خشوم

لغت نامه دهخدا

خشوم. [ خ ُ ] ( ع مص ) فراخ بینی گردیدن. ( ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( از لسان العرب ). رجوع به خشم شود.

فرهنگ فارسی

فراخ بینی گردیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس