دود امیز

لغت نامه دهخدا

( دودآمیز ) دودآمیز. ( ن مف مرکب ) که آمیخته به دود باشد. که با دود آمیخته باشد. که دود آن را فراگرفته باشد. || کنایه از دم آلوده به آه است. همراه آه :
بخور مجلسش از ناله های دودآمیز
عقیق زیورش از دیده های خون پالای.
سعدی.

فرهنگ فارسی

( دود آمیز ) که آمیخته به دود باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس