در فکند

پیشنهاد کاربران

انتخاب . . افکند
درفکند یعنی : انداخت
چو : چون
فکند : انداخت
رب جلیل : خداوند بلند پرتبه
نیل : نام یک رود در مسر
افسوس : آه ناله
ساحل : کنار دریا
کای: که ای
خرد :کوچک ، کم سن وسال ، کودک
رهی :رها شوی ، رها کردن
...
[مشاهده متن کامل]

زین : ز این
اندر : در
رهرو: راه ما
شیوه : راه روش
عدل:انساف ، عدالت ، رعایت حقوق ، برادر و برابری
وحی : آنچه که از طرف خداوند به پیامبر نازل می شود
بنده پروری : رفتار دوست داشتنی و لطف کردن
طغیان : سر کشی ، از حد گذشتن
دایه : پرورش دهنده ، پرستار کودک
گاهوار : گهواره
زه : چله ی کمان

در فکند=انداخت
لطف : نیکی
حق: آفریدکار
چو: چون. اگر. وقتی
بسپاز:واگذار کن
رب جلیل:خدای بزرگ
عدل:انصاف
در فکند :انداخت
شیوه :راه روش
سلام من آیلار هستم امید وارم جواب هام درست باشه🔥❤
رها کرد،
انداخت ، رها کردن
پرتاب کردن، انداختن، رها کردن، افکند
طغیان :بالا اآمدن آب دریا
فکند:انداخت
چو:چون
حسرت:اندوه
دایه :پرستار
فکند:انداخت
انداخت
انداخت، رها کرد
انداخت، رها کرد، افکند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس