دانش اباد

لغت نامه دهخدا

( دانش آباد ) دانش آباد. [ ن ِ ] ( اِ مرکب ) آبادشده بدانش. علم آباد. آنجاکه بعلم و دانش آباد و معمور شده باشد :
نیست در هیچ دانش آبادی
فحل و داناتر از من استادی.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( دانش آباد ) ( اسم ) مرکز علم محفل دانش .

فرهنگ عمید

( دانش آباد ) ۱. آباد شده به دانش، جایی که به علم و دانش آبادی و رونق گرفته.
۲. مرکز و محفل علم و دانش: نیست در هیچ دانش آبادی / فحل و داناتر از من استادی (نظامی۴: ۶۴۹ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس