روغنکاری

/rowqankAri/

معنی انگلیسی:
lubrication, lube

لغت نامه دهخدا

روغنکاری. [ رَ / رُو غ َ ] ( حامص مرکب ) اندودن ماشین ( اتومبیل ،قطار و غیره ) با روغن مخصوص. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

اندودن ماشین ( اتومبیل قطار و غیره ) با روغن مخصوص .

فرهنگ عمید

مالیدن یا داخل کردن روغن مخصوص ماشین میان چرخ، دنده ها، و میله های ماشین برای روان شدن و جلوگیری از اصطکاک و ساییدگی آن ها.

دانشنامه آزاد فارسی

روغن کاری (lubrication)
مالیدن ماده ای به سطوح تماس، سطوح تکیه گاهی یا سطوح راهنمای ماشین آلات، برای کاهش اصطکاک بین قطعات متحرک. مادۀ مصرفی در روغن کاری را روان کار یا روان ساز می نامند. روان کار های طبیعی ممکن است مانند روغن های آلی یا معدنی مایع یا نیمه مایع باشند؛ مانند گریس نیمه جامد یا گرافیت جامد. سیلیکون ها و فرآورده های خاصی که در دما های بالا کار می کنند، ازجمله روان کارهای مصنوعی اند که در موتور های دیزل پیشرفته به کار می روند. این روان کار ها ممکن است با ایجاد نوعی پوشش روی قطعات متحرک آن ها را روان کاری کنند یا روغن هایی باشند که هنگام تجزیه رسوب های اصطکاک زا به جا نمی گذارند. در گذشته از روغن های نباتی و حیوانی و پیه حیوانات برای روغن کاری استفاده می کردند. از اواخر قرن ۱۹ به بعد، بیش از ۹۰ درصد از روان کار ها را از نفت به دست می آورند. روان کار خوب باید چگالی مناسب داشته باشد، در برابر اسید های خورنده مقاومت کند، سیال باشد، مقاومت اصطکاکی یا کششی آن کمینه باشد، نقطۀ احتراق و اشتعال آن بالا باشد، اکسید نشود، و صمغ تشکیل ندهد. روان کار ها با جلوگیری از سایش یا چسبیدن ناشی از انبساط گرمایی فلزات امکان کار بی وقفه را برای ماشین آلات فراهم می کنند. امروزه، برای کنترل بهتر روغن کاری را به شیوۀ مکانیکی و معمولاً از طریق مجموعه ای از شیر ها، زنجیر ها یا حلقه های چرخان، وسایل فرورونده، وسایل پاشنده یا مخازن مرکزی و پمپ صورت می دهند. نیز ← روان ساز

مترادف ها

lubrication (اسم)
روغنکاری، روغن زنی، گریس زنی

فارسی به عربی

تشحیم

پیشنهاد کاربران

بپرس