زوال بنی امیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از زمانی که دولت اموی تشکیل شد تا زمانی که توسط عباسیان از بین رفت اتفاقات مختلفی افتاد که موجبات سقوط این دولت را فراهم نمود.
این حکومت با وجود این که آثار متعددی، همچون گسترش اسلام به مناطق دور و ترویج اسلام در این مناطق، ضرب سکه های عربی ـ اسلامی و همین طور تدوین احادیث نبوی در دوره این حکومت، از خود بر جای گذاشت؛ اما در کنار آن خود نیز پی نابودی خود را کند.
زوال بنی امیه در کلام مسعودی
قبل از بیان علل زوال این حکومت عبارتی از مسعودی آورده می شود که علت نابودی حکومت اموی از نگاه بزرگان بنی امیه را می رساند: «به جای آن که در پی چیزی باشیم که بر ما واجب است، به خوش گذرانی های خودمان مشغول شدیم؛ به مردم خود ستم کردیم، آنان از دادگری ما مایوس شدند و آرزو کردند از دست ما راحت شوند، بر خراج دهندگان جفا کردیم، ما را واگذاشتند، زمین های زراعتی ما خراب شد، بیت المال های ما خالی شد، به وزیران مان اعتماد کردیم، آنان وابستگان و خویشان خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارها را انجام می دادند، بی آن که ما اطلاع داشته باشیم؛ مقرری سپاهیان به تاخیر افتاد، از اطاعت ما بیرون رفتند، دشمنان ما ایشان را خواندند و با آنان بر جنگ با ما همدست شدند؛ دشمنان، ما را به جنگ فرا می خواندند؛ اما ما به علت کمبود یاورانمان از پاسخ به آنان عاجز ماندیم؛ اخبار و اطلاعات را از ما پنهان داشتند و این ها از علل عمده نابودی حکومت ما بود». تایید این حرف را می توان در سخنان یکی از دعوت کنندگان به بنی عباس مشاهده کرد: « مرگ بر شما، آیا کشته شدن پدرم خالد و ستم بنی امیه و قطع مقرری خود را از سوی ایشان از یاد برده اید؟ ای عموزادگان، خداوند پادشاهی بنی امیه را نابود ساخت و آن را از ایشان به دیگران برگرداند، اکنون به پسر عموی خود بپیوندید».
بررسی عوامل زوال
اگر نگاهی کلی به حکومت امویان شود به وضوح مشخص است که همبستگی که در خلافت امویان وجود داشت تا دوران هشام بن عبدالملک از بین رفت و عوامل متعددی همچون طرفداری هشام از هاشمیان و درگیری ها و شورش های داخلی بعد از هشام باعث اختلافات بین رجال اموی شد که باعث از بین رفتن انسجامشان شد. از سوی دیگر موضع گیری ها و جنگ های خاندانی که بعد از مرگ ولید دوم رخ داد باعث شکسته شدن هیبت و عظمت این حکومت شد و نظر مردم را به خود بیش از پیش منفی ساخت. با به حکومت رسیدن مروان دوم، با وجود شجاعت و درایت او، اوضاع پریشان حکومت امویان سامان نیافت و جنگ های خاندانی؛ همچون جنگ مروان دوم و سلیمان بن هشام بن عبدالملک به وقوع پیوست و آن عاملی برای سقوط این دولت گردید.
مهمترین علل سقوط
...

پیشنهاد کاربران

بپرس