رضوان

/rezvAn/

مترادف رضوان: ارم، بهشت، جنان، جنت، خلد، فردوس، مینو، خشنودی، رضامندی، پذیرش، قبول

برابر پارسی: بهشت، پردیس، باغ، گلستان

معنی انگلیسی:
paradise, satisfaction, benediction

فرهنگ اسم ها

اسم: رضوان (دختر، پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: rezvān) (فارسی: رضوان) (انگلیسی: rezvan)
معنی: خشنودی، بهشت، نگهبان بهشت، ( در ادیان ) فرشته ای که نگهبان یا دربان بهشت است، ( در قدیم ) رضایت، رضامندی، نام فرشته ای که نگهبان و دربان بهشت است
برچسب ها: اسم، اسم با ر، اسم دختر، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

رضوان. [ رِض ْ ] ( ع مص ، اِمص ) مصدر به معنی رَضی ً [ رَ ضَن ْ ] و رُضی ً [ رُ ضَن ْ ]. ( منتهی الارب ). خشنود شدن. ( ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52 ) ( دهار ) ( از اقرب الموارد ). رضا. مرضات. خشنودی. ( یادداشت مؤلف ). رضامندی. ( فرهنگ فارسی معین ).
- بیعت رضوان ؛ بیعتی که برخی از صحابه با رسول ( ص ) کردند در زیر درختی در حدیبیه ، و چون مردمان آن درخت را سپس تعظیم کردن گرفتند عمر امر به قطع آن کرد تا بت پرستی دیگربار پایه نگیرد،و ناظر بدین بیعت است آیه شریفه ٔ: لقد رضی اﷲ عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم فأنزل السکینة علیهم و اثابهم فتحاً قریباً. ( 18/48 )؛ به تحقیق خشنود شد خداوند از مؤمنان وقتی که بیعت کردند با تو در زیر آن درخت پس می داند آنچه را در دلهای ایشانست پس فرودآورد آرامش خاطر را بر ایشان وپاداش داد ایشان را فتحی نزدیک. ( از یادداشت مؤلف ). ناصرخسرو در قصیده ای اشاره به این بیعت دارد و گوید:
آن قوم که در زیر شجربیعت کردند
چون جعفر وسلمان و چو مقداد و چو بوذر.
- رضوان اﷲ علیه ، علیه رضوان اﷲ ؛ خشنودی خدا بر او باد. خدای تعالی از او خشنود باد. دعایی است که پس از نام مرده آرند. ( یادداشت مؤلف ). و همچنین است رضوان اﷲ علیها : به دارالخلافه مقدس مجده اﷲ به عهد راضی رضوان اﷲ علیه قاضیی بود نام اوابومحمد... ( فارسنامه ابن بلخی ص 117 ).
- رضوان اﷲ علیهم ؛ دعاییست که پس از نام مردگان ( بخصوص مردگان دین ) آرند، بمعنی خشنودی خدای بر آنان باد. ( یادداشت مؤلف ). دعای خیر است یعنی برکت خدا شامل حال ایشان باد. ( ناظم الاطباء ) : این رساله در ذکر صحابه رضوان اﷲ علیهم که لمعه ای است از بوارق بیان و حدایق بنان او ایراد کرده می شود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 234 ). و بعهدخلفای گذشته رضوان اﷲ علیهم در وجه خزانه بودی. ( فارسنامه ابن بلخی ص 136 ). و بنده خواست که این فصول با انساب و تواریخ عرب و حضرات و ائمه دین مبین رضوان اﷲ علیهم در پیوندد. ( فارسنامه ابن بلخی ص 113 ).
|| پسندیدن. ( ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52 ) ( دهار ).

رضوان. [ رُض ْ ] ( ع مص ) رِضْوان. ( از اقرب الموارد )( از دهار ) ( از منتهی الارب ). رجوع به رِضْوان شود.

رضوان. [ رِض ْ ] ( ع اِمص ) خشنودی. ( دهار ) ( غیاث اللغات ). || قبول.( از ناظم الاطباء ). || تحسین. آفرین. ( فرهنگ فارسی معین ). || برکت. ( ناظم الاطباء ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

فرشته موکل بر بهشت ( فردوس ) در نظر مسلمانان دربان و نگاهبان جنت .
خشنودشدن، خشنودی، بهشت ودربان ونگاهبان بهشت
۱ - ( مصدر ) خشنود شدن . ۲ - ( اسم ) خشنودی رضامندی . ۳ - قبول . ۴ - تحسین آفرین . ۵ - ( اسم ) بهشت جنت .
محمد افندی متوفای ۱۳٠۵ قمری اوراست : شرح مختصر البیان المسفر من وجوه التبیان که به سال ۱۲۸۹ قمری تالیف آنرا به پایان رساند

فرهنگ معین

(رِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) خشنود شدن . ۲ - (اِ. ) بهشت ، نگهبان بهشت .

فرهنگ عمید

۱. بهشت.
۲. دربان و نگهبان بهشت.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] خشنود شدن، خشنودی.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
رضو (۷۳ بار)

دانشنامه عمومی

رضوان (بیرجند). رضوان منطقه ای مسکونی است در دهستان کاهشنگ از توابع بخش مرکزی شهرستان بیرجند، واقع در استان خراسان جنوبی که بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۱۴ نفر ( در ۶ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس رضوان (بیرجند)

رضوان (میامی). رضوان شهری از توابع بخش کالپوش و مرکز آن، واقع در شهرستان میامی در استان سمنان است. [ ۱]
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر۰ نفر ( ۴۵۲خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس رضوان (میامی)

رضوان (نهبندان). رضوان یک روستا در ایران است که در بخش شوسف شهرستان نهبندان در استان خراسان جنوبی واقع شده است. [ ۱]
این روستا در دهستان عربخانه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵ نفر ( ۶ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس رضوان (نهبندان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

رضوان : خشنودی ، رضایت ، بهشت، پسندیده،
رضوان در فرازی از دعای جوشن کبیر :
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَیَّانُ یَا بُرْهَانُ یَا سُلْطَانُ یَا رِضْوَانُ یَا غُفْرَانُ یَا سُبْحَانُ یَا مُسْتَعَانُ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الْبَیَانِ
...
[مشاهده متن کامل]

خدایا! از تو خواستارم به نامت ای پرمهر، ای بخشایشگر، ای جزادهنده، ای روشنی خرد، ای فرمانروا، ای‏ خشنودی، ای آمرزش، ای پاک، ای پشتوانه، ای صاحب نعمت و بیان .

رضوانشهر: یکی از شهرهای استان گیلان
خوش آینده
و دارند آنان بسی در کنار
همانا خوش آیندی کردگار
رضوان : لبخند خدا : )
دوست داشتن ، راضی شدن و رضایت داشتن ، خشنودی و فراغ بال
کسی که یه روزی میفهمه چقدر دیوانه وار عشق من نسبت بهش تموم نمیشه
رضوان : خشنود شده ، خشنود ، خشنودی ، بهشت
رضوان اﷲ علیه ، علیه رضوان اﷲ ؛ خشنودی خدا بر او باد. خدای تعالی از او خشنود باد. دعایی است که پس از نام مرده آرند.
رضوان اﷲ علیهم ؛ دعاییست که پس از نام مردگان ( بخصوص مردگان دین ) آرند، بمعنی خشنودی خدای بر آنان باد. ( یادداشت مؤلف ) . دعای خیر است یعنی برکت خدا شامل حال ایشان باد.
...
[مشاهده متن کامل]

رضوان : رضایت ، خشنودی ، بهشت
کلمه ( رضوان ) به کسره را و هم به ضمه آن به معنای رضا و خشنودی است ، و آن حالتی است که در نفس آدمی هنگام برخورد با چیزی که ملایم طبع او است پیدا می شود، و نفس از پذیرفتن آن امتناع نمی ورزد، و در صدد دفع
...
[مشاهده متن کامل]
آن بر نمی آید، در مقابل این حالت ، حالت سخط و خشم است که در هنگام برخورد با ناملایمات ، در نفس پیدا می شود و نفس در صدد دفع آن بر می آید. ( تفسیر المیزان )

تحقیر شده
بازی
می خوام زبان اموزش بدین
رضوان یعنی بهشت یعنی باغ بهشت به نظرم این اسم بیشتر دخترونس
اسم رضوان هم برای دخترا و هم برای پسراس
معنی این اسم:
از بالاترین درجات بهشت
اسم فرشته دربان بهشت
رضایت و خوشنودی
بهشت
اسم من رضوان هستش دخترم
اسم رضوان" در واقع اسم یکی از باغ های بهشت هست"
رضوان به معنای بهشت و نگهبان بهشت است
این اسم ، اسمِ دختر هم است
رضوان اسمی پسرانه هستش و رضوانه میشه مونثشان که اسم دخترهاس
رضوان : تحریف کلمه زروان در دین مانویان به معنای روضه یا باغ بوده.
اسم من رضوان هست و معنی اون بهشت و خوشنود هست
رز =باغ، باغ انگور، درخت انگور، درخت
در بسیاری از جاهای ایران بکار می رود و در نام روستا ها و مکان های زیادی این واژه بکار رفته است
وان = بان
رزوان=نگهبان باغ ( بهشت ) =رضوان
این واژه فارسی است که وارد زبان عربی شده است.
باغ بهشت و نگهبان بهشت
کلمه ای قرآنی و بسیار ریشه دار که چند معنی دارد
رضایت خوشنودی
در ادیان الهی فرشته نگهبان بهشت
بهشت
من اسمم رضوانه از اسمم رازی هستم نگهبان در بهشت
بهشت نگبهان بهشت که اکثرا اسم دختراست وخیلیکم تسم پسراست
نگهبان بهشت ، کسی که من دوستش دارم و دیوانه وار عاشقشم
باغ بهشت و دربان بهشت
رضوان به معنی فردوس
ب معنی کلبددار بهشت اسم دخترمه
به معنای کلید دار بهشت
یعنی بهشت باغ ، زیبایی خالق
نگهبان و دربان بهشت ، خشنودی ، رضایت .
به معنی نگهبان بهشت
خشنود نام ی روستا در مشهد
عشق بهشتی
متاسفانه یک عده هنوز اطلاع ندارن این اسم هم برای قشنگی هم برای معنیش روی دختر هم میزارن
قدیما اسم پسرا رو رضوان میذاشتن به معنی بهشت
خوشنودی
یکی از بالاترین طبقات بهشت
اسم یکی از خوری های بهشتی است
یعنی بهشت ، نگهبان بهشت
رضوان یعنی دربان بهشت، خوشنودی
رضایتمندی. بهشت. دربان و نگهبان بهشت
بهشت، دربان بهشت
خشنودی - رضایت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٣)

بپرس