین اثر مشهور ادوار مانه به نام ناهار در چمنزار را نیز به نمایش گذاشت و این دو اثر با هم توجه زیادی را به خود جلب کردند. دختر سفید به شکل بارزی نمایانگر تأثیر انجمن برادری پیشارافائلی است که ویسلر اخیراً با آن ها در ارتباط بود. منتقدان هنری بعدها این نقاشی را هم تمثیلی از معصومیت و از دست دادن آن و هم تلمیحی مذهبی به مریم باکره تفسیر کردند.
جیمز مک نیل ویسلر در سال ۱۸۳۴ در ایالات متحده متولد شد. پدرش جرج واشینگتن مهندس راه آهن بود[ ۱] و در سال ۱۸۴۳ خانواده را به سنت پترزبورگ روسیه نقل مکان کرد. جیمز در آن جا آموزش نقاشی دید. [ ۲] او پس از اقامتی در انگلستان، در سال ۱۸۵۱ به آمریکا برگشت تا به آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت بپیوندد. [ ۳] در سال ۱۸۵۵ به اروپا برگشت و مصمم بود خود را وقف نقاشی کند. جیمز ویسلر ابتدا در پاریس ساکن شد اما در سال ۱۸۵۹ به لندن نقل مکان کرد و بیشتر باقی عمرش را همان جا گذراند. [ ۴] ویسلر در آن جا با دانته گابریل روزتی و اعضای دیگر انجمن برادری پیشارافائلی آشنا شد که تأثیری عمیق بر او گذاشتند. [ ۵]
در همان لندن بود که با مدلی که بعد معشوقش شد، جوئنا هفرنن، آشنا شد. رابطهٔ آن ها را عنوانی از «ازدواج بدون مراسم مذهبی» یاد می کنند. [ ۶] ویسلر پیش تر در سال ۱۸۶۱ او را برای نقاشی ووپینگ، بعد از آن که ووپینگ در سال ۱۸۶۰ در لندن، محل زندگی ویسلر، باز شد مدل کرده بود. هر چند نقاشی تا سال ۱۸۶۴ تمام نشد. [ ۴] این اثر یک زن و دو مرد را در بالکنی مشرف به رودخانه نشان می دهد. به قول خود ویسلر، آن زن، در نقاشی فاحشه بود. [ ۷] هفرنن به نظر تأثیری عمیق بر ویسلر داشته است؛ فرانسیس سیمور هادن، شوهر خواهر ویسلر، به خاطر حضور نافذ هفرنن در خانواده، دعوت شام در زمستان ۱۸۶۳–۶۴ را رد کرد. [ ۸]
