حولیات

لغت نامه دهخدا

حولیات. [ ح َ لی یا ] ( ع اِ ) ج ِ حولی. ( ازمنتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ج ِ حولیة. بقصائدی گفته میشود که در نظم و تهذیب و تنقیح و اظهار آن یک سال گذشته باشد. ( از اقرب الموارد ).
- حولیات زهیر ؛ بهمین معنی گفته می شود. ( از اقرب الموارد ). قصائد زهیربن ابی سلمی را حولیات نامند چه گویند او بچهار ماه قصیده ای میگفت و بچهار ماه در تنقیح و تهذیب آن رنج میبرد و چهار ماه دیگر آنرا بعلماء قبیله خود عرضه میکرد و نیز گویند او به یک ماه قصیده ای میساخت و یازده ماه به تهذیب و تنقیح آن میپرداخت. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

حولیات. [ ح َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حَولی ̍. ( اقرب الموارد ). رجوع به حولی ̍ شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس