حیره

/hire/

لغت نامه دهخدا

حیره. [ رَ ] ( اِ ) در نصاب الصبیان ابونصر فراهی این بیت آمده است :
ریه شش قفا حیره [ یا هیره ] و وجه روی
فخذ ران عقب پاشنه رجل پای.
مرحوم ادیب پیشاوری میفرمودند که درنواحی ما حیزه ، به معنی پشت و قفاست و معنی بدکاره یا مأبون یا پشت که بکلمه حیز داده میشود مأخوذ از همین معنای قفا و پشت است. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ). و در آنندراج و غیاث اللغات آمده : اکثر شارحان نصاب در تحقیق این لفظ عاجز شده اند و نوشته اند که ظاهراً قومی پس سر را بفارسی حیره میگفته باشند و شارحی نوشته که چیره به جیم فارسی است ، به معنی پس سر و این زبان قومی است از بلاد ماوراءالنهر. ( آنندراج ) ( ازغیاث ).

حیره. [ رَ ] ( اِخ ) شهری است نزدیک کوفه. حیری و حاری ( بر غیر قیاس ) منسوب است به آن. ( منتهی الارب ). بلده ای بناحیه کوفه و نهرسدیر بدانجا بوده است. شهرکی است بعراق بر کران بادیه و هوای وی بهتر است از آن کوفه. ( حدود العالم ).

حیره. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است به فارس. ( از منتهی الارب ). شهرکی است بناحیت پارس از حدود گور بسیار نعمت و آبادان و با آبهای روان. ( حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

شهری بود در یک فرسنگی کوفه . در زمان ساسانیان در آنجا ملوک لخمی سلطنت داشتند و دست نشانده ایران بودند . خسرو پرویز در ۶٠۲ م .این سلسله را منقرض و حاکمی برای آن تعیین کرد . بعد از آنکه حیره بدست مسلمانان افتاد بواسطه بنای کوفه تنزل یافت و قبل از قرن دهم م . و قرن چهارم ه. بکلی از میان رفت .
همان مناذره اند که بملوک لخمی و بنو لخم نیز معروفند .

گویش مازنی

/hire/ تخت کوچک روی ایوان خانه های روستایی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حیره‏، نام شهری در نزدیکی کوفه است که به مناسبت در باب تجارت به کار رفته است.
حیره، شهری در نزدیکی کوفه را می گویند و برای حائر حسینی نیز حیره بکار می رود.
احکام حیره
به قول معروف میان فقها، سرزمین عراق ازسرزمینهای مفتوح عنوه است. جز حیره که- بنابر آنچه از بعضی نقل شده- با صلح فتح شده، نه با قهر و غلبه.


[ویکی اهل البیت] خرابه های حیره در کمتر از یک فرسخی جنوب کوفه قرار داشت که در زمان ساسانیان شهری بزرگ بود و در مجاورت آن دو کاخ معروف خورنق و سدیر بود.
این شهر در دوران ساسانی محل سکونت اعرابی شد به نام لخمی ها که تابع دولت شاهنشاهی ایران بودند و در واقع مانند حصاری ایران را از تاخت و تاز بدویان چادرنشین محفوظ می داشت.
ابن خرداذبه از حیره هنگام وصف راه کوفه تا دمشق نام برده است. به نوشته ابن رسته، از نعمانیه که شهری از شهرهای حیره است، قالی و فرش های حیری صادر می شد.
یعقوبی می نویسد: حیره منازل خاندان بقیله و غیر از آنها و پادشاهان بنی لخم یعنی خاندان نعمان بن منذر بود و ایشان اشراف حیره و نصرانی بودند.
نولد که به نقل از طبری می نویسد: حیره و انبار هر دو در زمان بخت النّصّر ساخته شده بود؛ حیره ویران شد و مردم آن به انبار رفتند... تا آن که در زمان عمرو بن عدیّ از نو آباد شد؛ چون او در حیره سکونت گزید. از آن زمان به بعد پانصد و سی سال و اندی آباد بماند.
گویند، نعمان پادشاه حیره، کاخ خورنق را برای بهرام گور... ساخت. به نوشته بلاذری، وقتی خالد بن ولید به عراق رسید... به حیره رفت و مردم آنجا در کاخ های سفید، ابن بقیله و عدسیان حصار گرفتند... و سرانجام با خالد صلح کردند.
اصطخری در نیمه اول قرن چهارم هجری قمری در وصف حیره می نویسد: شهری است قدیمی واقع بر کرانه بیابان. چون کوفه را بنا کردند، حیره خالی شد؛ اما خاک و هوای حیره بهتر است و از آنجا تا کوفه یک فرسنگ راه است.

دانشنامه عمومی

حیره یکی از شهرهای استان نجف در کشور عراق قرار دارد که از شهرهای قدیم میان رودان است که در نزدیکی ۶٫۵ کیلومتری جنوب شهر نجف کنونی قرار گرفته بوده. حیره توسط شاپور یکم ساخته شد و او مهرزاد مرزبان حیره را برای حصار تازیان گماشت. [ ۱]
این شهر پایتخت ملوک لخمی بود که آن ها نیز خود فرمان بردار پادشاهان ساسانی بودند. با بزرگ شدن شهر کوفه، از آبادانی حیره کاسته شد و سپس به تدریج از میان رفت. نام حیره از ریشه ای آرامی به معنی اردوگاه مرکب از خیمه ها است. [ ۲]
این منطقه از مراکز مهم فرهنگی اعراب بوده و از این مرکز ساز ایرانی بربط به دنیای عرب معرفی گردید. [ ۳]
همزمان با سقوط پارت ها و اغتشاشاتی که در بخش غربی امپراطوری روم و به خصوص در شهر تدمر پیدا شد، شهری در کرانه فرات به وجود آمد که در تاریخ تازیان از یک سو و از سوی دیگر، در تاریخ ایران نقشی چشم گیر بازی کرد و مرکزآمیزش این دو نژاد گردید. در یک فرسخی جنوب کوفه شهر حیره قرار داشت. نام این شهر در کتاب های سریانی و رومی نیز علاوه بر کتب عربی به عنوان شهری ایرانی فراوان ذکر شده. تاریخ این شهر اساساً از تاریخ ایران جدا نیست. چیزی که تا حدی تاریخ های عرب را سر و سامان می بخشد، تاریخ های یونانی و لاتینی است که خود در جنگ های ایران و روم دخالت مستقیم داشتند و در این باره خاموش ننشسته اند. این تاریخ ها از اعراب حیره به نام ( اعراب ایران ) و از غسانیان به عنوان ( اعراب روم ) نام می برند. هیچ وسیله ای نیست که بتوانیم در مورد اصل اعراب یا دیگر ساکنان حیره نظری دقیق ارائه دهیم؛ زیرا روایات موجود سخت مبهم و افسانه آمیز است. در میان این قبایل نام تَنوخ بیستر به چشم می خورد و ایشان در حدود حیره و شهر انبار ( یا پیروز شاپور ) در چادرهای خود می زیستند. این اعراب ممکن است در زمان اغتشاشات داخلی اشکانیان در عراق جای گرفته باشند. لکن تردید نیست که آمدن ایشان به عراق آرام و بدون خون ریزی رخ نداده است. اما همین که بدویان در این نواحی جای می گزیدند، دیگر بیرون راندن آنان سخت دشوار می گشت. به این جهت شاهان ایرانی می کوشیدند از این بدویان، شهرنشینانی بسازند که ضمناً سدی در مقابل دیگر تازیان بیابان گرد شوند. گروه بزرگی از ساکنان حیره را عباد می خواندند و اینان بدون تردید همان مسیحیان حیره بودند. در اینکه اصل واژه عباد چیست و عباد خود از کجا آمده اند، سخن بسیار رفته است که اغلب خالی از افسانه نیست. گویند گروهی نزد کسری انوشیروان رفتند که نامشان همه با عبد شروع می شد. کسری گفت: پس شما همه عباد هستید. یا چون شاهپور به آنان حمله کرد، ایشان شعاری از این قرار برگزیدند: یا آل عبادالله، از آنجا آن ها را عباد خواندند. لکن ایشان گروهی شهرنشین بودند که به قول روتشتاین از قبایل گوناگون تشکیل یافته بودند زیرا خانواده هایی بزرگ که از آن میان نامشان باقی مانده همه از قبایل گوناگون بودند مانند: خانواده عدَیِ بن زید ( از تمیم ) ، بنومَرِینا ( از لَخم ) و بُقَیله ( از ازد ) . حلیفیان مردمان نقاط گوناگونی بودند که به حیره روی آورده با ساکنان آن هم پیمان شده بودند و خود را تحت حمایت ایشان نهاده بودند. ظاهراً این حلیفان از دزدان و غارتگران وجانیان که زندگی فقیرانه ای داشتند تشکیل یافته بود. علاوه بر آنچه گذشت تردیدی نیست که دسته های دیگری به صورت اقلیت در شهر حیره ساکن شده بودند. از آن جمله اند ساکنان عراق قدیم که از بقایای بابلیان و سریانیان بوده و به نام نبطی شهرت داشتند. لهجه خاص این افراد در لهجه عربی اصیل حیره بی تاثیر نبوده است. اگرچه از ساکنان ایرانی حیره اطلاع دقیقی نداریم، لکن به قطع می توان گفت که خانواده های متعددی از پارسیان به حیره کوچیده بودند. از سوی دیگر می دانیم که برخی از پادشهان ایران دسته هایی سپاه که مسلماً ورزیدگی فراوان داشتند در اختیار امیران حیره قرار می دادند. برخی از این سپاه ها مدتی نزد ایشان می ماندند و سپس جای خود را به دسته های تازه ای می سپردند. از آن جمله است سپاهی که به شهباء یا وضائع شهرت یافته بود و تحت فرمان نعمان اول قرار داشت. علاوه بر ایرانیان دسته هایی از یهودیان نیز بودند که ظاهراً بعد از اسارت بزرگ بابل در این ناحیه ساکن بودند و برای خود مدارسی ساخته بودند و رییسی داشتند. همچنین گروهی از بت پرستان که شاید اکثریت اهل حیره را تشکیل می دادند در آن جا ساکن بودند. از سوی دیگر گروه بیشماری از اهل حیره به آیین مسیحیت گرویده بودند که به دسته های مختلفی تقسیم می شدند و هر دسته از یکی از مذاعب نصاری پیروی می کردند. در این میان نسطوریان بزرگترین جمعیت مسیحی را تشکیل می دادند. دلیل آن نیز پناهنده شدن گروهی از ایشان به دربار ایران و حمایت ساسانیان از آیین آنان بوده است. [ ۴]
عکس حیرهعکس حیرهعکس حیره

حیره (نیشابور). حیره محله ای بزرگ و اشراف نشین در نیشابور کهن بوده است. سبب شهرت این محلهٔ بزرگ به حیره، سکونتگاه نخستین مهاجران عرب از حیره عراق در این جا بوده است. این محله دارای بازاری بزرگ به نام سوق الحیرة ( به فارسی: بازار حیره ) بوده است. این محله و بازار آن با دروازه در غرب به راه ها متصل بوده است. این محله آن چنان در آن زمان بزرگ بوده است که به عنوان یکی از شهرهای نیشابور شناخته می شده است و متصل به شهر بوده. اکنون این محله در جنوب شرقی شهر کنونی نیشابور واقع شده است. گورستان حیره نیشابور محل دفن سرشناس ترین اهالی نیشابور بوده است. از جمله عمر خیام. همچنین این محله امروزه یکی از مکان های باستانی شناسی در نیشابور به حساب می آید. چارلز ویلکینسون پس از پژوهش های باستان شناسی در نیشابور به این باور رسید که مسجد این محله همانند مسجد ابن طولون در فسطاط، قاهره بوده است.
عکس حیره (نیشابور)عکس حیره (نیشابور)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس