سرب

/sorb/

معنی انگلیسی:
lead

لغت نامه دهخدا

سرب. [ س ُ / س ُ رُ ] ( اِ ) اوستا «سرو» ( سرب )، پهلوی «سرپین » ( سربی )، کردی «سیریفت » ، بلوچی «سوروپ »، «سوروف » ، افغانی «سوروپ » ، گیلکی «سورب » . رجوع کنید به اسرب ، معرب آن نیز «اسرب ». ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). مخفف اسرب که بعربی آنُک و بهندی سیسا خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). اسرب.آنک. ( نصاب الصبیان ). سرب دارای خواص فیزیولوژیکی و عمومی و بهداشتی است و دارای مسمومیت های حاد و مزمن میباشد. رجوع به درمان شناسی عطایی صص 465 - 470 شود.یکی از فلزاتی است که از قدیم الایام شناخته شده و جسمی است سفید خاکستری رنگ و بسیار نرم و سنگین و وزن مخصوص آن 11/33 و همیشه در کان بصورت سولفور میباشد واکثر اوقات محتوی مقدار زیادی سم و یکی از سموم قویّه است و از این جهت استعمال آن در آلات و ادوات طباخی بسی خطرناک میباشد و املاح و ترکیبات این فلز را خارجاً و داخلاً در طب استعمال میکنند و نیز در نقاشی وصنایع مستعمل است. ( ناظم الاطباء ) : و از شهر سامار به دیلمان آهن و سرمه و سرب بسیار خیزد. ( حدود العالم ). و اندر کوههای فرغانه معدن زر و سیم است بسیار و معدن مس و سرب و نوشادر. ( حدود العالم ).
گروهی اند که ندانند باز سیم ز سرب
همه دروغ زن و خربطند و خیره سرند.
قریعالدهر ( از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 297 ).
بچشم خرد چیز ناچیز کرد
دو صندوق پر سرب و ارزیز کرد.
فردوسی.
جان تو بی علم چه باشد سرب
دین کندت زرّ که دین کیمیاست.
ناصرخسرو.
نگویی سنگ مغناطیس آهن چون کشد با خود
سرب الماس را برد که این حکمت زبر دارد.
ناصرخسرو.
سیماب دختر است عطارد را
کیوان چو مادر است و سُرُب دختر.
ناصرخسرو.
در آن چه عیب که از سرب بشکند الماس
هنر در آنکه ز الماس بشکند پولاد.
خاقانی.
این هم ز عجایب خواص است
کالماس به زخم سرب بشکست.
خاقانی.
|| غار و مغاره. ( ناظم الاطباء ).

سرب. [س َ رِ ] ( ص ) پوسیده. ( ناظم الاطباء ). پوده. ( برهان ) ( آنندراج ). فسرده. ( ناظم الاطباء ) ( جهانگیری ). افشرده. ( برهان ) ( آنندراج ). از هم رفته. ( جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کهنه و فرسوده. ( ناظم الاطباء ).

سرب. [ س َ ] ( ع مص ) دوختن درز. ( منتهی الارب ). دوختن مشک. ( محیط المحیط ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) فلزیست نرم و خاکستری رنگ مایل با آبی شماره اتمی آن ۸۲ و وزن اتمی ۲٠۷ / ۲۱ در طبیعت به حالت آزاد موجود نیست سنگهای معدنی آن گالن یا سولفور سرب سرویست ( کربنات سرب ) میباشد آنک .
گله آهوان یا جماعت زنان و جز آن یا گروه سنگخوار .

فرهنگ معین

(س ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گلة آهو، دستة پرندگان . ۲ - دل ، قلب .
(سُ ) (اِ. ) فلزی است نرم و چکش خور به رنگ خاکستری که در طبیعت به طور آزاد موجود نیست .
(سَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) راه زیرزمینی .

فرهنگ عمید

۱. گلۀ آهو.
۲. دستۀ پرندگان.
۳. جماعت.
۴. راه.
۵. قلب، دل.
فلزی نرم، چکش خور، قابل تورق و کم دوام به رنگ خاکستری که در مجاورت هوا تیره و در ۳۲۷ درجه سانتی گراد حرارت ذوب می شود. برای ساختن ساچمه، گلوله، حروف چاپخانه و روکش سیم های برق به کار می رود.

فرهنگستان زبان و ادب

{balance weight} [مهندسی بسپار- تایر] وزنه ای معمولاً سربی که برای میزان کردن تایر بر لبۀ رینگ (rim ) چرخ اضافه می شود

گویش مازنی

/sarb/ سرب

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَارِبٌ: رونده در راه که رفتن خود را علنی کند و پنهان ندارد (از کلمه سَرَب یا سُرب به معنی معنای در سرازیری رفتن ، روان شدن اشک ، و نیز رفتن در هر راه میباشد )
معنی مَّرْصُوصٌ: با سُرب (رصاص) محکم کاری شده (به طوری که در مقابل عوامل انهدام ، مقاوم باشد)
معنی سَرَباً: مسلک و مذهب (سرب و نفق عبارت است از راهی که در زیر زمین کنده شده و از نظر عموم پنهان است . در عبارت "فَـﭑتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی ﭐلْبَحْرِ سَرَباً " گویا راهی را که ماهی موسی پیش گرفته و به دریا رفت تشبیه به نقبی کرده که کسی پیش بگیرد و ناپدید شود)
تکرار در قرآن: ۲(بار)
«سَرَب» (بر وزن جَرَب) به گونه ای که «راغب» در «مفردات» گوید، به معنای راه رفتن در سراشیبی است.
(به فتح س - ر) رفتن در سرازیر و نیز محل سرازیر چنانکه راغب گفته است . ظاهراً سرب مصدر و تمیز است یعنی: ماهی خود را فراموش کردند پس راه خویش را سرازیز به دریا پیش گرفت (به طور سرازیری رفت). سارب: راه رونده در علم خدا مساوی است آنکه پنهانی سخن گوید و آنکه آشمار و آنکه در شب پنهان می‏شود و در روز روشن راه می‏رود. راغب گوید «السارب: الذاهب فی سربه‏ای طریقه» گوئی یک نوع آسانی و راحت رفتن در آن ملحوظ است که سرازیری در معنی اوّلی آن قید شده.

[ویکی فقه] سرب (ابهام زدایی). واژه سرب ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • فدیه، سرب اطلاق شده به فدیه به معنای چیز دریافت شده در برابر آزادی اسیر• سرب (فلز)، از عنصرهای شیمیایی واسطه در جدول تناوبی و یکی از فلزات
...

دانشنامه عمومی

سرب ( به انگلیسی: Lead ) یک عنصر شیمیایی با عدد اتمی ۸۲ و نشان شیمیایی pb ( به لاتین: Plumbum ) است. این فلز سنگین، چگالی بالا و نقطه ذوب بسیار پایینی در مقایسه با بیشتر فلزات داشته و فلزی نرم به شمار می آید.
سرب عنصری سمی و شکل پذیر است، که دارای رنگ خاکستری کدر می باشد. هنگامی که تازه برش داده می شود نقره ای روشن و مایل به آبی است، اما اگر در معرض هوا قرار گیرد به رنگ خاکستری تیره در می آید. این ماده از رسانایی الکتریکی پایینی برخوردار است. سرب در میان عناصر پایدار دارای بالاترین عدد اتمی است. سرب به آسانی از کانسنگ ها قابل استخراج است.
سرب حداقل از هفت هزار سال پیش مورد استفاده بشر می باشد. انسان های ماقبل تاریخ، از این ماده استفاده می کردند و مردمان غرب آسیا، سنگ های حاوی سرب را گالنا می نامیدند. در کتاب سفر خروج ( بخشی از تورات ) نیز به این عنصر اشاره شده است. کیمیاگران می پنداشتند سرب قدیمی ترین فلز بوده و به سیاره زحل مربوط می شود. در روم باستان، استخراج و استفاده از سرب، به ویژه به دلیل رنگ نقره ای آن، رونق زیادی داشت اما این موضوع با سقوط امپراتوری روم غربی به پایان رسید. لوله های سربی که نشانه های امپراتوری روم را حمل می کردند هنوز هم به کار می روند. در دورهٔ انقلاب صنعتی، استفادهٔ گسترده از سرب، مجدداً رواج پیدا کرد. در سال ۲۰۱۴، حدود ۱۰ میلیون تُن سرب در سراسر جهان تولید شد که بیش از نیمی از این مقدار، حاصل بازیافت و استفادهٔ مجدد از این فلز بود.
به دلیل خواصی چون فراوانی، چگالی و شکل پذیری بالا، نقطه ذوب پایین و مقاومت بالای سرب در برابر اکسایش - کاهش، کاربردهای متعددی برای این ماده تعریف شده است.
کاربردهای اولیه سرب عبارت بودند از: سازه های ساختمانی، رنگدانه های مورد استفاده در لعاب سرامیک و لوله های انتقال آب. کاخ ها و کلیساهای بزرگ اروپا در وسایل تزئینی، سقف ها، لوله ها و پنجره ها دارای مقادیر قابل توجهی سرب هستند. این فلز ( در حالت عنصری ) پس از آهن، آلومینیوم، مس و روی بیشترین کاربرد را دارد. برخی موارد استفاده از سرب به شرح زیر است: در مقابله با تشعشات، ساخت لحیم، مسوار، باتری های اسید سرب، در اجزای الکترونیکی، روکش کابل، مهمات، در شیشه CTRها، سرامیک، شیشه های حاوی سرب، لوله های سربی ( استفاده از اتصالات سربی در لوله های آب آشامیدنی در دهه ۱۹۹۰ در آمریکا غیرقانونی شد و امروزه کاربرد زیادی ندارند ) در رنگ ها ( از سال ۱۹۷۸ در آمریکا و به تدریج از دهه ۶۰ تا دهه ۸۰ در انگلستان ممنوع شد اگرچه رنگ سطوح قدیمی می توانست تا ۵۰٪ وزن از سرب باشد ) آلیاژها، مسوار، اتصالات و مواد پرکننده. همچنین در بام ها به عنوان درزگیر برای محافظت اتصالات در برابر باران مورد استفاده قرار می گیرد. در بنزین به صورت تترااتیل سرب و تترا متیل سرب برای کاهش صدای موتور کاربرد داشت. البته فروش بنزین سرب دار در آمریکا از سال ۱۹۸۶ و در اتحادیه اروپا از سال ۱۹۹۹ ممنوع شد. سرب یک ابررسانا با دمای بحرانی K=۲۰/۷ c T ( ۹۵/۲۶۵ – درجه سانتی گراد ) می باشد.
عکس سربعکس سربعکس سرب
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

سُرب (lead)
عنصری فلزی، خاکستری رنگ، چکش خوار، نرم و سنگین، با نماد Pb، عدد اتمی ۸۲، و جرم اتمی نسبی ۲۰۷.۱۹. معمولاً به شکل کانی، غالباً به شکل سولفید گالنایا سولفید سرب طبیعی یافت می شود. گاهی نیز به شکل فلز آزادیا فلز خالص طبیعیوجود دارد و گاهی نیز محصول پایدار واپاشی اورانیوماست. نقطۀ ذوبآن پایین، و رسانای ضعیف جریان الکتریسته است. در برابر خوردگی اسیدیمقاوم است. این ماده از طریق لوله های آب یا رنگ های سربی و بنزین سرب دار به شکل سم توده ای وارد بدن می شود. برای انسان، قرار گرفتن در معرض سرب در محدودۀ ۲ تا ۴سالگی موجب آسیب های جدی مغزی می شود. این فلز محافظ خوبی در برابر تشعشع است و در باطر ی ها، شیشه، سرامیک، و آلیاژهایی مثل لحیم و مفرغ به کار می رود. از قرن ۱۵م، برای ساخت گلوله به کار می رود. در بهار ۱۹۹۹، ارتش امریکا تفنگ هایی فاقد سرب در اختیار سربازان خود قرار داد که برای محیط زیست خطری نداشتند. این ارتش از ۲۰۰۳ همۀ گلوله های سربی را از بین برده و دیگر از آن استفاده نمی کند.

جدول کلمات

ابک

مترادف ها

lead (اسم)
راهنمایی، سبقت، رهبری، تقدم، سر پوش، مدرک، هدایت، راه آب، سرب، شاقول گلوله، پیش افت

plumbum (اسم)
سرب

massicot (اسم)
سرب، کشته سرب، پروتوکسید زرد

serbian (اسم)
سرب، صرب، زبان صربستانی

پیشنهاد کاربران

سرب فیلمی است ایرانی به نویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی که در سال ۱۳۶۷ اکران شده است و داستان یک زوج جوان یهودی ایرانی را در اواخر دههٔ ۲۰ خورشیدی روایت می کند که خواهان عزیمت به سرزمین موعود ( اسراییل ) هستند اما پس از مواجهه با مخالفت سازمان یهودی هاگانا و کشته شدن عمویشان به دست آنها مجبور به فرار شده و درگیر ماجراهای پس از آن می شوند. این فیلم در هفتمین دورهٔ جشنواره بین المللی فیلم فجر کاندیدای چند جایزه بوده و سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری و بهترین چهره پردازی را از آن خود ساخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

در تهران سال های ۱۳۳۰ یک زوج جوان یهودی به نام های دانیال و مونس همچون بسیاری دیگر از یهودیان خواهان عزیمت به سرزمین موعود هستند. اما از آنجاییکه عمویشان یعقوب مخالف صهیونیزم است با مخالفت سازمان هاگانا که یک گروه بسیج کنندهٔ یهودیان می باشد مواجه می شوند. چندی بعد یعقوب به دست یزقبل که عضو سازمان است کشته می شود و پلیس میرزا محسن، همسایه یعقوب را که فردی متدین بوده و برای کمک به او آمده است را به جرم قتل دستگیر و روانهٔ زندان می کند. دانیال و مونس که از هویت قاتل آگاه هستند برای نجات جان خود مجبور به فرار و زندگی مخفیانه شده و درصددند تا هر طور شده از کشور خارج شوند. نوری، برادر میرزا محسن برای اثبات بی گناهی برادر خود به دنبال آنان است تا در دادگاه شهادت دهند ولی غیر از او یزقبل نیز در پی آنان است تا شاهدی بر قتلش باقی نماند. سرانجام نوری موفق به بازگرداندن دانیال می شود. در روز دادرسی دانیال مورد ترور واقع می شود اما نوری با انداختن خود در جلوی او مورد اصابت گلولهٔ قاتل قرار می گیرد و دانیال سرانجام در دادگاه حاضر می شود.
• هادی اسلامی
• امین تارخ
• فریماه فرجامی
• جمشید مشایخی
• فتحعلی اویسی
• جلال مقدم
• نرسی گرگیا
• غلامحسین لطفی
• سعید پیردوست
• پروین سلیمانی
• یدالله رضوانی
• حسین حسین
• میرمحمد تجدد
• عباس قاجار
• شاهد احمدلو
• پولاد کیمیایی
• کوهیار کلاری
• نورمحمد ذوالفقاری
• کامیار کلاری
• آرش اسلامی
تهران در زمان ساخت این فیلم در معرض بمباران های عراق قرار داشت و پس از آنکه ۸ بمب در اطراف لوکیشن مربوط به سکانس دادگاه اصابت کرد، محل فیلمبرداری به شمال ایران منتقل شد. همچنین از آنجا که داستان فیلم در تهران سال های ۳۰ خورشیدی می گذرد، گروه نیاز به استفاده از اتومبیل های قدیمی برای به تصویر کشیدن خیابان های آن زمان داشته است و از آنجا که تنها ۳ عدد از این گونه اتومبیل ها در اختیار گروه بوده، دست اندرکاران ساخت فیلم با رنگ کردن آنها و استفاده ازشان در سکانس های مختلف توانسته اند این کمبود اتومبیل را جبران نمایند.

سرب
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سرب_(فیلم)
ابک . . .
تقدم . . . رهبری . . . . . سبقت . . . . .
سرپ - سرب - رچاچ -
انک
خاک سرب=سربا

بپرس