خصوصیات تکلیف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تکلیف از ریشه «ک ـ ل ـ ف» و در لغت به معنای درخواست یا امر کردن کسی به انجام دادن کاری دشوار است.و در قرآن کریم ویژگی های متعددی برای تکلیف ذکر شده است.
انجام دادن تکلیف ، همان گونه که از معنای لغوی آن برمی آید، نوعی دشواری دربردارد؛ ولی خداوند بیش از توان افراد، تکلیفی از آنان نمی خواهد: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفسًا اِلاّ وُسعَها»، بر این اساس هرگاه تکلیفی بیش از توان مکلف بوده یا مشقت زیادی را بر او وارد آورد، آن تکلیف ساقط می شود؛ مانند سقوط تکلیف جهاد از ناتوانان و بیماران یا افرادی که امکان حضور در جنگ ندارند. گاه نیز تکلیف دشوار به تکلیفی آسان تر تبدیل می شود؛ مانند تشریع تیمم به جای وضو و غسل برای کسانی که آب برای آنان ضرر دارد یا تهیه آن مقدورشان نیست نیز مانند تبدیل روزه ماه رمضان به روزه قضا. افزون بر این، در شریعت اسلام، تکالیفی آسان تر از شرایع پیشین مقرر شده اند.آیه ۲۸۶ بقره یکی از درخواست های پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و مسلمانان را از خداوند همین امر ذکر می کند: «رَبَّنا ولا تَحمِل عَلَینا اِصرًا کَما حَمَلتَهُ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِنا».در آیه ۱۵۷ اعراف آمده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) برخی تکالیف دشوار امت های گذشته را از عهده مسلمانان برداشت: «و یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم والاَغلـلَ الَّتی کانَت عَلَیهِم».یکی از این تکالیف، تحریم برخی خوردنی ها در پی ارتکاب برخی از گناهان بود: («فَبِظُـلم مِنَ الَّذینَ هادوا حَرَّمنا عَلَیهِم طَیِّبـت اُحِلَّت لَهُم» نیز مشروط بودن پذیرش توبه آنان به کشتن یکدیگر در برخی موارد. در احادیث متعدد از تفاوت تکالیف مسلمانان با پیروان شرایع دیگر یاد شده است؛ مثلا حدیث معروف «رفع»، کارهای بسیاری را بر مسلمانان مباح می داند؛ مانند آنچه از روی خطا، فراموشی، جهل یا در حال اکراه یا اضطرار صورت گیرد.
اشتراک تکلیف
بر پایه «قاعده اشتراک» در فقه اسلامی، بیشتر تکالیف الهی میان اصناف گوناگون مکلفان مشترک است. مهم ترین مصادیق اشتراک تکالیف عبارت اند از:
← میان زنان و مردان
تکالیف بشر و برخی موجودات دیگر همیشگی نیست، بلکه محدود به عالم دنیاست، ازین رو دنیا را «دارتکلیف» خوانده اند. محمد آیات متعددی بر محدود بودن تکلیف به دنیا اشاره دارد؛ مانند:أ. آیه ۳۱ مریم که در آن حضرت عیسی (علیه السلام) مکلف شدن خود به نماز و زکات را تا زمان حیات خود دانسته است: «و اَوصـنی بِالصَّلوةِ والزَّکوةِ ما دُمتُ حَیـًّا».ب. آیاتی که بر اساس آن ها زمان برخی تکالیف الهی تا پیش از فرارسیدن مرگ است. ج. آیاتی که ایمان آوردن کافران را در قیامت بی ثمر می داند. د.آیاتی که درخواست کافران برای بازگشت به دنیا برای انجام دادن برخی تکالیف را بازگو می کند: «حَتّی اِذا جاءَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ رَبِّ ارجِعون _ لَعَلّی اَعمَلُ صـالِحـًا فیما تَرَکتُ». هـ. آیه ۹۹ حجر که خداوند در آن پیامبر اکرم را به عبادت تا هنگام مرگ فرمان داده است: «واعبُد رَبَّکَ حَتّی یَأتِیَکَ الیَقین».به نظر برخی محققان، اگر تکلیف انسان دائمی و فراتر از حد دنیا باشد انسان به ثواب که غرض مهم تکلیف است، نخواهد رسید و اگر این ثواب، در دنیا همراه با تکلیف داده شود لازم می آید که ثواب همراه با مشقت و زحمت باشد و چنین پاداشی ثواب خالص نخواهد بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس