جنجال

/janjAl/

مترادف جنجال: ازدحام، سروصدا، غوغا، فتنه، همهمه، هنگامه، هیاهو

معنی انگلیسی:
brawl, tumult, jangle, battle royal pl battles royal, brouhaha, carry-on, commotion, cram, furor, fuss, hullabaloo, hurly-burly, kerfuffle, noise, noisiness, pandemonium, racket, rambunctiousness, row, rowdiness, turmoil, uproar, whirl, hoo-ha, ruckus, to-do, jabgle

لغت نامه دهخدا

جنجال. [ ج َ ] ( اِ ) جار و جنجال ، سر و صدا. آواز. هیاهو. آشوب. شلوغی. ازدحام. همهمه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

فریادوهمهمه، شوروغوغا، آشوب وازدحام، آشوبگر
( اسم ) ۱- شور و غوغا داد و فریاد. ۲- ازدحام . یا جنجال بر پا کردن . با داد و فریاد آشوب بر پا کردن .

فرهنگ معین

(جَ یا جِ ) (اِ. ) ۱ - شور و غوغا، داد و فریاد. ۲ - بحث و مجادلة شدید همراه با شایعات .

فرهنگ عمید

۱. آشوب و ازدحام.
۲. فریاد و همهمه، شوروغوغا.

دانشنامه عمومی

جنجال (فیلم ۱۹۹۵). جنجال ( به هندی: Hulchul ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۵ و به کارگردانی آنیس بازمی است. در این فیلم بازیگرانی همچون وینود کانا، اجی دیوگن، کاجول، رونیت روی، قادرخان، آمریش پوری، رانجیت، دون ورما ایفای نقش کرده اند.
عکس جنجال (فیلم ۱۹۹۵)

جنجال (فیلم ۲۰۰۴). جنجال ( به هندی: Hulchul ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۴ و به کارگردانی پریادارشان است. در این فیلم بازیگرانی همچون آکشای کانا، کارینا کاپور، لاکشمی، آمریش پوری، پارش راوال، سونیل شتی، جکی شروف، ارباز خان، آرشاد وارسی، فرح، آخیلندرا میشرا، شاکتی کاپور، مومیث خان ایفای نقش کرده اند.
عکس جنجال (فیلم ۲۰۰۴)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

tumult (اسم)
غوغا، اشوب، جنجال، التهاب، شلوغ، همهمه، هندل، هنگامه، جنجال راه انداختن

pother (اسم)
نگرانی، هیاهو، حالت داروخانه، جنجال، امد و رفته

hubbub (اسم)
غوغا، هیاهو، داد و بیداد، جنجال

scuffle (اسم)
غوغا، نزاع، ستیز، مشاجره، جنجال، کشمکش

jangle (اسم)
غوغا، بهی، داد و بیداد، جنجال، قیل و قال

bobbery (اسم)
جنجال

brawl (اسم)
جنجال

donnybrook (اسم)
هیاهو، جنجال، فریاد پرسروصدا

stramash (اسم)
سر و صدا، جنجال، انهدام

garboil (اسم)
اشفتگی، اغتشاش، مشاجره، جنجال

فارسی به عربی

اضطراب , شجار

پیشنهاد کاربران

الم شنگه
جنجال به گویش شیرازی به معنی شلوغ و ازدحام جمعیت
شاید بپرسید که پسوندِ " آر" یا " آل" از کجا آمده است:
پسوندهایِ " آر " و " آل " در زبانِ پارسی با واژگانِ کهنِ ایرانی که به " رَ :ra " می انجامیدند، همبسته و مرتبط هستند. ترادیسِش پذیریِ ( =تبدیل پذیریِ ) " رَ : ra " در زبانهایِ کُهنِ ایرانی به " آر/آل" در پارسی بدین گونه بوده است:
...
[مشاهده متن کامل]

1 - بررسیِ پسوندِ " آر":
در واژگانِ انجافته ( =منتهی ) به " رَ: ra "، جایگشتِ آوایی میانِ " ر " و " فتحه" رُخ داده و سپس به دیسه یِ " َ ر /آر:ar" درآمده است. برای نمونه:
واژه یِ اوستاییِ " سوپ" به چمِ " سوراخ کردن، شیار زدن" با پسوندِ " رَ "، "سوپرَ " و با جایگشتِ آوایی میانِ " ر" و "فتحه" ، به " سوپَر/سوفَر" و سپس " سوفار" درآمده است.
2 - بررسیِ پسوندِ " آل":
بنابر آنچه در " 1" آمده و با درنظر گیریِ دگرگونیِ آواییِ رواگمندِ " ر/ل" می توان دریافت که " آر/آل" بیانگرِ پسوندِ یکسانی هستند؛یعنی واژگانِ کهنِ ایرانیِ انجافته ( =منتهی ) به " رَ : ra" با جایگشتِ آوایی میانِ " ر " و " فتحه" به " َ ر/آر: ar" و با دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" به " آل:al" دگر شده اند.
برای نمونه:
واژه یِ " چنگرَ: changra" در اوستایی با یک جایگشتِ آوایی به " چنگَر/چنگار: changar" و با دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" به دیسه یِ "چنگال changal" در آمده است.
واژه یِ اوستاییِ " اَغرَ : agra" به چمِ " آغاز، ابتدا" با جایگشتِ آواییِ یادشده به " اَغَر/آغَر/آغار: agar" و سپس با دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" به دیسه یِ " آغال:agal" در آمده است.
( اَغرَ =اَغ. رَ ) ، ( آغاز= آغ. آز ( بُن کنونیِ آختن ) ) ، ( آغال: آغ. آل )
به همین شیوه به طور بازگشتی ( recursive ) می توان دریافت که واژه یِ " دنبال/دمبال:dombal" که از دو تکواژِ " دمب" و " آل" می باشد، دیسه یِ نخستینَش " دمبرَ " بوده است.
همچنین است: "جنجال ( جنگال ) "، " گودال" و. . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نکته 1:
این پیام دربردارنده یِ پیشوندهایِ " آر" که با " بُن گذشته" همراه هستند، "نمی شود"؛ یعنی واژگانی همچون کردار، گفتار، ساختار، بستار و. . . .
نکته2: ( بسیار ارزشمند )
با چنین ترفندی می توان واژگانِ کهنِ ایرانیِ انجافته ( =انجامیده ) به " رَ : ra" را با همین واژگان ولی اینبار با پسوندِ " آل/آر" در پارسیِ کُنونی همراه ساخت؛ بی آنکه دچار ناسازگاری در ساختارِ دستورزبانیِ گیرنده شویم. چنین ترفندِ ساده ای به افزایشِ شمارِ واژگان و توانگریِ زبانِ پارسی بیش از پیش یاری می رساند.

جنجال تغییر یافته جمله ( ( جنگ و قال ) ) بوده که به مرور زمان شده جنجال . البته در زبان انگلیسی نیز کلمه جَنگِل یاهمان jangle به معنی جنجال کردن یا قیل و قال است.
جنجال یعنی، غوغا
واژه جنجال از واژه پارسی جنگ و جنگال گرفته شده
تعزیه پهلوان کچل ( لهجه و گویش تهرانی ) =جنجال

قشقرق
قال و مقال
سروصدا، غوغا، فتنه، همهمه، هنگامه، هیاهو، جروبحث در زبان ملکی گالی بشکرد
قیل و قال
هوالعلیم
جنجال : بَلوا ؛ غوغا ؛ هیاهو ؛ فریاد ؛ تَنِش ؛آشوب ؛ هنگامه. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس