زمین

/zamin/

مترادف زمین: ارض، اقلیم، بوم، سرزمین، مرزوبوم، حد، مرز، تراب، ثری، خاک، گل، بر، خشکی، ملک

معنی انگلیسی:
ground, land, property, soil, terrain, domain, earth, floor, landed property

لغت نامه دهخدا

زمین. [ زَ ] ( اِ ) ترجمه ارض ، در زمی گذشت. ( آنندراج ). بمعنی معروف است و این مرکب است به لفظ «زم » که بمعنی سردی است و «یا نون » نسبت ، چنانکه در سیمین و زرین. چون جوهر ارض سرد است ، لهذا به این اسم مسمی گردید. گاهی نون حذف کرده زمی هم گویند. ( غیاث ). ارض و تراب و خاک و سطح کره خاکی. ( ناظم الاطباء ). خاک. ( فرهنگ فارسی معین ). مخفف آن زمی ، پهلوی «زمیک » ، اوستا «زم » ... و زمین از همین زم است با پسوند «ین »و زمیک پهلوی نیز از همان ریشه است با پسوند «یک »، هندی باستان «جمه » ( روی زمین )، افغانی «جمکه » ( زمین )، استی «زخ » و «زنخه » ، سریکلی «زمس » ، شغنی «زمچ » ، بلوچی «زمیک » ( مزارع ،بذرها )، گیلکی ، فریزندی ، یرنی و نطنزی... سمنانی ، سنگسری... لاسگردی و شهمیرزادی «زمین » ، سرخه یی «زم » خاک ، ارض ، تراب. ( از حاشیه برهان چ معین ). زمی ارض.غبرا. خاک. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
آشکوخد بر زمین هموار بر
همچنان چون بر زمین دشخوار بر.
رودکی.
ترّ است زمین ز دیدگان من
چون پی بنهم همی فرولغزم.
آغاجی.
که از مرز هیتال تا مرز چین
نبایدکه کس پی نهد بر زمین.
فردوسی.
اگر بر سر مرد زد در نبرد
سرو قامتش با زمین پخج کرد.
فردوسی.
فرود آمد از تخت و کرد آفرین
تهمتن ببوسید روی زمین.
فردوسی.
نهادند همواره سر بر زمین
بر و بر همی خواندند آفرین.
فردوسی.
زمینی زراغن بسختی چو سنگ
نه آرامگاه و نه آب و گیاه.
بهرامی.
به همه شهر بود از آن آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین.
عنصری.
گرچه به هوا بر شد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین ور شد چون مردم مانی.
منوچهری.
وی زمین بوسه داد و گفت صلاح بندگان آن باشد که خداوند بیند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 361 ). چون بوالمظفر را دید پیاده شد و زمین بوسه داد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 365 ). دو سه جای زمین بوسه داد. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 380 ).
تن زمینی است میارایش و بفکن به زمین
جان سماوی است بیاموزش و بربر به سماش.
ناصرخسرو.
من پیش تو بر زمین نهم سر
کای پای بر آسمان نهاده.
خاقانی.
بوده زمین خانقهش ، بام آسمان بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکی از کرات منظومه شمسی که مدار گردش آن بدور خورشید پس از عطارد و زهره میباشد. زمین محل زندگی انسانها و حیوانات دیگر و گیاهان مختلف میباشد زمین در هر ۲۴ ساعت یک بار بدور خود و در سال ( ۳۶۵ روز ) یک بار بدور خورشید میچرخد . اولی را حرکت وضعی و دومی را حرکت انتقالی گویند . تشکیلات کره زمین از خارج بداخل عبارتست از : ۱ - کره هوا یا اتمسفر و یا جو که خارجی ترین قسمت ساختمان زمین است و از گاز های مختلف که قسمت عمده آن از ازت و اکسیژن است و بخار آب تشکیل شده است . ۲ - کره آب که بر روی پوسته جامد قرار گرفته و در برخی نقاط پوسته جامد از سطح آب خارج و تشکیل خشکیها را داده است . ۳ - پوسته جامد که محل نشو و نما و زندگی گیاهان گوناگون و جانوران مختلف و آدمیان میباشد . ۴ - قسمت مذاب زمین که در اعماق بالغ بر ۶٠ کیلومتری پوسته جامد زمین قرار دارد . مذاب بودن این طبقه بعلت حرارت زیاد آنست . ۵ - هسته مرکزی که جامد است و قسمت اعظم کره زمین را تشکیل میدهد ارض کره زمین کره ارض . پیدایش زمین مطابق فرضیه لاپلاس - منظومه شمسی - که زمین یکی از سیارات آن میباشد - ابتدا بصورت توده ابر مانند متحرکی بوده که بدور خود حرکت داشته و قسمت اعظم آن ۶۹۹( ۶۹۹/۷٠٠ به ۷٠٠ ) خورشید را تشکیل داده و بقیه سیارات را بوجود آورده است . مطابق این عقیده توده ابر مانندی که زمین را تشکیل داده است بر اثر دوری از کانون حرارت و نقصان تدریجی گرمای آن سرد و سخت گردیده اولین قشر پستی و بلندیهای زمین را تشکیل داده ضمنا بخار آب موجود در اتمسفر اولی بر اثر نقصان تدریجی حرارت بمایع تبدیل گشته در پستی های زمین جمع گردیده و اقیانوس - های نخستین را بوجود آورده است .
۱ - ( اسم ) خاک . ۲ - ملک زمین های مزروعی . یا زمین خسته زمینی که در زیر دست و پای مردم و چاروا نرم شده باشد . یا زمین مرده زمینی که در آن رستنی نروید یا به ( بر ) زمین زدن ۱ - بر زمین انداختن شئ یا شخصی را . ۲ - مغلوب کردن یا به ( بر ) زمین نواختن به زمین زدن . یا زمین از زیر پای کشیدن دیوانگان را ببازی بازی ترساندن . یا زمین به دندان گرفتن اظهار عجزو فروتنی کردن .
سیاره که مادر آن منزل داریم و از آن نشو و نا می کنیم .

فرهنگ معین

(زَ ) [ په . ] (اِ. )۱ - سومین سیاره از سیارات منظومه شمسی به نسبت دوری از خورشید. ۲ - مساحتی از خاک که در آن کشت و زرع می کنند. ۳ - خاک . ، ~ و زمان کنایه از: همه جا و همه چیز. ، ~ را به آسمان دوختن کنایه از: دست به کار محال زدن و به قصد پیروز شدن از

فرهنگ عمید

۱. سطحی که در زیر پا قرار دارد: چادرش روی زمین کشیده می شد.
۲. (نجوم ) سومین سیارۀ منظومۀ شمسی.
۳. خشکی مورد تصرف کسی، مِلک.
۴. محلی برای کشاورزی، مزرعه.
۵. [قدیمی] سرزمین.
* زمین فیال: زمینی که برای نخستین بار آن را کاشته باشند.

فرهنگستان زبان و ادب

{Earth} [نجوم] سومین سیارۀ منظومۀ شمسی ازلحاظ فاصله از خورشید که سیاره ای سنگی به قطر حدود 12800 کیلومتر است و شامل آب و جوّ و گرمای مناسب برای شکل گیری و ادامۀ حیات است

گویش مازنی

/zamin/ شالی زار - منطقه ای در اطراف قائم شهر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.
زمین معنای روشن و معروفی دارد؛ جایی که انسانها و جانوران بر روی آن زندگی می کنند. در فقه، زمین گاه بر آنچه از اجزای آن به شمار می رود، از قبیل خاک، سنگ و ریگ اطلاق می شود، مانند تیمم یا سجده بر زمین و گاه بر مکان و مساحتی مشخص از آن با اضافه، مانند زمین صلح یا زمین خراج، یا با توصیف، مانند زمین شوره زار یا زمین سفت. گاهی نیز زمین گفته می شود و مراد از آن سومین سیاره از سیارات منظومه شمسی است. این اطلاق تنها در پاره ای مسائل مستحدثه از قبیل سفر به دیگر سیارات، همچون کره ماه و چگونگی نماز گزاردن در آنها کاربرد دارد که خارج از حوزه این مقاله است؛ زیرا احکام جدید به لحاظ اطلاق سوم، احکام زمین به شمار نمی روند. چنان که مراد از أرض الإسلام یا أرض المسلمین، سرزمین و کشور اسلامی و مراد از أرض الکفر و أرض الحرب، سرزمین و کشور غیر اسلامی است و مسائل مربوط به آنها ذیل عنوان «دار الإسلام» و «دار الحرب» آمده است.
کاربرد زمین در فقه
از عنوان یاد شده در ابوابی نظیر طهارت، صلات، خمس، جهاد،شرکت، مزارعه، اجاره، احیاء موات و ارث سخن گفته اند.
احکام زمین در فقه
← احکام زمین به لحاظ اطلاق نخست
...

[ویکی اهل البیت] زمین را به عربی ارض گویند یکی از کرات منظومه شمسی که مدار گردش آن به دور خورشید پس از عطارد و زهره می باشد .
زمین محل زندگی انسانها و حیوانات دیگر و رستنیهای گوناگون می باشد . در هر 24 ساعت یکبار به دور خود و در هر سال یکبار به دور خورشید می چرخد اولی را حرکت وضعی و دوّمی را حرکت انتقالی گویند .
زمین در قرآن 461 بار آمده و همه به صورت مفرد به خلاف آسمان که اکثراً صورت جمع ذکر شده جز در آیه 12 سوره طلاق، الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن ؛ خداوند است که هفت آسمان را بیافرید و از زمین مانند آنها .
مفسرین گویند بیشتر به نظر می رسد که مراد از « مثلهن » شمار زمین است که هفت باشد و محتمل است که مراد مانند آسمان در کیفیت خلقت بود .
و طبق حدیث حضرت رضا (ع) هفت زمین عبارتند از زمینی که ما بر آن زندگی می کنیم و شش آسمان ، زیرا هر آنچه به زیر گسترده باشد و سقفی بر آن باشد زمین است که به عربی ارض گویند .
اینک برخی آیات و روایات مربوط به زمین :
الذی جعل لکم الارض فراشا ؛ خداوند زمین را به زیر شما بگسترد .
او لم یر الذین کفروا انّ السماوات و الارض کانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء کلّ شیء حی افلا یؤمنون * و جعلنا فیها فجاجاً سبلاً لعلّهم یهتدون ؛ مگر کافران ندیده اند که آسمان و زمین ـ از بارش و رویش ـ بسته بودند و ما آن دو را گشودیم و هر موجود زنده را به آب زنده داشتیم ؟! چرا ایمان نیاورند ؟ و در روی زمین کوههای استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب نگهدارند و نیز راهها در کوهها و جاده ها در زمین برای راهیابی مردم مقرر کردیم .

دانشنامه عمومی

زَمین سومین سیارهٔ سامانه خورشیدی است که در فاصلهٔ ۱۴۹٬۶۰۰٬۰۰۰ کیلومتر از ستارهٔ خورشید قرار گرفته که از نظر واژه شناسی ایرانی، زم در زبان اوستایی به معنای سرد بوده است که با پسوند «ین»، واژهٔ زمین را به معنای «جسم سرد» به وجود آورده است. [ ۳۱] نام این سیاره در زبان عربی «الأرض» ( جمع: اراضی ) است و نام زمین تنها نام فارسی و غیر عربی یک سیاره در سامانهٔ خورشیدی است که به طور گسترده در فارسی رایج است. این سیاره چگال ترین ( به دلیل دارا بودن منابع وسیع آهن و فلزات دیگر ) و از نظر بزرگی پنجمین سیاره از هشت سیارهٔ منظومهٔ شمسی است. همچنین در میان چهار سیارهٔ سنگی گردان به دور خورشید ( عطارد، زهره، زمین و مریخ ) زمین بزرگ ترین آن ها است. گاهی از آن با نام های جهان و تیله آبی نیز یاد می شود. [ ۳۲] نام لاتین آن Terra است. [ یادداشت ۷] در منظومهٔ شمسی، فاصلهٔ زمین تا خورشید بین فاصلهٔ زهره تا خورشید و فاصلهٔ مریخ تا خورشید است. زمین جزو سیارات داخلی سامانهٔ خورشیدی به شمار می آید. زمین ششمین جسم در منظومهٔ شمسی بر پایهٔ جرم و حجم است.
نزدیک به ۴٫۵۴ میلیارد سال ( به صورت دقیق تر ۰٫۰۰۰۶ ± ۴٫۵۶۷۲ میلیارد سال ) [ ۳۳] از پیدایش زمین می گذرد؛ و پیدایش حیات بر روی سطح آن در طول یک میلیارد سال پدیدار شد. هم اکنون زمین خانهٔ میلیون ها گونه از جانداران است که انسان یکی از آن ها است. [ ۳۴] زیست کرهٔ زمین با گذر زمان جو زمین و دیگر شرایط فیزیکی و شیمیایی این سیاره را دچار دگرگونی های شگرفی کرده است و محیطی را فراهم کرده است تا جانداران، بتوانند به رشد و زیست زایی بپردازند. همچنین در اثر این دگرگونی ها لایهٔ اوزون به دور این سیاره تشکیل شده است، لایه ای که با کمک میدان مغناطیسی زمین مانع از ورود پرتوهای آسیب رسان خورشید می شود و به این ترتیب اجازه می دهد در زمین زندگی ادامه یابد. [ ۳۵] ویژگی های فیزیکی، پیشینهٔ زمین شناسی و گردش زمین باعث شده اند تا زندگی در این دوره ها در آن پابرجا بماند و انتظار آن می رود که زندگی برای ۵۰۰ میلیون تا ۲٫۳ میلیارد سال دیگر نیز همچنان ادامه داشته باشد. [ ۳۶] [ ۳۷] [ ۳۸]
پوستهٔ زمین به چندین لایهٔ سخت یا زمین ساخت بشقابی تقسیم شده است، این لایه ها در گذر میلیون ها سال در زمین جابجا می شوند. نزدیک به ۷۱٪ از سطح زمین با آب شور اقیانوس ها پوشیده شده است و باقیماندهٔ آن را قارهها و جزیره ها تشکیل می دهند که خود آنها نیز تعداد زیادی دریاچه و دیگر سرچشمه های آبی را در خود جای داده اند. بیشتر سطح قطب های زمین از یخ یا دریای یخ زده پوشیده شده است. ساختار درونی زمین پویا است و لایه های آن عبارتند از لایهٔ ضخیم گوشتهٔ جامد، یک لایه، هستهٔ بیرونی که مایع است و میدان مغناطیسی را تولید می کند و یک لایه، هستهٔ درونی که آهنی و جامد است.
عکس زمینعکس زمینعکس زمینعکس زمینعکس زمینعکس زمین

زمین (آلبوم ونگلیس). «زمین» آلبومی از هنرمند اهل یونان ونگلیس است که در سال ۱۹۷۳ میلادی منتشر شد.
عکس زمین (آلبوم ونگلیس)

زمین (برق). در مهندسی برق، واژه زمین یا ارت با توجه به کاربردهای آن دارای معانی متفاوتی است. زمین در یک مدار الکتریکی می تواند نقش یک نقطه مبدأ را داشته باشد که بر طبق آن بقیه ولتاژهای الکتریکی را اندازه گیری می کنند. واژه زمین همچنین به مسیری کلی برای بازگشت جریان به منبع نیز گفته می شود. این واژه در مورد یک اتصال مستقیم به زمین نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
یک مدار الکتریکی ممکن است به دلایل مختلفی به زمین متصل شده باشد. در مدارهای قدرت این اتصال ها معمولاً برای بالا بردن ایمنی و محافظت افراد یا دستگاه ها از تأثیرات معیوب بودن عایقکاری هادی ها ایجاد می شود ( چاه ارت ) . اتصال به زمین در مدارهای قدرت از آسیب دیدن عایق های مدار در اثر افزایش ولتاژ بین زمین و مدار جلوگیری کرده و این ولتاژ را در یک حد معین محدود می کند. از اتصال زمین برای جلوگیری از افزایش الکتریسیته ساکن در هنگام حمل مواد قابل اشتعال یا تعمیر تجهیزات الکترونیکی نیز استفاده می کنند. در برخی از انواع تلگراف ها و شبکه های انتقال زمین به تنهایی نقش یکی از هادی ها را ایفا می کند و به عنوان مسیر بازگشت جریان به منبع مورد استفاده قرار می گیرد با این کار در هزینه ایجاد یک خط جداگانه برای بازگشت جریان صرفه جویی می شود. در اندازه گیری از زمین به عنوان یک پتانسیل الکتریکی ثابت استفاده می کنند که با توجه به اختلاف پتانسیل هر قسمت از مدار از زمین میزان پتانسیل آن قسمت را مشخص می کنند. یک زمین الکتریکی باید از ظرفیت انتقال جریان مناسبی برخوردار باشد تا بتوان از آن به عنوان مبدأ صفر ولتاژ استفاده کرد.
معنی واژه زمین یا ارت در برق و الکترونیک بسیار گسترده است و حتی ممکن است در وسایل نقلیه ای مانند کشتی، هواپیما یا فضاپیما که عملاً اتصال مشترکی با زمین ندارند نیز از این واژه به عنوان پتانسیل صفر استفاده شود.
سیستم الکترومغناطیسی تلگراف راه دور که از سال ۱۸۲۰ مورد استفاده قرار می گرفت[ ۱] از دو یا چند سیم برای انتقال پیام ها به صورت پالس های الکتریکی استفاده می کرد. سپس این موضوع روشن شد ( احتمالاً به وسیله دانشمند آلمانی استین هیل ) که از زمین می توان به عنوان مسیر برگشت برای کامل کردن مدار پیام ها استفاده کرد؛ به این ترتیب نیازی به سیم بازگشت نخواهد بود اما این روش در طول مسیرهای درون قاره ای که در سال ۱۸۶۱ بین سنت ژوزف، میسوری و ساکرامنتو کالیفرنیا ایجاد شده بود یک مشکل داشت. در طول فصل های خشک سال به علت خشک بودن زمین مقاومت آن به شدت افزایش می یافت که باعث اختلال در کارکرد تلگراف می شد.
عکس زمین (برق)

زمین (ترانه لیل دیکی). زمین ترانه ای اثر هنرمند آمریکایی لیل دیکی با همراهی ۳۰ هنرمند دیگر است که در ۱۹ آوریل ۲۰۱۹ یک روز پیش از روز زمین منتشر شد. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
عکس زمین (ترانه لیل دیکی)

زمین (رمان). زمین ( به فرانسوی: La Terre ) ، رمانی است از نویسنده، روزنامه نگار و نمایش نامه نویس فرانسوی، امیل زولا، که در سال ۱۸۸۷ در فرانسه منتشر شد. این کتاب پانزدهمین جلد از مجموعهٔ ۲۰جلدی روگن ماکار است، ماجرای داستان در یک جامعهٔ روستایی در مرکز فرانسه و جنوب غربی پاریس به نام بیچه ( فرانسه ) شکل می گیرد. این کتاب بازگوکنندهٔ شخصیت و ماجرای ژان ماکار است که ماجرای دوران کودکی او در کتاب ثروت روگن ها تعریف شده و اکنون شرح پیوند او با داستان های سری قبل را بازگو می شود. [ ۱]
این کتاب با مشخصات زیر در ایران چاپ شده است:
• زولا، امیل، زمین، ترجمهٔ محمدتقی غیاثی، نیلوفر، چاپ نخست، تهران، بهار ۱۳۶۱
عکس زمین (رمان)

زمین (فیلم ۱۹۳۰). «زمین» ( اوکراینی: Земля ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی الکساندر داوژنکو و یولیا سولنتسه وا است که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به یولیا سولنتسه وا اشاره کرد.
• زمین در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها ( IMDb )
• زمین در یوتیوب ( English subtitles )
• زمین در آل مووی
• Ray Uzwyshyn's زمین ( 1930 ) : Philosophy, Iconology, Collectivization
• Senses of Cinema Poetry in Motion: Alexander Dovzhenko’s زمین
عکس زمین (فیلم ۱۹۳۰)

زمین (فیلم ۱۹۹۶). زمین ( اسپانیایی: Tierra ) یک فیلم درام اسپانیایی است که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد.
عکس زمین (فیلم ۱۹۹۶)

زمین (فیلم ۱۹۹۸). «زمین» ( انگلیسی: Earth ) فیلمی کانادایی، هندی در سبک درام، رمانتیک و جنگی به کارگردانی دیپا مهتا است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به عامر خان، شبانه اعظمی و راجندرا کومار اشاره کرد.
عکس زمین (فیلم ۱۹۹۸)

زمین (فیلم ۲۰۰۳). زمین ( انگلیسی: Zameen ) یک فیلم اکشن هندی، محصول سال ۲۰۰۳ و به کارگردانی روهیت شتی است.
عکس زمین (فیلم ۲۰۰۳)

زمین (فیلم ۲۰۰۷). «زمین» ( انگلیسی: Earth ( 2007 film ) ) فیلمی در ژانر مستند است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
عکس زمین (فیلم ۲۰۰۷)

زمین (فیلمنامه). زمین فیلمنامه ای فیلم نشده از بهرام بیضایی است از سالِ ۱۳۶۱.
زمین به سالِ ۱۳۶۱ نگاشته شد[ ۱] و نخستین بار در ۱۳۶۴ به وسیلهٔ انتشاراتِ ابتکار منتشر شد. سپس تر انتشاراتِ روشنگران و مطالعاتِ زنان ناشرِ این کتاب شد.
شهرام جعفری نژاد ساختارِ این فیلمنامه را «مغشوش» و داستانش را «نه چندان جذاب» وصف کرده و بر آن بوده که «مکث بر دستمایهٔ اخلاقگرایانهٔ حرص و طمع آدمی، موفقیتی برای بیضایی محسوب نمی شود و مایه های دیگر نیز در اثر به قوامی که باید یا مورد نظر بوده، نمی رسند. »[ ۲]
عکس زمین (فیلمنامه)

زمین (کشاورزی). زمین کشاورزی یا کُرزه یا لَته ناحیه ای در خشکی است که به منظور کشاورزی به عنوان یکی از موارد زیر بهره برداری می گردد:
چراگاه
کشتزار
• کشت محصول
زمین کشاورزی می تواند به صورت طبیعی آبیاری گردد ( دیمی ) یا به وسیله یک منبع آبی ( آب روان یا تلنبه کردن آب زیرزمینی ) .
جهت روشن شدن بحث در قوانین موضوعه ایران به تعریف زمین دایر هم می توان استناد کرد
عکس زمین (کشاورزی)عکس زمین (کشاورزی)عکس زمین (کشاورزی)عکس زمین (کشاورزی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

زمین (Earth)
سومین سیاره از سمت خورشید. سیاره ای تقریباً کروی است. قطب های آن اندکی تخت است. از پنج لایۀ هم مرکز ساخته شده است: هستۀ داخلی، هستۀ بیرونی، جبه، پوستهو جوّ. حدود ۷۰ درصد سطح آن، ازجمله کلاهک های یخی قطبهای شمال و جنوب، پوشیده از آب است. جو نگهدارندۀ حیات آن را احاطه کرده، و یگانه سیاره ای است که وجود حیات در آن شناسایی شده است. فاصلۀ میانگین آن از خورشید ۱۴۹,۵۰۰,۰۰۰ کیلومتر، پیرامون آن در استوا ۴۰,۰۷۰ کیلومتر، تناوب چرخش محوری آن ۲۳ ساعت و ۵۶ دقیقه و۴.۱ ثانیه، و سال یا کامل شدن مدار، و دورۀ نجومی آن، ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه است. میانگین سرعت زمین به دور خورشید ۳۰ کیلومتر در ثانیه است. صفحۀ مدار زمین نسبت به صفحۀ استوایی اش ۲۳,۵ درجه مایل است که نتیجۀ آن تغییر فصل ها است. جو از۷۸.۰۹ درصد نیتروژن؛۲.۹۵ درصد اکسیژن؛۰.۹۶ درصد آرگون؛۰.۰۳ درصد دی اکسید کربن؛ کمتر از۰.۰۰۰۱ درصد نئون، هلیوم، کریپتون، هیدروژن، زنون، ازون، و رِدونتشکیل شده است. مساحت خشکی زمین ۱۵۰میلیون کیلومتر مربع، و بلندترین ارتفاع آن از سطح دریا ۸,۸۴۸ متر، در قلۀ اورست، است. مساحت آب های زمین ۳۶۱میلیون کیلومتر مربع، و ژرف ترین نقطۀ اقیانوس ۱۱,۰۳۴ متر، در گودال ماریانا، واقع در اقیانوس آرام است. تصور می شود که مرکز آن، هستۀ داخلی ای با قطر تقریبی ۲,۶۰۰ کیلومتر، از آهن و نیکل جامد؛ و هستۀ بیرونی آن به ضخامت ۲,۲۵۰ کیلومتر، از آهن و نیکل مذاب؛ و جبّۀ آن به ضخامت ۲,۹۰۰ کیلومتر، عمدتاً از سنگ جامد تشکیل شده است. پوسته و بالاترین لایۀ جبّه از حدود دوازده صفحۀ عظیم متحرک تشکیل شده است که قاره ها را جابه جا می کنند. صفحه ها حرکت آرام و پیوسته ای، معروف به رانۀ زمین ساختی، دارند. قمر زمین ماه است. سن زمین حدود ۴,۶میلیارد سال برآورد می شود. زمین و بقیۀ منظومۀ خورشیدیاز به هم پیوستن غبار بین ستاره ایشکل گرفته اند. حیات از ۳,۵ تا ۴میلیارد سال قبل در این سیاره آغاز شده است.

زمین (کتاب). زمین (کتاب)(La Terre)
رمانی از امیل زولا، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۸۸۷. ماجراهای این رمان، که مجلد پانزدهم از مجموعۀ خانوادۀ روگون ماکار است، حول شخصیت ژان ماکار جوان، خشن و تازه ازجنگ بازگشته می گردد. ژان با دختری به نام فرانسواز ازدواج می کند. لیز خواهر فرانسواز نیز همسر مردی ثروتمند، به نام بوتو، می شود. بوتو پسر مردی به نام فوان است، که عاشق زمین است و در منطقه به خست شهرت دارد. بوتو نیز از خست پدری ارثی کلان برده است و در ضمن چشم طمعی هم به فرانسواز دارد. لیز و فرانسواز نیز از میراث زمین بهره ای می برند. فرانسواز، که بچه ای از ژان در شکم دارد، خواهان سهم خود می شود. فرزند آیندۀ او نیز سهمی می برد. لیز شوهر خود، بوتو، را بر آن می دارد که با خواهرش فرانسواز هم بستر شود و کاری کند بچه بیفتد. فرانسواز از شدت جراحات درمی گذرد. پدر، فوان پیر، نیز که صحنه را دیده به دست پسر و عروسش کشته می شود. این رمان جنجال فراوان آفرید، حتی شاگردان زولا نیز از این که او فقط رویۀ زشت زندگی دهقانی را به تصویر کشیده است، بر او خرده گرفتند.

جدول کلمات

ارض

مترادف ها

ground (اسم)
پا، سبب، زمین، خاک، میدان، زمینه، پایه، اساس، مستمسک، ملاک، کف دریا

acre (اسم)
زمین

land (اسم)
زمین، بر، خاک، خشکی، سرزمین، دیار

earth (اسم)
زمین، خاک، خورشید، کره زمین، سطح زمین، دنیای فانی، سکنه زمین

field (اسم)
زمین، صحرا، میدان، پهنه، عرصه، رشته، دایره، مرغزار، دشت، مزرعه، کشتزار

soil (اسم)
زمین، خاک، سرزمین، کشور

vale (اسم)
زمین، بدرود، دره، مجرای کوچک، دنیا، جهان خاکی

globe (اسم)
زمین، گوی، حباب، قطره، کره، کره خاک

domain (اسم)
زمین، حوزه، دامنه، قلمرو، دایره، ملک، املاک خالصه

zone (اسم)
زمین، حوزه، ناحیه، منطقه، کمربند، بخش، قلمرو، مدارات

terrain (اسم)
زمین، ناحیه، زمینه، نوع زمین

territory (اسم)
زمین، خاک، قلمرو، سرزمین، کشور، ملک، خطه، مرزوبوم

glebe (اسم)
زمین، خاک، زمین وقف

terrene (اسم)
زمین، سرزمین

فارسی به عربی

ارض , تربة , تضاریس , کرة ارضیة , هکتار

پیشنهاد کاربران

گوی خاکی
توپ سرار سبز
تیله زندگانی
زمین به زبان سنگسری
پیمه pimeh
واژه زمین
معادل ابجد 107
تعداد حروف 4
تلفظ za ( e ) min
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: zamīk]
مختصات ( زَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی zamin
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
صحن وسیع. [ص َ ن ِ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی صحن عظیم است که کنایه از روی زمین و سطح ارض باشد. ( برهان ) .
( زمین، اور ) پارسی هستند و دارای یک چَم ( معنی )
پارسی باستان: زمی ( zami )
پارسی پهلوی: زمیک ( zamik )
اوستا: زام، زم ( zām )
پارسی نوین: زمین ( zamin )
واژه �زمین یک واژه آریایی و مشترک میان هندیها و ایرانی ها و اروپایی ها هست آریایی ها که پس از عصر یخبندان و تابش خورشید و پس از کنار رفتن یخ ها زمین را یافتند آن را �زمی� به معنی جای سرد نامیدند. به همین دلیل بود که ایرانیان خورشید را سرچشمه زندگانی دانستند و آیین میترا پرستی را بنیان نهادند.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه زمین با واژگان زمان، زمستان، زمهریر، زمزم و . . . هم خانواده است که همگی به معنی ( سرد ) هستند. واژه �زمین� در زبانهای آریایی دیگر ( هندواروپایی ) نیز به کار رفته است.
اسلاوی کهن: zemija
روسی: zemlya
بوسنی: zemlja
کروات: zemlja
لهستانی: ziemia
چکی: země
صربی: zemija
بوهمی: zeme
اسلواکی: zem
لیتوانی: zheme
لتونی: zeme
و. . .
ایرانیان ( پارسیان ) واژگان دیگری را نیز برای نامیدن زمین به کار میبردند.
واژه ( اور ) که به معنی ( زمین خوار و هموار ) است
که این واژه پارسی باکمی دگرگونی درون زبان های دیگر هم شده است.
نمونه:
در زبان انگلیسی: به ریخت earth
در زبان آلمانی: به ریخت erde
در زبان اَربی ( عربی ) : به ریخت ارض
در زبان های اسکاندیناوی: به ریخت jord
در زبان تورکی: به ریخت yer

واژه پارسی ( اور ) به گستردگی و در سراسر ایران بزرگ به کار رفته است:
اورمیه ( زمین کنار آب )
اورزم ( خوارزم، زمین خوار و پست )
اوروک ( عراق، زمین پست و جلگه ای )
اوردن ( اردن، زمین کنار آب )
اورشلیم ( سرزمین خورشید و صلح )
اورال ( زمین بلند، کوه هایی که مرز اورپا و آسیا هستند )
ارو گوئه: اور ( جلگه ) آکوا ( آب ) ، جلگه پایین رودخانه
پَسگشت ( =مرجع ) :
- برگه 325 - 326 از نبیگِ ( فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان پارسی ) .
- برگه30 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .

زمینزمینزمینزمین
🌏 🪐 نام سیارات منظومه شمسی به همراه تصویر. . .
زمین
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
...
[مشاهده متن کامل]

Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی

فرش باستان . [ ف َ ش ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرش خاک که کنایه از زمین باشد و عربان ارض گویند. ( برهان ) .
کرسی خاک ؛ زمین. کره زمین. کنایه از کره خاک است که زمین باشد. ( آنندراج ) :
ورنه قدرش داشتی طاق فلک
کرسی خاک از میان برداشتی.
خاقانی.
واژه زمین به معنی earth
و واژه زِم به معنی field
زم واژه ای اوستایی به همین معنای field است
مرکز اغبر ؛ مرکز غبرا. کنایه از زمین :
بگذشت ز هجرت پس سیصد نود و چار
بنهاد مرا مادر برمرکز اغبر.
ناصرخسرو.
- مرکز خاک ( خاکی ) ؛ زمین :
انباشت شاه معده ٔآب روان به خاک
تا کم رسد به مرکز خاکی زیان آب.
...
[مشاهده متن کامل]

خاقانی.
ز پرگار زحل تا مرکز خاک
فروخواند آفرینش های افلاک.
نظامی.

کهن فرش . [ ک ُ هََ / هَُ ف َ ] ( اِ مرکب ) فرش قدیمی . ( فرهنگ فارسی معین ) . || کنایه از زمین است که به عربی ارض گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) . کنایه از زمین . ارض . ( فرهنگ فارسی معین ) :
جای و علفش نه زین کهن فرش
...
[مشاهده متن کامل]

از خوشه ٔ چرخ و گوشه ٔ عرش .
خاقانی ( تحفةالعراقین ، از فرهنگ فارسی معین ) .

فرش خاک . [ ف َ ش ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایت از زمین است . ( آنندراج ) ( برهان ) .
زمین zemin
زمین با کسره م است ، که به معنی خاک وکره زمین است ، در لهجه ی تهرانی متاسفانه کسره به فتحه تبدیل شده نظیر بسیاری کلنات دیگر از جمله فعل شنیدن shenidan رو شنیدن shanidan میگن
در شاهنامه فردوسی می خوانیم ، ز سم ستوران در این پهن دشت ، زمین شش شد وآسمان هشت گشت ، کاملا در خواندن مشخص میشه که بین کسره ، "زسم" وکسره "زمین" رابطه آوایی وجود داره وزمینzamin تلفظی اشتباه است
...
[مشاهده متن کامل]

مادر خاک ؛ کنایه از زمین است :
هرجسد را که زیر گردون است
مادری خاک و مادری خون است
مادر خون بپرورد در ناز
مادر خاک ازو ستاند باز
گرچه بهرام را دو مادر بود
مادر خاک مهربانتر بود.
نظامی ( هفت پیکر چ وحیدص 353 ) .
ارض
زمین یکی از کرات منظومه شمسی و احتمالاً کلمه زمین نشانه جنس آن باشد مانند: زرین و مسین
زم به معنی آب نیز می باشد ؛ زمزم نام آبی است فراوان و گوارا که به آهستگی از زمین می جوشد. زم به معنی آهسته نیز می باشد زمزم و زمزمه به معنی آهسته آهسته سخن گفتن است . احتمالاً چون کره زمین تنها کره ای است که آب در آن وجود دارد و بیشتر قسمتهای آن را پوشانده است، به نام زمین یعنی از جنس آب نامیده شده است. احتمالاً پس از شکل گیری کره زمین، آب بر سطح آن نبوده و هرچه بوده در داخل آن بوده است و این آب آهسته آهسته روی آن را فرا گرفته است ؛ احتمالاً ابتدا سطح زمین صافتر بوده و ناهمواریها به این شکل وجود نداشته و آب در همه سطح آن پخش بوده است و سپس با پیدایش کوهها و بلندیها، قسمتهایی از زمین از آب بیرون آمده، به خشکی تبدیل شده و در قسمتهای پست تر آب بیشتری جمع شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

به قسمتی از زمین نیز که کاربری خاصی دارد، زمین گفته می شود. مانند: زمین بازی زمین مزروعی، زمین مسکونی، زمین تجاری
گاهاً زمین بعنوان کلمه ای در مقابل آسمان بکار میرود که در پایین و در زیر پا قرار دارد. در این معنا زمین بعنوان چیزی پست و مترادف کلمه دنیا و دَنی شمرده می شود.
به زمین در زبان ترکی، یئر فته می شود.

زمین :
دکتر کزازی در مورد واژه ی زمین می نویسد : ( ( زمین در پهلوی زمیگzamīg ، در پارسی در ریخت زمی نیز به کار می رود زمین یا زمیگ می تواند بود که از زم به معنی سرما بر آمده باشد و یادمانی دیرپای باشد از سرمای ایرانویچ تخمه های آریایی را به کوچ از این سرزمین برانگیخت. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد به کردار روشن چراغ ) )
استاد می گوید :با پدید آمدن آسمانها و جنبیدن آنها، پدیده های گیتی چون :دریا و کوه و دشت و راغ در وجود آمدند و زمین از فروغ و روشنی همانند چراغی تابان شد.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 192 )
زمین از حکیمانه ترین و استوارترین واژه های زبان پارسی است که علاوه برنامگذاری مکان به سیر ایجاد آن نیز اشاره دارد.
زمین= زم ( سرد ) ین ( پسوندنسبی ) = سرد شده.
همانطور که می دانیم زمین در آغاز آفرینش گوی آتشینی از گدازه ها بود که در پی چند میلیون سال بارش باران به سردی و خشکی گرایید.
جز اول این واژه را می توان در کلماتی چون؛ زمهریر ( باد سرد ) ، زمستان نیز مشاهده کرد.

زمینی که روش راه میریم

در زمین آمدن چیزی : بی اعتبار و پست شدن آن
هرکه در ملک خود چنین آید
ملک ازو زود بر زمین آید
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 577 )
زمین نورد: راهوار، راه سپر.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۷۴ ) .
زم یعنی کم و اندک. . . زمین ای جایی و مکانی ک گیاه اندک روییده میشودچونکه باستانیان کوچنده بوده اندو گیاهخوار. . . زمستان ای فصلی ک گیاه کم روییده میشود. . .
زمین
یکی از کرات منظومه شمسی که مدار گردش آن بدور خورشید پس از عطارد و زهره میباشد. زمین محل زندگی انسانها و حیوانات دیگر و گیاهان مختلف میباشد زمین در هر ۲۴ ساعت یک بار بدور خود و در سال ( ۳۶۵ روز ) یک بار بدور خورشید میچرخد . اولی را حرکت وضعی و دومی را حرکت انتقالی گویند
واژهٔ �زم� در زبان های اوستایی و پهلوی به معنی زمستان و سردی است. واژهٔ زمین ( گاه به صورت مخفف �زمی� ) از همین زم ساخته شده است با پسوند �ین�، چراکه جوهر زمین سرد انگاشته می شده، و زمیک پهلوی ( به معنی زمین ) نیز از همان ریشه است، که در اوستایی به صورت �زم� آمده است.
زم یعنی سرد شده. ب این دلیل گذاشتن زمین چون زمین اول اتیش میگیره و بعد سرد میشه که اسمشو میزارن زمین یعنی سرد شده
Earth
زمین یا محدوده ی کشاورزی هر فرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس