حسن تعقل

لغت نامه دهخدا

حسن تعقل. [ ح ُ ن ِ ت َ ع َق ْ ق ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خلق وسط است میان صرف فکر به ادراک چیزی که در تعقل مطلوب زائد بود و میان قصور فکر از تعقل تمامی مطلوب. ( نفایس الفنون ).نوع پنجم از انواع هفت گانه تحت جنس حکمت و او عبارتست از آنکه در بحث و استکشاف از هر حقیقتی حد و مقداری که باید نگاه دارد تا نه اهمال داخلی کرده باشند و نه اعتبار خارجی. ( نفایس الفنون بخش حکمت عملی ).

فرهنگ فارسی

خلق وسط است میان صرف فکر بادراک چیزی که در تعقل مطلوب زائد بود و میان قصور فکر از تعقل تمامی مطلوب

پیشنهاد کاربران

بپرس