حزب

/hezb/

مترادف حزب: باند، جمع، دسته، عده، فرقه، تشکیلات سیاسی، گروه، بهره، حظ، نصیب

برابر پارسی: گروه، دسته، توده، جرگه

معنی انگلیسی:
party, sect, tong

لغت نامه دهخدا

حزب. [ ح ِ ] ( ع اِ ) گروه. ( ترجمان عادل ) دسته. ( منتهی الارب ). گروه مردم. ( غیاث ). ثلة. ( دهار ). حزبة. حِزق. فوج. فرقة. ج ، احزاب. ( منتهی الارب ). || جمعی از کفار که متفق شده ، به حرب رسول ( ص ) آمدند. و آن حرب را «غزوه احزاب » نامند. || یاران. مددکاران. ( منتهی الارب ). ملازمان. سپاه یا دوستان یا تابعین برای کسی :
حافظ اعلام شرع ، ناصردین رسول
کز مدد علم اوست نصرت حزب خدا.
خاقانی.
|| در اصطلاح علم فتوت از علوم تصوف طایفه ای باشند منسوب به یک شخص. و فرق میان حزب و بیت آن است که حزب در بیت داخل باشد چون بطن در قبیله ، و احزاب متفق باشند و با یکدیگر محاضره نکنند، اما بیوت مختلف باشند. ( از کتاب نفائس الفنون ، علم فتوت ). || چهار یکی از جزو قرآن و مجموع قرآن سی جزء است پس قرآن صد و بیست حزب باشد. یک صد و بیستم قرآن. || سلاح. ( منتهی الارب ). ساز جنگ. || ورد. || وظیفه. || نوبت آب. ( منتهی الارب ). || نصیب. پاره ای از هر چیز. || دسته و فرقه سیاسی که در امور اجتماعی نظرهای خاص بیک طبقه را تعقیب کند.
- حزب اﷲ؛ حزب خدا. مؤمنین. گروه صلحاء. ( غیاث ).

حزب. [ ح َ ] ( ع مص ) رسیدن چیزی به کسی. رسیدن کار سخت که اندوهناک گرداند. ( از منتهی الارب ). کاری رسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). دشوار شدن چیزی بر کسی و فشردن او را. سخت شدن. حزابة.

حزب. [ ح ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حازب. ( منتهی الارب ). || ج ِ حزیب. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گروه دسته . ۲ - دسته ای از مردم که دارای مسلک خاصی هستند : (( حزب آزادیخواه تصمیم گرفت ... ) ) ۳ - هریک از ۱۲٠ جزو قر آن مجید . ۴ - بهره حظ نصیب . جمع : احزاب .
جمع حزیب

فرهنگ معین

(حِ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - گروه ، دسته . ۲ - هر یک از ۱۲٠ جزو قرآن مجید.

فرهنگ عمید

۱. هریک از قسمت های چهارگانۀ هر جزء قرآن.
۲. (سیاسی ) گروهی از مردم که دارای مرام و مسلک معینی باشند.
۳. [قدیمی] بهره و نصیب.
۴. [قدیمی] گروه، دسته.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حزب به معنای گروه است. از آن به مناسبت در باب های جهاد و سبق و رمایه نام برده اند.
حزب به معنای گروه، دسته و جمعیت است.

[ویکی الکتاب] معنی حِزْبَ: جماعت - جماعتی که یک نوع فشردگی داشته باشند
معنی حِزْبَیْنِ: دو حزب
معنی یَلْبِسَکُمْ: شما را به جان هم اندازد (عبارت " یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً " یعنی : شما را گروه گروه و حزب حزب به جان هم اندازد . از لبس که هم به معنی پوشیدن استفاده می شود و هم مشتبه شدن و چون مشتبه شدن ناشی از اختلاط و درهم شدن درست ونادرست می باشد از این رو در عبارت م...
تکرار در قرآن: ۹(بار)
دسته. (صحاح) موارد استعمال آن در قرآن مجید نشان می‏دهد که وحدت عقیده و هدف در آن ملحوظ است و گرنه هر دسته و جماعت را حزب نگویند پیداست که حزب اللّه و انصار خدا در صورتی است که دارای هدف واحد و ایمان واحد باشند. حزب الشیطان کسانی اند که از اغواهای شیطان تبعیت می‏کنند احزاب جمع حزب به معنی دسته‏هاست جنگ احزاب از آن جهت به این نام نامیده شد که دسته‏های قریش، غلطان ،اسد، و یهود در جنگ با رسول خدا «صلی اللّه علیه و آله و سلم» هم کلام شدند و به مدینه لشگر کشیدند (مجمع البیان) علت تسمیه سوره احزاب نیز همان است «احزاب» یازده مرتبه در قرآن مبین آمده و همه در مقام ذمّ است و مراد از آنها دسته‏ای اهل کناب و مشرکین و تکذیب کنندگان پیامبران است.

[ویکی فقه] حزب (ابهام زدایی). واژه حزب ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • حزب (فقه)، به معنای گروه و دارای کاربرد در فقه اسلامی• حزب (سیاست)، به معنای گروه، گردآورده برای اهداف سیاسی
...

[ویکی اهل البیت] حزب (از تقسیمات قرآن). حزب را در لغت به معنای «طایفه، دسته و گروه» دانسته اند: «حزب مرد، یعنی اصحابش ... و نیز حزب به معنای طایفه است.» همچنین در معنای لغوی حزب آورده اند: «بهره و نصیب» «گفته می شود: حزب ام را از مال به من بده، یعنی بهره و نصیب ام را.»
حزب در اصطلاح علوم قرآنی به بخش معینی از قرآن اطلاق می شود. در برخی تقسیم بندی ها،هر جزء را به 4 قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را یک حزب نامیده اند. با این تقسیم بندی قرآن داری 120 حزب می شود. گاهی نیز کل قرآن را به بخشهای معینی، تقسیم می کنند مثل تقسیمات هفت تایی که در برخی روایات به آن اشاره شده است چنانچه سخاوی آورده است: «به اصحاب رسول خدا (صلی اللّه علیه و سلم) گفتیم: برایمان روایت کرده اند که پیامبر (صلی اللّه علیه و سلم) حزبی از قرآن به ذهنش خطور کرد. شما چگونه قرآن را حزب بندی می کنید؟ گفتند: ما قرآن را به 3 سوره، 5 سوره، 7 سوره، 9 سوره، 11 سوره، 13 سوره و حزب مفصل که از ق تا آخر قرآن است، حزب بندی می کنیم.» در این تقسیم بندی اگر سوره فاتحه را جزء این تقسیم ندانیم و اگر ترتیب سور را با ترتیب فعلی یکی بدانیم احزاب هفتگانه چنین تقسیم بندی می شود:
مالک بن انس در موطأ آورده است:«... عمر بن خطاب گفت: هر کس در شب حزبش را از دست داد، اگر آن را از هنگام زوال خورشید تا نماز ظهر بخواند، گویا آن حزب را از دست نداده است.» در سنن ابی داود، مطلب پیش به این شکل آمده است: «... شنیدم عمر بن خطاب می گوید: رسول خدا (صلی اللّه علیه و سلّم) فرمود: هر کس بدون این که حزبش را یا مقداری از آن را خوانده باشد بخوابد و آن را بین نماز صبح و نماز ظهر بخواند، به نام او ثبت خواهد شد و گویی که آن را در شب خوانده است.»
1.تقسیمات قرآنی و سور مکی و مدنی , حمید رضا مستفید؛ کریم دولتی , ناشر: وزارت ارشاد مکان چاپ: تهران , سال چاپ: 1384
2.فرهنگ اصطلاحات قرآنی , محمد یوسف حریری , مکان چاپ: قم , چاپ دوم,1384
3.آشنایی با علوم قرآنی( حلبی), علی اصغر حلبی , تهران , چاپ: چهارم ,1374

[ویکی فقه] حزب (سیاست). حزب گروهی است که با هدف دستیابی به قدرت ــ از راه انتخابات یا انقلاب ــ یا اعمال آن در یک نظام سیاسی، تأسیس می شود.
در انگلیسی Party، در فرانسه Parti) از قرن هجدهم به بعد در اروپای غربی وارد ادبیات سیاسی شد و همراه با گسترش شیوه و سبک سیاسی غربی در دیگر نقاط جهان نیز گسترش یافت. نخستین احزاب از تلفیق گروههای پارلمانی و کمیته های انتخاباتی و از معدود افراد ثروتمند و صاحب نفوذ تشکیل می شد. احزاب در شکل نوین خود در اروپا و ایالات متحده قرن نوزدهم و در نظامهای پارلمانی شکل گرفتند.اگرچه ویژگیهای ملی و منطقه ای در شکل گیری و شیوه عمل احزاب در جهان اسلام مؤثر بوده است، خطوط کلی تحولات سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیک نظامهای غربی را در احزاب سکولار جهان اسلام نیز می توان مشاهده کرد.در عربی اگرچه نمونه هایی از کاربرد واژه «حزب» در مقابل معادل اروپایی آن در قرن نوزدهم وجود دارد، اما اولین کاربرد صریح واژه حزب به معنای جمعیت سیاسی را به فرح انطون در مقاله ای به تاریخ ۱۳۲۴/ ۱۹۰۶ منتسب دانسته اند. در ترکی عثمانی واژه «فرقه» و در ترکی استانبولی واژه «پارتی» (Parti) به کار رفته است. در اردو حزب سیاسی را به طور کلی «سیاسی جماعت» می گویند، هر چند بعضیها کلمه پارتی (پارتی) را نیز که به طور مستقیم از انگلیسی گرفته شده به کار می برند. همچنین واژه های جمعیت، جماعت، حرکت، جبهه و مانند آن، با وجود آن که دقیقاً به مفهوم حزب سیاسی نیستند، گاه به عنوان معادل آن به کار رفته اند.
عناوین مقاله
این مقاله مشتمل است بر حزب :۱) در ایران۲) در جهان عرب۳) در عثمانی۴) در ترکیه۵) در قفقاز۶) در هند و بنگلادش۷) در افریقای مسلمان غیرعرببرای تاریخ احزاب در ازبکستان، افغانستان ، اندونزی، پاکستان، تاجیکستان و مالزی رجوع کنید به مدخل این کشورها و مدخل احزاب مهم این کشورها.
در ایران
نخستین تشکیلات سیاسی به سبک جدید در ایران فراموشخانه بود که میرزاملکم خان ناظم الدوله در دوره سلطنت ناصرالدین شاه (حک: ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، در اواخر ۱۲۷۴ یا اوایل ۱۲۷۵ در تهران تشکیل داد. گرچه فراموشخانه نامِ حزب نداشت، کارکرد حزبی داشت. گفته شده است که میرزاملکم خان می خواست از فراموشخانه همچون حزب استفاده کند (برای آگاهی بیش تر درباره فراموشخانه رجوع کنید به فراماسونری).در ۱۲۷۸ فعالیت فراموشخانه ممنوع شد. در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه ، جمعیت «پیروان صفی علیشاه» تشکیل شد که جز تجمع اعضا و تبادل اخبار، فعالیت اجتماعی خاصی نداشت. گفتنی است که تشکلهای سیاسی به سبب استبداد دوره ناصری مجالی برای فعالیت آشکار نداشتند و مجلسی نیز وجود نداشت تا احزاب سیاسی در آن فعالیت کنند. در آستانه نهضت مشروطه در ۱۳۲۲، گروهی از آزادی خواهان، انجمن مخفی و انجمن ملی را در تهران تشکیل دادند که پیش درآمدی بر تشکیل احزاب بود. این انجمنها خواستار اصلاحات و رهایی ملت «از قید عبودیت و اسارت» بودند. پس از پیروزی نهضت مشروطه (۱۳۲۴)، انجمنهای بسیاری تشکیل شد و در پی آن انجمن مرکزی به وجود آمد که هریک از انجمنها در آن نماینده داشتند ولی، به رغم تلاش بسیار، شمار اندکی از آن ها به نخستین مجلس شورای ملی راه یافتند . دخالت انجمنها در امور مجلس و دولت سبب شد تا نمایندگان مجلس خواهان برچیدن انجمنهایی شوند که «اسباب اغتشاش» و «باعث هرج و مرج» بودند.
← آغاز فعالیت سیاسی تشکلها
...

[ویکی فقه] حزب (فقه). حزب به معنای گروه است. از آن به مناسبت در باب های جهاد و سبق و رمایه نام برده اند.
حزب به معنای گروه، دسته و جمعیت است.
احکام حزب
تقسیم و سازماندهی سپاهیان به گروههای مختلف هنگام جنگ- که امروزه به شکل دسته، گروهان ،گردان،تیپ، لشکرو سپاه انجام می شود- و تعیین فرمانده برای هر گروه، برای امام (فرمانده جنگ) مستحب است. مسابقه تیراندازی همان گونه که بین دو نفر صحیح است، بین دو گروه نیز صحیح است. در لزوم تساوی تعداد دو دسته و عدم لزوم آن، اختلاف است.

[ویکی فقه] حزب (قرآن). یکی از واژگانی که از دیر باز تا کنون کاربرد زیادی داشته است واژه حزب است که در قرآن نیز این واژه به کار رفته است
حزب در لغت به معنای هر گروهی است که دارای گرایشهای واحدی باشند و در اصطلاح، عبارت است از سازمان سیاسی که از همفکران و طرفداران یک آرمان تشکیل شده است و با داشتن تشکیلات منظم و برنامه های سیاسی کوتاه مدت و دراز مدت برای نیل به آرمانش کوشش می کند. مقصود از حزب در این مدخل، معنای اول است که از واژه «حزب» و «احزاب» استفاده شده است.
کار برد قرآنی حزب
موارد استعمال واژه «حزب» نیز در قرآن مجید نشان می دهد که «حزب» به دسته و گروهی گفته می شود که دارای هدف و عقیده واحد باشند؛ چنان که قرآن مجید به مؤمنان و بندگان صالح و وفادار خدا «حزب الله»، و در مقابل، به منکران و کافران و منافقان «حزب الشیطان» گفته است.

دانشنامه آزاد فارسی

حِزب (political party)
انجمن افراد همفکری که با هدف دستیابی به قدرت سیاسی و اعمال آن سازمان می یابد. میان حزب و گروه ذی نفع یا گروه فشار تمایز است؛ گروه فشار سودای به قدرت رسیدن ندارد و فقط جویای اعمال نفوذ بر حکومت است، البته برخی از گروه های فشار، مانند جنبش سبزها، در گذر زمان به حزب سیاسی تبدیل شده اند. اصطلاح سیاست از هزاران سال پیش وجود داشته است، اما ظاهراً احزاب عمدتاًَ محصول قرن ۱۹ هستند که نمونه های اولیۀ آن ها حزب های عمدۀ انگلستان یعنی حزب ویگ و حزب توری بوده اند. هرچند در قانون اساسی ایالات متحده امریکا هیچ گونه اشاره ای به احزاب نشده است، حزب های جمهوری خواه و دموکرات به صورت عناصر اصلی نظام سیاسی آن کشور درآمده اند و نمایانگر تاریخ و ساختار اجتماعی و اقتصادی آن کشورند. دولت تک حزبی، که در آن نهادهای حزبی و دولتی درهم ادغام می شوند، از ویژگی های بارز نظام سیاسی ای بود که پس از جنگ جهانی اول به دست لنین (و بعدها استالین) در روسیه روی کار آمد. ادموند بروک حزب را چنین تعریف کرده است: «گروهی از انسان ها که برای پیشبرد منافع ملی از طریق تلاش مشترک خود، در اصل خاصی که همگی دربارۀ آن توافق دارند، با هم متحد شده اند». همچنین، حزب ها عامل بسیج سیاسی و درپی اعمال مستقیم قدرت اند. از این جهت می توان حزب ها را از گروه های فشار، که آن ها هم عامل بسیج سیاسی اند اما درپی اعمال مستقیم قدرت نیستند بلکه جویای تأثیرگذاری بر اعمال قدرت اند، متمایز دانست. حزب ها ریشه در دسته بندی های سیاسی، که ظاهراً در همۀ دولت ها و نظام های سیاسی از دوران باستان وجود داشته اند، دارند. جدا از نوع حکومت موجود، گروه هایی از اشخاص که دارای منافع مشترک ولی متفاوت با یکدیگرند برای تأثیرگذاری یا هدایت اعمال قدرت با هم متحد می شوند. در آن دسته از دولت های پادشاهی اروپا که محدودیت های قانونی برای شاه وضع شد یا نظام شاهی جای خود را به حکومت جمهوری داد، حزب ها در درون و بیرون قوۀ مقننه پا گرفتند. حزب های بیشتر کشورها به درجات مختلف پای بند نوعی حکومت مردم سالارانه اند، اما حزب های دیگری هم هستند که ارزش های مردم سالاری را مردود می شمارند و درصددند که رژیم هایی اقتدارگرا برپا کنند؛ بارزترین نمونه های آن ها عبارت اند از حزب های فاشیستی، که در فاصلۀ دو جنگ جهانی در ایتالیا و آلمان به قدرت رسیدند، و حزب های کمونیستی، که در اتحاد شوروی، اروپای شرقی، چین، بخش هایی از آسیای جنوب شرقی روی کار آمدند. بنابراین، بسته به پای بندی های ایدئولوژیک اساسی حزب ها به نوع رژیمی که می خواهند روی کار بیاورند، می توان میان آن ها فرق گذاشت، ولی در چارچوب همین پای بندی هم می توان میان آن ها، بسته به میزان تندرو یا محافظه کار بودن شان که غالباً با اصطلاح های نسبی چپو راستتوصیف می شوند، تمایز قائل شد. حزب های کمونیست، حزب های کارگر، و حزب های سوسیال دموکرات عموماً حزب هایی متعلق به جناح چپ، و حزب های محافظه کار، لیبرال، و دموکرات مسیحی نیز عموماً متعلق به جناح راست شناخته می شوند. ولی معمولاً جایگاه نسبی مرکز طیف سیاسی از هر کشور به کشور دیگر فرق می کند؛ مثلاً، مرکز طیف سیاسی در اروپای غربی، در مقایسه با امریکای شمالی، به چپ نزدیک تر است. از این گذشته، شالوده های ایدئولوژیک حزب ها ممکن است متضمن ملی گرایی، منطقه گرایی، مذهب، قومیت، زبان، فرهنگ و غیره نیز باشند، و همین امر طبقه بندی ایدئولوژیک حزب ها را پیچیده می کند. می توان احزاب را از حیث نحوۀ سازمان بندی شان نیز طبقه بندی کرد؛ مثلاً، ممکن است درهای حزب به روی هر کس که با سیاست های حزب هم آوا و مایل به پرداخت حق عضویت اندکی است باز باشد یا شاید عضویت در حزب محدود و کنتر ل شده باشد. نیز ممکن است توزیع قدرت در درون حزب بسیار متمرکز یا پراکنده باشد، و اعضا صرفاً تصمیماتی را که رهبری می گیرد تأیید کنند یا بر تعیین خط مشی حزب تأثیری بسزا داشته باشند. همچنین، در نظام هایی که به حزب ها اجازۀ رقابت در انتخابات را می دهند می توان حزب ها را بسته به منبعی که در انتخابات از آن ها حمایت می کند، و می تواند بر پایۀ تفاوت های گوناگون اجتماعی ـ اقتصادی ازقبیل طبقه، مذهب، قومیت، و منطقه باشد، طبقه بندی کرد. جز آنچه گفته شد، می توان حزب ها را از لحاظ نوع نظام حزبی ای که در آن عمل می کنند طبقه بندی کرد. کارآمدترین طبقه بندی بر پایۀ میزان رقابتی بودن نظام حزبی استوار است. بر این اساس، حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق تنها حزبی بود که در آن کشور قانونی شناخته می شد و هیچ گونه رقابت انتخاباتی آزاد میان نامزدهای حزب های رقیب در انتخابات وجود نداشت. چنین نظامی به نظام تک حزبی معروف است. در دیگر کشورها، حزب های سیاسی متعددی با هم در انتخابات رقابت می کنند اما از آن میان یک حزب پیوسته حکومت را در دست دارد، مانند حزب کنگره در هندوستان. به این نظام ها نظام دارای یک حزب مسلط می گویند. در کشورهایی مانند ایالات متحده رقابت انتخاباتی جدی فقط میان دو حزب اصلی جریان دارد که هر یک در دوره ای به قدرت می رسند، و از همین رو به این نظام ها نظام دوحزبی می گویند. اما کشورهای اروپای غربی دارای نظام های چندحزبیاند و در آن ها سه یا چند حزب در انتخابات با یکدیگر رقابت می کنند. بنابراین، نظام حزبی هر کشور نمایانگر شکاف های موجود در آن جامعه است. اهمیت اصلی حزب ها در این است که در بسیاری از کشورها، اگرچه نه در همۀ آن ها، حزب ها تشکیل حکومت می دهند و ممکن است حزب های دیگری که درپی به دست گرفتن مهار حکومت اند در برابرشان به مخالفت برخیزند. در برخی از موارد، حزب واحدی گاه با پیروزی در رقابت با دیگر احزاب، و گاه به شکل غیررقابتی، تشکیل حکومت می دهد. همچنین، ممکن است حکومت حاصل ائتلاف دو یا چند حزب باشد، که این حالت بیشتر در نظام های چندحزبی رواج دارد زیرا غالباً در این نظام ها هیچ حزبی اکثریت کرسی های پارلمان را به دست نمی آورد. اما اساسی ترین تمایز میان نظام هایی است که در آن ها حزب مبنای تشکیل دولت است، یعنی موجودیت دولت به موجودیت حزب بستگی دارد، و نظام هایی که در آن ها دولت مبنای حزب است، یعنی حزب فقط به عنوان نوعی ساز و کار پشتیبانی از دولت وجود دارد. در کشورهایی چون فرانسه و ایالات متحده حالت نخست وجود دارد، اما در کشورهایی که در آن ها قدرت عمدتاً در دست یک شخص متمرکز است حزب ها، اگر هم وجود داشته باشند، فقط برای پشتیبانی از رژیم موجود است. با این همه، حزب ها مهم ترین وسیلۀ برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات و سیاست های دولت ها به شمار می روند، و در این مقام نقش عامل بسیج سیاسی را دارند.

حزب (قرآن). حِزب (قرآن)
هر جزء قرآن به چهار قسمت تقسیم شده است که به هر یک از آن ها حزب گویند. از این رو قرآن در مجموع ۱۲۰ حزب دارد. تقسیم قرآن به ۳۰ جز، و ۱۲۰ حزب، همانند تقسیم هر حزب به ربع ها (و ربع ها به ۱۰ و ۵ آیه)، برای تسهیل قرائت و آموزش، و نیز خواندن آن ها در مجالس فاتحه خوانی سابقه ای کهن دارد. حتی برای آسان کردن آموزش قرآن، هر جزء مستقلاً نیز به چاپ رسیده است. در برخی کشورها، هر جزء به دو حزب تقسیم می شود و قرآن ۶۰ حزب دارد.

جدول کلمات

گروه

مترادف ها

party (اسم)
طرف، فرقه، قسمت، جمعیت، دسته، مهمانی، بزم، سور، یارو، بخش، فئه، حزب، دسته همفکر، دسته متشکل

sect (اسم)
فرقه، قسمت، دسته، بخش، مذهب، حزب، دسته مذهبی، مکتب فلسفی

faction (اسم)
فرقه، انجمن، دسته بندی، نفاق، حزب

junta (اسم)
دسته، دسته بندی، حزب، انجمن سری

فارسی به عربی

حزب , طائفة , فئة ، حزب الاستقلال

پیشنهاد کاربران

❍ اسم ( ) : گوند/gund/ [فارسی افغانستان]
باهَماد
آمیخته واژه ی پیشنهادی دانشمند فرزانه: زنده یاد احمد کسروی که کاربری آن را یادآوری نموده ( نگاه کنید به �باهماد� ) ، شاید بهترین برابر واژه ی �حزب� باشد.
جاویدنام احمد کسروی واژه ی �باهَماد� را به جای حزب برساختند.
سازمان، گروهبندی
کاربرد واژه ی پارسی �سازمان� را از هر دو سویه ی آرش دربرگیرنده تر درونمایه و برونزد پارسی آن، سزاوارتر از کاربرد واژه ی از ریشه ی عربی �حزب� می دانم و آن را سپارش می کنم.
برگرفته از پی نوشت نوشتاری از ب. الف. بزرگمهر ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴ در پیوند زیر:
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/08/blog - post_75. html
آمیخته واژه ی �گروهبندی� را بیش تر سازگار با آرش �فرقه� و یا �فراکسیون� می دانم و بکار برده ام؛ گرچه در برخی باره ها می توان آن را با اندک چشم پوشی بجای �حزب� نیز بکار گرفت

حزب ( party ) : [اصطلاح جامعه شناسی] سازمانی سیاسی که از همفکران و طرفداران یک آرمان تشکیل شده است و با داشتن تشکیلات منظم برنامه های سیاسی کوتاه مدت و دراز مدت برای نیل به آرمانش از دیگراشکال سازمانی نظیر جبهه و گروه سیاسی می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ماکس وبر می گوید:در جوامع امروزی تشکیل حزب جنبه مهمی از قدرت را تشکیل می دهد و می تواند مستقل از طبقه و پایگاه بر قشربندی اجتماعی تاثیر بگذارد.
حزب عبارت است از گروهی از افراد که به علت داشتن زمینه ها هدفها یا منافع مشترک با هم همکاری می کنند. ( ( گیدنز ) )
منبع https://rasekhoon. net

پیروش
Peyrooshنحوه تلفظ
پی بمعنی زیربنا و نقطه ی شروع
پیرو بمعنی همراه یک مسلک وایده و هدف
رو بمعنی حرکت وجلورفتن بر پایه ی نقطه ی شروع.
ش بمعنی نماد فعالیت همه جانبه و چند جانبه و جنب و جوش
این واژه عربی است و پارسی آن این است:
آنیک ( سنسکریت: آنیکَ )

بپرس