جمال الدین

/jamAleddin/

فرهنگ اسم ها

اسم: جمال الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: jamāloddin) (فارسی: جمال‌الدين) (انگلیسی: jamaloddin)
معنی: زیبایی دین، زیبایی در دین، نیکویی در دین، آن که در چهره اش زیبایی دین نهفته است، ( اَعلام ) ) جمال الدین اسدآبادی: [حدود، قمری] اندیشمند ترقی خواه مسلمان همدانی یا کابلی، معروف به افغانی، که زمانی در کابل، استانبول و قاهره به تبلیغ اندیشه های خویش پرداخت، ) جمال الدین اصفهانی: ( محمّد ابن عبدالرّزاق ) شاعر ایرانی قرن هجری، ) جمال الدین اینجو: ( حسین ابن فخرالدین شیرازی ) ادیب و فرهنگ نویس ایرانی تبار هند، مؤلف فرهنگ جهانگیری [قرن هجری]
برچسب ها: اسم، اسم با ج، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 30هزارگزی باختر. موقع جغرافیائی آن جلگه و هوای آن معتدل است.سکنه آن 11 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) لقب نظامی گنجوی شاعر معروف. رجوع به نظامی در همین لغت نامه شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ابراهیم بن علی بن یوسف فیروزآبادی شیرازی معروف به ابواسحاق. رجوع به ابواسحاق شیرازی جمال الدین در همین لغت نامه شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ابن الحاجب امام مالکیه. وی در ایام المستعصم درگذشت. ( تاریخ الخلفا ص 316 ).

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ابن حسام بهددانی ( بداونی ) از رجال مشهور و شاعران دوره شمس الدین محمدبن ملک غیاث الدین محمد بود. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 379 ).

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ]( اِخ ) ابن قیمار از وزیران سلاجقه در دولت مغیث الدین و غیاث الدین سلجوقی است. رجوع به حبیب السیر شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحد شیبانی معروف به ابن القفطی. رجوع به ابن القفطی ابوالحسن در همین لغت نامه شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) ابوبکر خال ترمذی از شاعران است. او راست :
عقل پیریست مرد دانا را
که بدو نیک و بد درآموزد
کشته آب جهل کی گردد
آتشی را که عقل بفروزد
مرد عاقل بسان شمع بود
که همی خندد و همی سوزد.
رجوع به لباب الالباب عوفی چ بریل ج 2 ص 164 شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ )ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲ معروف به ابن مالک. رجوع به ابن مالک جمال الدین ابوعبداﷲ در همین لغت نامه شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن عبداﷲ مکنی به ابوالمتوج رجوع به ابن المتوج احمد در همین لغت نامه شود.

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن علی بن مهنااز اعقاب موسی الجون حسنی علامه نسابه و از اکابر فضلا و علمای انساب است. تألیفاتی دارد. او راست : 1 -التحفة الجمالیة در انساب. 2 - عمدة الطالب صغری. 3- عمدة الطالب کبری. وی به سال 828 هَ. ق. در کرمان درگذشت. ( الذریعة ج 3 ) ( ریحانة الادب ج 1 ص 275 ).

جمال الدین. [ ج َ لُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن علی. رجوع به ابن خاتون در همین لغت نامه شود.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

واعظ اصفهانی ( سید ) واعظ معروف و از رهبران مشروطیت ( و . همدان حدود ۱۲۷۹ - مقق. بروجرد ۱۳۲۶ ه. ق ) وی قریب بیست سال در شهرهای مختلف مانند اصفهان شیراز تبریز مشهد و تهران بوعظ می پرداخت و در تنویر افکار مردم می کوشبد . دو رساله ازو بنام (( لباس التقوی ) ) و (( رویای صادقه ) ) باقی است و صورت نطقها و مجالس وی باسم ((الجمال ) ) بچاپ رسیده . بدستور عمال محمد علی شاه در بروجرد زندانی و مسموم گشت و آرامگاه وی در همان شهر است .
یوسف عزیز یازدهمین از ممالیک برجی است که بسال ۸۴۲ ق . بحکومت رسید .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جمال الدین (ابهام زدایی). جمال الدین ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • جمال الدین بن فهد اسدی حلی، ابن فهد حلی از علمای بزرگ شیعه در قرن هشتم و نهم هجری قمری• جمال الدین بحرق، بَحْرَقْ، جمال الدین محمدبن عمربن مبارک بن عبداللّه بن علی حِمْیَری حَضْرمی شافعی، عالم و صوفی عربستان جنوبی• جمال الدین حسن بن یوسف، ملقب به علامه حلی و علامه (علی الاطلاق)، عالم بزرگ و مشهور شیعه• جمال الدین حسین بن علی نیشابوری، معروف به ابوالفتوح رازی خزاعی، مفسر نامدار شیعه• جمال الدین حصیری، فقیه و محدّث حنفی قرن ششم و هفتم• جمال الدین محمود حلوی، از مشایخ طریقت گُلشَنیه و مؤلف تذکره مشایخ خلوتیه• جمال الدین ساوجی، سید جمال الدین محمد بن یونس ساوجی (ساوی )، مشهور به جمال الدین مجرد، زاهد، عارف و از اقطاب طریقت قلندریه در قرن هفتم • جمال الدین فضل الله، جمالی دهلوی ، حامد بن فضل اللّه ، شاعر، تذکره نویس و از مشایخ سهروردیه هند• سیدجمال الدین اسدآبادی، عالم مشهور و ضداستعماری شیعه• جمال الدین محقق خوانساری، معروف به «جمال المحققین» محدث، اصولی، حکیم، متکلم، از فقهای امامیه و از دانشمندان پر آوازه ایران• جمال الدین محمد آق سرایی، آقْ سرایی، جمال الدین محمد بن محمد بن محمدبن فخرالدین رازی (د ۷۹۱ق/۱۳۸۹م). ادیب، مفسر و طبیب• جمال الدین محمد اقسرایی طبیب، عارف و محقق قرن هشتم هجری• جمال الدین محمد بن عمر، جمال الدین محمد بن عمر بن احمـد بن هبـة اللّه بن محمد بن ابی جَراده ، فقیه ، ریاضیدان و شارح آثار ریاضی در قرن هفتم • جمال الدین یوسف شامی، جمال الدین یوسف بن حاتم شامی عاملی از عالمان سده هفتم هجری• جمال الدین اصفهانی، حاج آقاجمال اصفهانی، از علمای ایران در قرن چهاردهم هجری• جمال الدین یوسف بن تغری بردی ، ابو المحاسن جمال الدین یوسف بن تغری بردی بن عبدالله ظاهری حنفی (حدود ۸۱۲- ۸۷۴ ق) مورخ مسلمان• جمال الدین کاپلان، از مبلغان و فعالان سیاسی ترکیه در قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی• جمال الدین اخوی، از قضات دانشمند و بزرگ دادگستری در دوران پهلوی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس