سلامت معنوی

فرهنگستان زبان و ادب

{spiritual health} [علوم سلامت] یکپارچگی اصولی و اخلاقی و هدفمند بودن در زندگی و احساس تعهد به یک واقعیت برتر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سلامت معنوی به عنوان احساسی درونی و رضایت بخش توام با ارتباطات سازنده با خود و دیگران و وجود متعالی در چهارچوب فرهنگی خاص هر جامعه تعریف می شود که به معنادار کردن زندگی و مرگ می انجامد.
سلامت معنوی بعد مهمی از سلامت افراد محسوب می شود که محققین و صاحب نظران در سراسر جهان تعاریفی برای آن ارائه کرده اند و شباهت ها و تفاوت هایی فاحش در تعاریف ارائه شده و دیدگاه های مربوطه به چشم می خورد. این تفاوت ها و شباهت ها ناشی از شرایط اجتماعی محققین، فرهنگ ها و اعتقادات مذهبی یا عدم اعتقاد مذهبی افراد است. با توجه به مشکلات پیش روی تحقیق در این حوزه، بایستگی رسیدن به تعریفی جامع و مورد توافق به طور جدی احساس می شود که امکان مقایسه، تعمیم، توسعه و کاربردی کردن تحقیقات را در این زمینه موجب شود. در این پژوهش با واکاوی مفهوم و تعریف های سلامت معنوی به دنبال ارائه تعریفی پایه ای هستیم که در پژوهش های آینده قابل بهره برداری باشد.
تعریف سلامتی
سلامتی مفهومی است که به سختی می توان آن را در قالب لغات بیان کرد؛ چرا که از شهودی ترین مفاهیم قابل درک به وسیله افراد به حساب می آید. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۴۷ سلامتی را حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی تعریف کرده است. این تعریف کلاسیک از سلامتی، با توجه به اینکه عناصر ضروری سلامت را تعیین می کند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این تعریف بیشتر به این مسئله پافشاری می کند که سلامتی مفهومی کلی و مستلزم تعامل و درون وابستگی میان اجزای مختلف است. جهت درک کامل معنی سلامت، دانستن هر یک از ابعاد سلامت از اهمیت بسزایی برخوردار است. گوداستات، سیمپسون و لوانگر (۱۹۸۷) با یک مرور مطالعاتی گسترده ابعاد سلامتی را اینگونه توصیف کردند: آنان سلامت جسمانی را فقدان بیماری و ناتوانی و عملکرد مناسب جسمی و فیزیولوژیک بیان کردند. همچنین سلامت روانی را سلامت روان شناسانه نامیدند که شامل عواطف و منبعی برای قابلیت های عقلانی و درک ذهنی است. همچنین سلامت اجتماعی را توانایی تعامل مؤثر با افراد دیگر و محیط اجتماعی، رضایتمندی از روابط بین فردی و ایفای نقش می دانند. آنان بعد سلامت روحی یا سلامت معنوی را سلامت شخصی می نامند و آن را با مفهوم تعالی نفس مرتبط می دانند که منعکس کننده سیستم ارزشی فرد است و ممکن است مربوط به عقیده ای در مورد پدیده ای ماورایی یا طبیعی باشد و یا قانون عملی و منبع مذهبی. البته برخی سلامت عاطفی را هم به این ابعاد می افزایند، هرچند که در تعریف سازمان جهانی بهداشت نیامده است.
ضرورت وجود معنویت
ضرورت وجود معنویت در انسان، مانند ضرورت وجود دم و بازدم برای زنده بودن جسم است. معنویت برای همه ی انسان ها در تمامی جوامع و سرتاسر جهان قابل شناسایی است. معنویت از اصول حیات بخش هستی انسان است و برای بسیاری از مذاهب، فرهنگ ها و سنت ها در سراسر جهان پذیرفته شده است، از طرفی هنوز عقایدی وجود دارد که معنویت را از همان بدو تولد به شکل درونی و در حالتی ساکن می داند و اینکه معنویت با کسب تجربه های زندگی، فرد را رو به جلو خواهد برد. معنویت راهی است برای تجربه احساس متعالی اتصال به نیرویی فراتر از خود که هم راهنمای زندگی است و هم معنابخش مرگ. معنویت ارزشی انسانی، مثبت، هستی بخش و وابسته به هستی شناسی ابعاد انسان است که با ایجاد میل به زندگی برای جست وجو در معنا و اهداف زندگی -و فراتر از زندگی- نقش مهمی بازی می کند. معنویت فرآیندی درونی، پویا و تکاملی است که تاثیر آن در شخص و در همه ی مراحل و حوزه های زندگی و حتی روش زندگی آشکار می شود. معنویت به تجربه درونی و هم یک اتصال به قدرت متعالی و هم واقعیتی برای افزایش هوشیاری و ارتباط با خود و دیگران و یک واقعیت بزرگ تر قلمداد می شود. معنویت پدیده ای جهانی است که همه ی انسان ها برای جست وجوی معنا و پذیرش زندگی خود از طریق ارتباط با خودشان با دیگران و مقدسات به آن نیازمند هستند.
تعریف معنویت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس