حسوما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حُسُوماً: جمع حاسم به معنی داغ کننده پی در پی و مکرر
ریشه کلمه:
حسم (۱ بار)

«حُسُوماً» از مادّه «حسم» (بر وزن رسم) به معنای از بین بردن آثار چیزی است; و اگر به شمشیر «حُسام» (بر وزن غلام) گفته می شود به همین مناسبت است. و گاه به داغ نهادن بر زخم، برای سوزاندن ریشه آن نیز، «حسم» گفته می شود، و در اینجا منظور این است که این هفت شب و هشت روز پی درپی زندگی گسترده و با رونق این قوم عظیم را درهم کوبید، متلاشی کرد و ریشه کن ساخت.
از بین بردن اثر شی‏ء. گویند: «قَطَعَهُ فَحَسَمَهُ» یعنی آن را برید و مادّه‏اش را زایل کرد به همین علّت شمشیررا حسام گفته‏اند (مفردات) طبرسی و زمخشری گفته‏اند: ممکن است آن مصدر و یا جمع حاسم باشد مثل شهود و رقود که جمع شاهد و راقداست. بنابر فرض اوّل مفعول مطلق یعنی «یحسمهم حسوماً و بنابر فرض دوّم صفت «سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَةَ اَیّامٍ»است . معنی آیه چنین می‏شود: خدا باد را هفت شب و هشت روز بر آنها مسلّط کرد که به طرز عجیبی آنها را ریشه کن می‏نمود. و نیز آن را به معنی متوالی گفته‏اند در مجمع کوید: ریشه آن از حسم الداء است که باداغ پی در پی آن را معالجه می‏کنند. علی هذا «حسوماً» حال است از «ریح« در آیه ما قبل. یعنی خدا باد را در حالیکه هفت شب و هشت روز مرتّب و پی در پی آنها را از بین می‏برد مسلّطشان کرد. در این فرض حسوم به معنی حاسم است .

پیشنهاد کاربران

بپرس