خصی الثعلب

لغت نامه دهخدا

خصی الثعلب. [ خ ُ / خ ِ صِث ْ ث َ ل َ ] ( ع اِ مرکب ) سورطیون. سوفطیون ( بحر الجواهر ). شاطریون. ( منتهی الارب ). ساطورین. طریفلن. جفت آفرید. ( یادداشت بخط مؤلف ). ثعلب مصری. رجوع به ثعلب مصری در این لغت نامه شود.خواص طبی خصی الثعلب : بیخی است سفید و از سورنجان کوچکتر و طعم او شیرین و بالزوجة و اندک تندی و در بوی شبیه ببوی منی مثل دو بیضه کوچکی که با هم ملاصق باشند و از هر بیضه ای ریشه باریکی دراز و رشته و در آخر هر یک دانه کوچکی موجود که هر چندان دانه بزرگ شود، بیضه او کوچک گردد و از این جهت قاتل اجنه نامند و مستعمل اصل بیضه است نه حب مذکور و برگش بقدر انگشتی و از برگ پیاز اندک عریض تر و پهن بر روی زمین ونرم و ساق او بقدر شبری و بر بالای آن دو عدد گل زردرنگ و در وسط گل چیزی سیاه و منبتش جبال و اماکن نمناک و بی تخم است. در آخر اول گرم و تر و مبهی و مقوی عصب و جهت کزاز و تشنج یابس و تولید منی و تقویت نعوظ و طلای او با روغن گل مقوی موی و منبت آن و مانع سقوط و قدر شربتش دو مثقال و مضر فم المعده و مصلح او شکر و بدلش تخم رطبه و تخم زردک است. و گویند نوعی ازاو را گلی است که در آن چیزی شبیه بمگس می باشد، بیخ او در تقویت باه ضعیفتر است و نوعی دیگر می باشد؛ برگ و شاخش سرخ و بر سر او دو عدد گل بسیار کوچک و درون آن تخم سیاهی و در تابستان می روید و دو سال میماند. در دوم گرم و تر، گویند جهت امراض سوداوی مجرب است و هرکه او را قلع کند، دست آن شخص بی حس و حرکت گرددو چون آن را سوزانند و با موم و روغن زیتون یا با سرکه تدهین کنند، رفع آن شود و نوع چهارم او را برگ سه عدد و مایل بطرف زمین و شبیه ببرگ سوسن سفید و از این کوچکتر و رنگش سرخ و ساقش باریک و بقدر ذرعی و گلش مثل سوسن آزاد که زنبق است و بیخش مدور و بقدر جوزی و سرخ و درونش سفید و بالزوجت و شیرینی و در دوم گرم و تر و به غایت مبهی است و نوع پنجم را نبات و بیخ مثل نوع چهارم و تخم او شبیه بتخم کتان و از آن بزرگتر و براق و صلب. در سیم گرم و بارطوبت فضلیه و در تحریک باه قویتر از سقنقور و چون بیخ مزبور را در دست دارند، باعث نعوظ گردد و جهت فالج و لقوه و تسمین بدن و ریزاندن حصاة و حمول او با زعفران و اندکی مشک موجب حمل در همان ساعت مجرب دانسته اند و تخم او با شراب به غایت موجب نعوظ و مکدر حواس و مضر محرورین و مصلح او سکنجبین و قدر شربتش از پنج یک تا یک عددو از تخم آن یک درهم است. ( از تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ فارسی

سورطیون سوفطیون شاطریون ساطورین طریفلن جفت آفرید ثعلب مصری .

پیشنهاد کاربران

بپرس