خنجراباد

لغت نامه دهخدا

( خنجرآباد ) خنجرآباد. [ خ َ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان ، آب آن از قنات و محصول آن غلات و مختصر انگور و لبنیات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی قالی بافی و راه مالرو، در تابستان از رزن می توان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

خنجرآباد. [ خ َ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان. دارای 230 تن سکنه ، آب آن از رودخانه سراب و محصول آن غلات و حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم و پلاس بافی است. و در تابستان می توان از سنقر اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( خنجر آباد ) دهی است از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاهان دارای ۲۳٠ تن سکنه آب آن از رودخانه سراب و محصول آن غلات و حبوبات و توتون .

پیشنهاد کاربران

بپرس