جهان بینی عرفانی ابن عربی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن عربی را می توان به حق بزرگ ترین و برجسته ترین بنیان گذار نظام عرفان فلسفی یا فلسفه عرفانی یا حکمت الهی عرفانی در تاریخ اسلام به شمار آورد و حتی گزافه نیست اگر بگوییم که وی بزرگ ترین اندیشمند عرفانی همه دوران هاست .
پس از ابن عربی ، هیچ یک از اندیشمندان عارف یا عارفان اندیشمند یا فیلسوفان عارف مشرب را در جهان اسلام نمی توان یافت که به گونه ای تحت تأثیر نیرومند اندیشه های ابن عربی قرار نگرفته باشد. این تأثیر تا دوران ما نیز ادامه دارد. بی سبب نیست که وی را «شیخ اکبر» لقب داده اند.
ویژگی های دوران ابن عربی
ابن عربی در دورانی از تاریخ جهان اسلامی می زیسته است که فضای اجتماعی و معنوی پیش از آن ، فراز و نشیب های بسیار داشته و به ویژه ، فضای معنوی از تجربه ها و اندیشه ها و بینش های عرفانی و فلسفی آکنده بوده است . در اندلس اسلامی ، چند دهه پیش از تولد ابن عربی ، محافل تصوف و عرفان کسانی مانند ابن بَرَّجان ، ابن عریف صاحب کتاب محاسن المجالس و ابن قَسی صوفی انقلابی و نویسنده کتاب خلع النعلین که ابن عربی بر آن شرحی نوشته ، گرم بوده است . ابن عربی از این ۳ تن بارها در فتوحات و نوشته های دیگرش نام می برد. در کنار ایشان عارفان و صوفیان دیگر نیز پای گاه معنوی برجسته ای داشته اند. فضای اجتماعی و معنوی شرق اسلامی (سوریه ، عراق و ایران ) نیز از سنت های عرفانی ریشه دار و دیرپای برخوردار بوده است . در این فضا، اندیشه های یونانی ، نوافلاطونی ، غنوصی ، عقاید معتزلیان ، اخوان الصفا و گرایش های فلسفی ارسطویی - مشایی و اشراقی رواج داشته است . به یاد داشته باشیم که شهاب الدین یحیی بن حَبَش سهروردی (مق ۵۸۷ق /۱۱۹۱م ) در سالی کشته شده که ابن عربی در آن هنگام ۲۷ ساله بوده است . بدین سان میراث های معنوی بسیاری در تکوین جهان بینی عرفانی ابن عربی تأثیر داشته است .
اندیشه های پراکنده در آثار
نیروی شگرف و پرکار اندیشه وی نیز سبب شده بود که مجموعه بزرگ و کم مانندی از نوشته ها پدید آورد و نظریات ، عقاید و اندیشه های اصلی و ویژه خود را در آن مجموعه پراکنده سازد که یافتن آن ها در میان انبوهی از مطالب فرعی کار آسانی نیست ، آن هم با زبانی پر از مجاز، نمادها و اصطلاحات ویژه و ناآشنا و گاه پر از ابهام که فهمیدن نوشته هایش را دشوار می سازد، چنان که می توان داوری نیکلسون را پذیرفت که می گوید: ابن عربی اگر مختصرتر، روشن تر و منظم تر نوشته بود، بهتر شناخته می شد. از سوی دیگر، گویا خود ابن عربی نیز نمی خواسته است که اندیشه ها و عقاید ویژه خویش را در یک جا، یا در چند نوشته به نحوی صریح ، منظم و مرتبط، منعکس کند، چنان که خودش می گوید: «اما به سبب غموص اندیشه های ویژه ، جداگانه در جایی بدان ها تصریح نکرده ام ، بلکه آن ها را پراکنده در باب های این کتاب (یعنی فتوحات ) به نحوی کامل و مبین آورده ام و هر کس که خدا فهم را نصیبش کرده باشد، آن ها را در می یابد و تمیز می دهد، زیرا شناخت و آگاهی حقیقی و سخنی راست است و فراسوی آن هدفی نیست ». ابن عربی ، در جایی از فتوحات تصریح می کند که «علم الهی دانشی است که خداوند از راه القاء و الهام و فرود آوردن روح الامین در دل انسان ، آموزگار آن است و این کتاب آن گونه فراهم شده است . به خدا سوگند که من حتی یک حرف از آن را جز از راه املاء الهی و القاء ربانی یا دم روحانی در دل و ذهن کیانی ننوشته ام ». در این جا، پیش از هر چیز باید گفته شود که جهان بینی ابن عربی ، بیش از هر چیز، عرفان ِ زیسته و اندیشیده اوست .
انواع شناخت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس