تعهد

/ta~ahhod/

مترادف تعهد: پذیرفتاری، پیمان، تضمین، تقبل، ضمان، عهده داری، ضمانت، عهده، کفالت، میانجیگری، به عهده گرفتن، عهده دارشدن، پیمان بستن، عهدبستن

برابر پارسی: پیمان، به گردن گرفتن، پایبندی، پذیرش

معنی انگلیسی:
bonds, commitment, engagement, guarantee, obligation, promise, seal, sponsorship, troth, undertaking

لغت نامه دهخدا

تعهد. [ ت َ ع َهَْ هَُ ] ( ع مص ) عهد نو کردن. ( زوزنی ). تازه کردن پیمان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || دیدار تازه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). تازه کردن چیزی. ( آنندراج ). || سرانجام کار کسی به ذمه خود گرفتن و ضامنی کردن. ( غیاث اللغات ) ( انجمن آرا ). شرط و عهد و پیمان و قرارداد و معاهده و ضمانت و کفالت و اجاره. ( ناظم الاطباء ). || نگاه داشتن چیزی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از زوزنی ). نگاه داشتن چیزی و تیمار داشتن. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تفقد و تحفظ. ( اقرب الموارد ). نگاهداری. پرستاری. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و تذکره که با تو فرستاده آمده است تودد و تعهدرا سبکی آن بازنمایی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 210 ).
از تو بودی همه تعهد من
گاه محنت به حصنهای حصین.
مسعودسعد.
بازرگان مزدوری گرفت و از برای تعهد او [ شتربه ] نصب کرد. ( کلیله و دمنه ). و او در ابواب تفقد و تعهد، ایشان را انواع تکلف و تنوق واجب داشتی. ( کلیله و دمنه ). هرکه از کسب و حرفت اعراض نماید، نه اسباب معیشت خویش تواند ساخت و نه دیگران را در تعهد تواند داشت. ( کلیله و دمنه ). اما اگر جوانی بود که طبع راست دارد، اگرچه شعرش نیک نباشد امید بود که نیک شود و در شریعت آزادگی تربیت او واجب باشد و تعهد او فریضه و تفقد او لازم. ( چهارمقاله عروضی چ دکتر محمد معین چ زوار ص 48 ).
زنده ماند از تعهد چو منی
نام او بالعشی و الابکار.
خاقانی.
ابوابراهیم چادر کنیزکی که به تعهد و تفقدایشان قیام مینمود در سر کشید و در خفارت آن زی از مجلس خویش بیرون گریخت. ( ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 219 ). چون ابوعلی به بخارا رسید در تعهد و تفقد و اجلال و اکرام قدر او مبالغه رفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 316 ). راه اولاد و احفاد او بازدادند تابه تعهد او قیام مینمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 360 ). || تعهد ضیعتی و هو افصح من قولک تعاهدته لان التعاهد انما یکون بین اثنین و فلان ینعهده صرع ُ؛ ای یجدده. ( منتهی الارب ). زمین و آب را رسیدگی و اصلاح کردن. فارابی گوید تعهد فصیح تر از تعاهد است زیرا مصدر تفاعل جز بین اثنین واقع نگردد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

عهده دارشدن، کاری بعهده گرفتن، عهدوپیمان
۱ - ( مصدر ) بگردن گرفتن کاری را بعهده گرفتن . ۲ - تیمار داشتن نگاه داشتن.۳ - عهد بستن پیمان بستن . ۴ - ( اسم ) تیمارداشت غمخواری . جمع : تعهدات .

فرهنگ معین

(تَ عَ هُّ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) کاری را به عهده گرفتن . ۲ - عهد بستن ، ۳ - (اِمص . ) غمخواری .

فرهنگ عمید

۱. عهده دار شدن، کاری به عهده گرفتن.
۲. عهد کردن، عهدوپیمان بستن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَعَهُّد، اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی که ناظر به رابطه ای حقوقی است و براساس آن شخص ملتزم به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن یا ندادن کاری می شود، در این حال اسباب ایجاد چنین رابطه ای می تواند عقد ، ایقاع و یا الزامی قهری باشد.
تعهد بر وزن تفعّل، از ریشۀ «ع ه د» است و در لغت به معنای برعهده گرفتن و عهد و پیمان بستن آمده است. دو واژۀ عهد و تعهد اگرچه در فقه اسلامی به کار رفته اند، اما محور سخن با توجه به معنای مصدری آن یعنی عقد مورد استفاده بوده است. واژۀ تعهد به اقتضای موضوع، معادل «شرط»، «التزام»، «عهد»، «عهده» و «ضمان» استعمال شده، و غالباً در موضوعات عقد ضمان، حواله و کفالت به کار رفته است.
موضوع تعهدات
موضوع تعهدات، چه ناشی از عقد و چه خارج از عقد، و هرگونه ضمانات قهری، ۳ مبحث انتقال اعیان خارجی، انجام دادن فعل، و یا ترک فعل را شامل می شود. بر این اساس محل یا موضوع تعهد همواره نیازمند متعلقی خارجی است که عین خارجی معین و فعل معین به ترتیب دربارۀ هر دو مفهوم انتقال یا انجام فعل و ترک آن مصداق می یابد. از سوی دیگر با تعاریف یاد شده، دارا بودن جنبۀ شخصی تعهد، آن را از حقوق عینی دور ساخته، دو عنصر متعهد و متعهدله را در امر تعهد وارد می کند. در طرح نظریات پایه ای مختلف از مفهوم تعهد در حقوق مدنی ، دو منبع اصلی عقد و قانون قابل یاد کردند که در غرب برای نخستین بار «تولیه» به این مطلب اشاره کرد و پلنیول، حقوق دان فرانسوی آن را تکمیل نمود. نشانه های این مفاهیم در اندیشۀ اسلامی دارای سابقه ای دیرین بوده، و در قرآن کریم پایه های آن تبیین شده است. وفای به عهد به مثابۀ اصلی اساسی و دستوری آشکار در آیات الاهی بیان گشته، و آدمی در قبال عهد خویش متعهد و مکلف دانسته شده است. این پایه ریزی الاهی، دست مایۀ فقیهان مسلمان قرار گرفت تا در مسائل گوناگون قواعد مربوط به موضوعاتی مانند عقد و ضمان ، به تبیین عقد و قانون ، به عنوان دو منبع اصلی در حقوق مدنی بپردازند. همچنین باید به نظریۀ کلی تعهدات در نصوص فقه امامی به حدیث منقول از عبدالله بن سنان نیز اشاره کرد که: «العقد العهد». بر همین پایه عقدی که منشأ تعهد نباشد، عقد به شمار نمی رود. بدین ترتیب می توان نظریۀ تعهد را ستون فقرات کلیات مباحث حقوق خصوصی دانست.
توسع در پایه ها و اسباب تعهدات
در ادامه با قدری توسع در پایه ها و اسباب تعهدات، افزون بر عقد باید به شبه عقد ، جرم ، شبه جرم و قانون اشاره کرد که می توان از آن به عنوان تقسیمی کلاسیک یاد کرد. در نگرشی نوین با توجه به عمل و فعالیت به مثابۀ منشأ اصلی کلیۀ روابط حقوقی، اسباب تعهد در دو بعد «عمل حقوقی۱» و «واقعۀ حقوقی۲» خلاصه می شود. براین اساس هرگونه عقد و ایقاع که تحقق آن منوط به قصد انشاء بوده باشد، به عنوان عمل حقوقی در نظر گرفته می شود، در مقابل، در بحث واقعۀ حقوقی، بدون اعتبار قصد انشاء در تحقق، آثار قانونی بر آن مترتب می گردد.
تعهد شخص در بعد عمل حقوقی
...

دانشنامه عمومی

تعهد (فیلم ۱۹۷۵). تعهد ( به هندی: Pratigya ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۵ و به کارگردانی دولال گوها است. در این فیلم بازیگرانی همچون درمندرا، هما مالینی، آجیت خان، آبی باتاچاریا ایفای نقش کرده اند.
آجیت راننده ساده دل کامیون است که زندگی اش در رفت و آمد در جاده ها خلاصه گشته. در یکی از مسافرت هایش خبر می رسد که مادرش در حال مرگ است و او با عجله خود را به بالین مادر می رساند. مادر افشا میکند که آجیت فرزند واقعی او نیست و در اصل پسر افسر پلیسی شجاع و وظیفه شناس بنام دوندار سینگ است که خود و خانواده اش بدست راهزنی بدنام بنام بهارات به قتل رسیدند. آجیت قسم میخورد که انتقام مرگ خانواده اش را بگیرد و از این رو راهی دهکده ای میشود که مرکز شرارت و جنایت بهارات شده. در راه شاهد درگیری نیروهای پلیس با افراد بهارات میشود و تمام نیروهای پلیس کشته می شوند و فرمانده آنها بنام دسوزا به او میگوید که قرار بود با مهمات و افرادش یک پاسگاه در دهکده تاسیس کند و سپس او هم تسلیم مرگ میشود. آجیت پس از پنهان ساختن مهمات پلیس و با جعل هویت با عنوان و لباس پلیس وارد دهکده میشود و یک مشروب فروشی را به پاسگاه تبدیل می کند و به چندین نفر از افراد روستایی اسلحه و لباس پلیس میدهد. از سوی دیگر آرام آرام دلباخته دختری بنام رادا که برادر زاده بهارات است میشود. به این ترتیب است که آجیت به همراه روستائیان با پوشیدن لباس پلیس و تاسیس پاسگاه در جنگی خونین در برابر افراد بهارات می ایستند و. . .
عکس تعهد (فیلم ۱۹۷۵)

تعهد (فیلم ۱۹۷۹). «تعهد» ( انگلیسی: The Promise ( 1979 film ) ) یک فیلم به کارگردانی گیلبرت کتس است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد.
کاتلین کویینلان
استیون کالینز
بیاتریس استرایت
ویلیام پرینس
بیبی بچ
• مایکل اوهر
عکس تعهد (فیلم ۱۹۷۹)

تعهد (فیلم ۱۹۹۵). تعهد ( آلمانی: Das Versprechen ) یک فیلم به کارگردانی مارگارته فون تروتا است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد.
کورینا هارفوش
مرت بکر
آگوست زیرنر
دیتر مان
اتو سندر
• ولفگانگ وینکلر
عکس تعهد (فیلم ۱۹۹۵)عکس تعهد (فیلم ۱۹۹۵)

تعهد (فیلم ۲۰۰۷). «تعهد» ( انگلیسی: The Promise ( 2007 film ) ) یک فیلم فیلیپینی به سبک رمانتیک است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این فیلم ماجرای 2 کودک است که به صورت اتفاقی یکدیگر را می بینند و هم بازی می شوند. بعد از سال ها که بزرگتر می شوند، به یکدیگر علاقه پیدا می کنند که برادر دختر، از رسیدن آن ها به یکدیگر جلوگیری می کند و خواهرش را مجبور می کند با مردی که پسیار پولدار و تاجر است، ازدواج کند. پسر داستان، که رسیدن به دختر را غیرممکن میدید، تمام دارایی هایش را جمع می کند و به شهر سفر می کند و بعد از مشقت کشیدن بسیار زیاد، از راه های غیرقانونی پول بسیار زیادی را جمع می کند و با شوهر دختری که علاقه بهش داشت، به صورت ناشناخته قرار ملاقات کاری میگذارد و بعد از مدت ها به روستای خودش برمیگردد. وقتی به آنجا می رسد همگی از دیدن او با وضع جدیدش، بسیار تعجب می کنند. آن مرد پولدار که دلیل اصلی آمدن پسر را زن خودش میدانست، با تهدیدهای زیاد پسر را از کارش میخواست باز دارد و حتی به برادر زنش می گوید که او را به شدت بزند. با توجه به اینکه پسر، بعد از رفتن به شهر بسیار قوی تر هم نیز شده است، هنگامی که او می خواهد پسر را بزند، پسر به روی او یک عالم پول می ریزد و برادر مسته دختر را شدیدا میزند تا نشان دهد که چقدر تغییر کرده است. بعد از این ماجرا پسر با دختر ارتباطاتی برقرار می کند که در یکی از همین ارتباطات، شوهرش او را میبیند و شدیدا با پسر درگیر می شود و زن باردار خود را که فقط به اسم، بچهٔ مرد، ولی در اصل بچهٔ پسر بود را میزند و باعث مردن زن خود می شود درحالیکه بچه زنده میماند.
عکس تعهد (فیلم ۲۰۰۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

assumption (اسم)
اتخاذ، گمان، غرور، قصد، خود رایی، خود سری، خود بینی، فرض، پنداشت، انگاشت، تعهد

mandate (اسم)
اختیار، حکم، تعهد، فرمان، قیمومت، وکالتنامه

assurance (اسم)
گرفتاری، اطمینان، گستاخی، خود رایی، خود سری، تعهد، تضمین، بیمه، ضمانت، قید، پشت گرمی، خاطرجمعی، وثیقه، گروی، دلگرمی

commitment (اسم)
سرسپردگی، تعهد، الزام، ارتکاب، حکم توقیف

guarantee (اسم)
ضامن، تعهد، ضمانت، وثیقه، عهده، سپرده

obligation (اسم)
وظیفه، فرض، تعهد، عهده، ذمه، تکلیف، التزام، تکفل معاش

warranty (اسم)
تعهد، تضمین، ضمانت، ضمانت نامه، پابندان، گارانتی، امر مورد تعهد یا تضمین

onus (اسم)
بار، تعهد

committal (اسم)
سرسپردگی، تعهد، الزام، ارتکاب، حکم توقیف

فارسی به عربی

التزام , انتداب , تامین , ضمان , مسوولیة

پیشنهاد کاربران

بهترین جایگذین آن
پیمان = تعهد
پیمان بندی = تعهد دادن
پیمان مند = متعهد
عهده به معنی گردن است و تعهد به گردن گرفتن ویا برگردن نهادن است بطوریکه گاهی اشخاص با قصد و رضای خود عملی اعم از فعل یا ترک فعل را برعهده می گیرند که عهد کردن و تعهد کردن است و گاهی نیز شارع یا قانونگذار
...
[مشاهده متن کامل]
عملی را اعم از فعل و ترک فعل بر عهده اشخاص می نهد در هر دو مورد اشخاص ملزم هستند که ایفای تعهد نمایند برای تخلف یا تخطی از ایفای تعهدات مزبور ضمانت اجرای قراردادی یا قانونی پیش بینی شده است

⬛ تبحر ⬛
تلفظ: ( تَ بَ حُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
بسیار دانا بودن
در علمی مهارت بسیار داشتن.
⬛ تعدد ⬛
تلفظ: ( تَ عَ دُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
زیاد شدن عدد.
...
[مشاهده متن کامل]

⬛ تعهد ⬛
تلفظ: ( تَ عَ هُّ )
[ عربی ]
۱ - ( مص ل. ) کاری را به عهده گرفتن.
۲ - عهد بستن
۳ - ( اِمص. ) غمخواری.
⬛ تعمد ⬛
تلفظ: ( تَ عَ مُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
از روی عمد کاری را انجام دادن.
⬛ تعبد ⬛
تلفظ: ( تَ عَ بُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - عبادت کردن.
۲ - بندگی کردن.
⬛ تعذر ⬛
تلفظ: ( تَ عَ ذُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - دشوار شدن.
۲ - عذر آوردن
امتناع ورزیدن.
⬛ تعرب ⬛
تلفظ: ( تَ عَ رُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
عرب شدن.
⬛ تعود ⬛
تلفظ: ( تَ عَ وُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
خو گرفتن
خود را به کاری عادت دادن.
⬛ تعین ⬛
تلفظ: ( تَ عَ یُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - بزرگی و دارایی یافتن.
۲ - به چشم دیدن.
⬛ تعمم ⬛
تلفظ: ( تَ عَ مُّ )
[ عربی ]
۱ - ( مص ل. ) دستار بستن
عمامه بستن.
۲ - ( اِمص. ) دستاربندی
عمامه بندی
ج. تعممات.
⬛ تعمق ⬛
تلفظ: ( تَ عَ مُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
ژرف اندیشیدن.
⬛ تعلق ⬛
تلفظ: ( تَ عَ لُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - دلبستگی داشتن.
۲ - آویخته شدن.
⬛ تعلم ⬛
تلفظ: ( تَ عَ لُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
آموختن
دانش آموختن.
⬛ تعلل ⬛
تلفظ: ( تَ عَ لُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - درنگ کردن.
۲ - بهانه آوردن.
⬛ تعقل ⬛
تلفظ: ( تَ عَ قُّ )
[ عربی ]
۱ - ( مص ل. ) اندیشه کردن.
۲ - ( اِمص. ) خردمندی.
⬛ تعفن ⬛
تلفظ: ( تَ عَ فُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
گندیدن
بد بو گشتن.
⬛ تعفف ⬛
تلفظ: ( تَ عَ فُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
پارسایی کردن.
⬛ تعطف ⬛
تلفظ: ( تَ عَ طُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - مهر ورزیدن.
۲ - به سویی خم شدن.
۳ - ردا به خود پیچیدن.
⬛ تعصب ⬛
تلفظ: ( تَ عَ صُّ )
[ عربی ]
۱ - ( مص ل. ) از چیزی سخت جانبداری کردن.
۲ - ( اِمص. ) حمیت
عصبیت.
۳ - سخت گیری.
⬛ تعشق ⬛
تلفظ: ( تَ عَ شُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
عاشقی کردن.
⬛ تعسف ⬛
تلفظ: ( تَ عَ سُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
بی راهه رفتن
بدون تأمل به کاری پرداخت ن.
⬛ تعسر ⬛
تلفظ: ( تَ عَ سُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
دشوار شدن
سخت شدن.
⬛ تعرف ⬛
تلفظ: ( تَ عَ رُّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
۱ - آشنا شدن
شناخته گردیدن.
۲ - شناختن
پژوهیدن.
⬛ تعدی ⬛
تلفظ: ( تَ عَ دِّ )
[ عربی ]
( مصدر لازم )
تجاوز کردن.

تعهد: ( commitment - obligation ) = ( abargōwišnīh ) :اَبَرگُوویشنیه هست در پهلوی.
عهده داری
تعهد یعنی یک نفر ملزم است در قبال دیگری کاری انجام دهد یا انجام کاری را ترک نماید .
به عهده گرفتن و خود را مدیون و موظف کردن است .
بر عهده گرفتن انجام یا ترک عملی در برابر دیگری ، خواه در برابر عوض باشد خواه نباشد .
پیمان ورزی
به عهده گرفتن - اطمینان دادن - تضمین کردن - تثبیت کردن - تصدیق یا تایید کردن یک امر یا کاری
تعهد : ( Commitment ) [اصطلاح امورمالی]تعهد از نظر قانون محاسبات عمومی عبارت است از ایجاد دین برذمه دولت ناشی از :
الف – تحویل کالا یا انجام دادن خدمت.
ب – اجرای قراردادهائی که با رعایت مقررات منعقد شده باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ج – احکام صادر شده از مراجع قانونی و ذیصلاح.
د – پیوستن به قراردادهای بین المللی و عضویت در سازمانها یا مراجع بین المللی با اجازه قانون.

گردن سپاری، بگردن گرفتن، بر دوش گرفتن، پذیرش ( پذیرفتن )
در کنار برخی از برابرهای یاد شده در بالا، می توان بسته به آرش و چارچوب هر گزاره از آمیخته واژه های �گردن سپاری� ( گردن سپردن ) ، �بگردن گرفتن�، �بر دوش گرفتن� و � پذیرش� ( پذیرفتن ) نیز سود جست.
تعهد ( commitment ) : [اصطلاح جامعه شناسی] تعهد در معنای حقوقی عبارت است از رابطه ای حقوقی که به موجب آن انجام عملی یا عدم انجام عملی بر کسی نسبت به دیگری واجب می شود. تعهد گذشته از معنی حقوقی می تواند به مفهوم وفاداری و پایبند به یک آرمان والای انسانی و یا اخلاقی هم باشد که نه از قرارداد بلکه از طبیعت بشر سرچشمه میگیرد که حق حیات و آزادی دارد و قادر است بین شر و خیر یکی را انتخاب کند . افراد ناگزیر در تلاش برای تامین حقوق خویش وارد تعارض منافع می شوند. در جریان همین تعارض منافع است که مساله چگونگی رفتار یک انسان نسبت به همنوعش مطرح می گردد و مساله خیر و شر – فضیلت و رذیلت – رفتارپسندیده یا ناپسندیده و خطا یا صواب به میان می آید.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع https://rasekhoon. net

ملزم به انجام کاری شدن
مسئولیت
در پهلوی " پدست" برا بر نسک فرهنگ کوچک زبان پهلوی نوشته مکنزی با برگردان خانم مهشید میرفخرایی.
التزام
این واژه تازى ( اربى ) است و سپارش مى شود بجاى آن از واژه هاى پَدیرگ Padirag ( پهلوى: تعهد ) ، پرداچ Pardach ( پهلوى:تعهد، شغل ) ، پَشْنْ Pashn ( پهلوى: تعهد، پیمان، عهدنامه، قول، وعده ) ، فْرِز Frez ( پهلوى: اجبار ، مسئولیت ، تعهد ) بهره بجویید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس