حس گرایی قوم ابراهیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حس گرایی قوم ابراهیم (قرآن). در آن عصر مردمی بوده اند که کوکب معینی را که همان کوکب مورد اشاره ابراهیم بوده، میپرستیدند و این معنا را هم می دانیم که صابئون هر کوکبی را احترام نمی کرده اند، بلکه تنها سیارات را مقدس میشمرده اند و به طوری که از قرائن برمی آید ستاره مذکور همان ستاره زهره بوده است.
قوم ابراهیم، گروهی حس گرا و پرستنده اجرام آسمانی بودند: «فلما جن علیه الیل رءا کوکبـا قال هـذا ربی... • فلما رءا القمر بازغـا قال هـذا ربی... • فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی...» هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت: این خدای من است؟ ...• و هنگامی که ماه را دید (که سینه افق را) می شکافد گفت این خدای من است؟ ...• و هنگامی که خورشید را دید (که سینه افق را) می شکافت گفت این خدای من است؟ ... .(جمله «فلما جن» تفریع بر «کذلک نری...» است، یعنی نتیجه ارائه ملکوت به ابراهیم علیه السّلام آن شد که او بدین صورت به مبارزه با شرک بپردازد، بنابراین سخن ابراهیم علیه السّلام تنها از سر مجادله و برای ابطال اعتقادات قوم ستاره پرست خود بوده است، پرستش اجرام سماوی از سوی قوم ابراهیم بیانگر حس گرایی آنان است. )
احتجاج حضرت ابراهیم
قرآن کریم احتجاج ابراهیم علیه السّلام با قوم حس گرای خود را چنین بیان می فرماید: «وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبـا قال هـذا ربی فلما افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغـا قال هـذا ربی فلما افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضالین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلما افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون» اینچنین ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، تا اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت: این خدای من است؟ اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم• و هنگامی که ماه را دید (که سینه افق را) می شکافد گفت این خدای من است؟ اما هنگامی که (آنهم) افول کرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمائی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود• و هنگامی که خورشید را دید (که سینه افق را) می شکافت گفت این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است، اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم! من از شریکهائی که شما (برای خدا ) می سازید بیزارم.
تبری جستن حضرت ابراهیم
تبری جستن ابراهیم علیه السّلام از قوم حس گرای خود، بعد از احتجاج با آنان چنین بوده است: «وکذلک نری ابرهیم ملکوت السمـوت والارض ولیکون من الموقنین• فلما جن علیه الیل رءا کوکبـا قال هـذا ربی فلما افل قال لا احب الافلین• فلما رءا القمر بازغـا قال هـذا ربی فلما افل قال لـئن لم یهدنی ربی لاکونن من القوم الضالین• فلما رءا الشمس بازغة قال هـذا ربی هـذا اکبر فلما افلت قال یـقوم انی بریء مما تشرکون» اینچنین ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم، تا اهل یقین گردد• هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت: این خدای من است؟ اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم• و هنگامی که ماه را دید (که سینه افق را) می شکافد گفت این خدای من است؟ اما هنگامی که (آنهم) افول کرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمائی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود• و هنگامی که خورشید را دید (که سینه افق را) می شکافت گفت این خدای من است؟ این (که از همه) بزرگتر است، اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم! من از شریکهائی که شما (برای خدا) می سازید بیزارم.
نمایش ملکوت اشیاء
...

پیشنهاد کاربران

بپرس