سر وجوب حج

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از دیدگاه متکلمان شیعه و مکتب معتزله، احکام الهی بر طبق مصالح و مفاسد تشریع شده است. آنجا که مصلحتی وجود داشته _که به دست آوردن ضروری و غیر قابل اغماض بوده_ حکم به وجوب شده است و اگر مفسده ای در کار بوده _که دفع آن بایسته بوده_ حکم به تحریم شده است.
اگر حج بر افراد مستطیع واجب شده ولله علی الناس حج البیت بدان جهت است که در مجموعه حج، برای فرد و جامعه مصالحی در کار است که آن مصالح لازم الاستیفاء است. آنچه در حج از نظر عبادی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … عاید حج گزاران و دیگران می شود تا آن اندازه اهمیت دارد که شارع در هر سال آن را بر افراد توانمند واجب کرده است. در ادامه آیه وجوب حج فرموده است: ومن کفر فان الله غنی عن العالمین؛ «و کسی که کفر ورزد بداند که همانا خداوند از جهانیان بی نیاز است.» یعنی ترک حج هیچ خسارتی برای خداوند سبحان در بر ندارد، بلکه خسارت به کسانی وارد میشود که با ترک حج، به احکام الهی کفر می ورزند. مصالح حج برای جهان اسلام _بویژه اگر به گونه ای که شارع مقدس خواسته برگزار شود_ به قدری زیاد و با برکت است که سرمایه عظیمی از جامعه اسلامی، بایستی هر سال برای آن هزینه شود.
ترک حج موجب خروج از دین
به فرموده روایات، ترک کننده حج (در صورتی که بر او واجب شده باشد)، مسلمان از دنیا نمی رود؛ بلکه به او گفته می شود: می خواهی یهودی بمیر و یا مسیحی: «من مات و لم یحج حجة الاسلام لم یمنعه من ذلک حاجة تجحف به او مرض لایطیق فیه الحج او سلطان یمنعه فلیمت یهودیا او نصرانیا». مفاد این روایت آن است که مصالح حج، تا آن اندازه است که ترک آن موجب خروج فرد از اسلام است.

پیشنهاد کاربران

بپرس