تحریف قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تحریف قرآن. یکی از مسائل مهمی که در مورد قرآن مطرح بوده و از حساسیت بیشتری برخوردار است مسئله تحریف قرآن می باشد که پیوسته در حوزه قرآنی، ذهن هر مسلمانی بویژه دانشمندان این علم را به خود مشغول داشته، البته هر چند که همه آنها اعم از مسلمانان عادی و یا دانشمندانشان با نظر به دلایل عقلی و گواهی تاریخ ، یقین و اعتقاد بر عدم تحریف قرآن را دارند و معتقدند که این قرآنی که امروز در دست دارند عین همان قرآنی است که دیروز بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله نازل شده و چیزی از آن کم و زیاد نگردیده، اما در این میان عده ای از افراد کوته بین و ظاهر نگر و عده ای نیز بر اساس دشمنی شان به اسلام و قرآن، می گویند همانطور که کتابهای پیشین تحریف شده است این کتاب نیز تحریف شده و در این میان به ظواهر برخی از احادیث و روایتها نیز اشاره می کنند.
شبهه تحریف قرآن، از دیر زمان مطرح بوده و پیوسته مورد انکار و رد علما ومحققین بزرگ اسلام بـوده اسـت مـنشا این شبهه روایاتی است که در کتب حدیث اهل سنت و شیعه درج شده است و به ظاهر تـحریف کلام الله را می رساند این روایات غالبا قابل تاویل می باشد، و در صورت عدم امکان تـاویل، کنار گذاشته می شوند بررسی شبهه تحریف به دلیل ارتباط با حجیت ظواهر قرآن اهمیت دارد،از ایـن رو لازم اسـت این مساله از ریشه مورد ارزیابی قرار گیرد و صحت و سقم این روایات معلوم شود این بحث در سه بخش مطرح می شود: دلایل نفی تحریف، آرای علمای بزرگ اسلام در این باره و بررسی روایات منقول از اهل سنت و شیعه.
تحریف در لغت
تحریف در لغت از ریشه حرف به معنای کناره گرفته شده و تحریف در سخن یعنی کناره زدن از مسیر طبیعی سخن، به عبارت دیگر گوینده یک سخنی را به منظوری بگوید و ما اگر منظوری غیر از آنچه مورد نظر گوینده است به دیگری بگوئیم در واقع تحریف انجام داده ایمدر سوره حج می خوانیم : «ومن الناس من یعبدالله علی حرف فان اصابه خیر اطمان به وان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا والآخرة ذلک هو الخسران المبین، و بعضی از مردم خدا را در کناره می پرستند( یعنی تنها با زبان نیایش می کنند و ایمان قلبیشان ضعیف است ) پـس اگـر( دنیا بـه آنـان رو کـند و نفع و) خیری به آنان برسد بدان اطمینان می یابند، اما اگر ناگواری برای امتحان به آنان برسد،دگرگون می شوند(و به کفر رو می آورند)ـ».زمخشری در تـفـسـیر این آیه می گوید: «ای علی طرف من الدین لا فی وسطه وقلبه، اینان پـیـوسته بر کناره دین قرار دارند، نه در وسط و قلب دین این بر اثر اضطراب و تزلزل آنان در دین است و بدین لحاظ هیچ گاه آرامش خاطر ندارند،همانند کسی که بر کناره لشکر حرکت می کند تا هرگاه پیروزی و غنیمت نصیب گردید، پابرجا و با دیگران سهیم باشد و اگر شکست فرا رسید پا به فرار گذارده، راه نجات خود را پی بگیرد». تـحـریـف کـلام، کناره زدن از مسیر طبیعی آن است مسیر طبیعی الفاظ و عبارت هاهمان افاده مـعـانی حقیقی و مراد واقعی آن هاست و در صورت انحراف از آن معانی ،تحریف تحقق می یابد لذا تـحریف کلام را چنین وصف نموده اند: “تفسیره علی غیروجهه، تفسیرنمودن آن بر خلاف آن چه ظـاهـر آن اسـت “ ایـن گـونـه تـفـسـیـر نوعی تاویل نارواست، یعنی دگرگون ساختن کلام و بـرگـردانـدن آن بـه سـوی دیـگر است این گونه تحریف را تحریف معنوی گویند، زیرا در واقع، تحریف معنوی، دلالت لفظ رادگرگون می سازد و از مسیر خود منحرف می کند.در قـرآن هـر کـجـا واژه تـحـریـف آمده همین معنا (تحریف معنوی) اراده شده است طبرسی در تفسیرآیه «یحرفون الکلم عن مواضعه» می گوید: “ای یفسرونه علی غیر ما انزل و هو سؤ التاویل، آن را بر خلاف آن چه خداوند اراده کرده تفسیر می کنند و آن بد تاویل کردن اسـت. “زمخشری در تفسیر آیه می گوید: “ای یمیلونها عن مواضعها، لفظ را از موضع خـود مـنـحرف ساخته اند»، زیرا اگر لفظ طبق معنای واقعی ـ که ظاهر لفظ برآن دلالت دارد ـ تفسیر وتبیین نگردد، هرآینه از موضع اصلی خود منحرف شده است.شعرانی ـ در حاشیه مجمع البیان ـ می گوید: “مواضع لفظ همان معانی لفظ است ،زیرا هر لفظ بـرای مـعـنایی خاص وضع شده و اگر از آن موضع زایل گردد و به معنای دیگر، که خواسته لفظ نـبـاشـد، تـفـسـیـر شود، هرآینه آن لفظ از موضع خود منحرف شده است “ زمخشری در این باره مـی گوید: “الفاظ مواضعی دارند که شایسته آن هااست و آن عبارت است از معانی که موضوع له الفاظ می باشد و سزاوار است الفاظ در همان معانی استعمال شوند، لذا اگر از آن معانی دور شوند، وامـانده و غریب خواهند بود» از امام باقر علیه السّلام روایت شده است که فرمود: «آنان که کتاب خـدارا پشت سر انداخته کسانی هستند که حروف و الفاظ آن را استوار داشته و حدود و احکام آن را تحریف کرده اند»، یعنی به گونه دیگر تفسیر و تاویل نموده اند.
تحریف در اصطلاح
تحریف در اصطلاح به هفت معنا آمده است:۱. تـحریف در دلالت کلام یعنی تفسیر و تاویل ناروا، به گونه ای که لغت با تفسیرهم آهنگ نبوده و وضـع و قـرینه ای برآن دلالت نداشته، صرفا طبق دل خواه تفسیر وتاویل گردیده باشد این گونه تـاویـل غـیر مستند را تاویل باطل و تفسیر به رای می شمرند پیامبر اکرم فرموده است : «من فسر الـقـرآن برایه فلیتبوا مقعده من النار، هر کسی قرآن را به دل خواه خود تفسیر کند، باید جایگاه خود را درآتش مشخص سازد».۲. ثـبـت آیه یا سوره در مصحف برخلاف ترتیب نزول : درباره سوره ها این گونه جابه جایی صورت گرفته است، ولی در آیات احتمال آن بسیار ضعیف است.۳. اختلاف قرائت که بر خلاف قرائت مشهور باشد: این کار از صدر اول تا قرن ها ادامه داشته است و کسانی از قرا بر خلاف قرائت معروف قرائت می کرده اند.۴. اختلاف در لهجه : هر یک از قبایل عرب لهجه مخصوص به خود داشتند و برخلاف لهجه قریش قـرآن را تـلاوت مـی کردند، در حالی که قرآن به لهجه قریش نازل شده بود، البته پیامبر اکرم این اخـتـلاف لـهـجـه هـا را اجـازه فـرمـود حدیث «نزل القرآن علی سبعة احرف » ناظر به اختلاف لهجه هاست. .۵. تـبدیل کلمات : یعنی لفظی را از قرآن برداشتن و مرادف آن را جایگزین کردن گویند عبدالله بن مسعود تـعویض کلمات را جایز می دانست به شرط آن که به اصل معنا صدمه وارد نکند لذا کلمه های سخت و دشوار قرآن را به کلمات سهل وآسان تر مبدل می کرد.۶. افـزودن بر قرآن : از ابن مسعود روایت شده است که برخی کلمات را به عنوان تفسیر در خلال آیه مـی آورد تـا مـراد آیه را روشن تر سازد، چنان که در آیه تبلیغ، جمله «ان علیا مولی المؤمنین » را زیـاد نـمـوده و آیـه را چـنین می خواند: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ـ ان علیا مولی الـمؤمنین ـ وان لم تفعل فما بلغت رسالته» ونیز عجارده (برخی از خوارج که اتباع ابن عجردند) گمان داشتند که سوره یوسف در قرآن افزوده شده است. ۷. کـاسـتـن از قـرآن : برخی گمان برده اند قرآن بیش از اندازه موجود بوده است و ازروی سهو و اشـتباه و یا عمدا از آن کاسته شده است بیش تر بحث پیرامون مساله تحریف در همین جاست آیا از قـرآن چـیزی کم شده است یا نه؟به دلیل برخی روایات اهل سنت ـ که حشویه ( از ایـن جـهـت حـشـویـه نـامیده شدند که هرچه از احادیث به دست می آوردند در درون انـبـان هـای خـودمـی ریختند حشو یعنی درون. ابن جوزی می گوید: شیوه آنان چنین بود که احـادیث خود را رواج دهند گرچه انباشته از بیهوده ها باشد و این کار ایشان بسیار قبیح می نمود، زیرا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرموده است : هر کس حدیثی از من نقل کند که می داند دروغ است، پس او خود یک دروغ پرداز است “ ) آن را روایـت کـرده انـدـ و نـیز روایاتی از شیعه ـ که اخباریون(اخـبـاریـون در گـذشـتـه بـه کـسـانـی گفته می شد که بیش تر به جمع اخبار تاریخی مـی پـرداخـتـنـد، ولی از سده یازدهم تا کنون به آن دسته از محدثین گفته می شود که در جمع روایـات کمال تساهل را به خرج داده اند، رطب و یابس را در هم می ریزند و از هر کس هر چیزی را روایت می کنند) به آن دامن زده اند ـ مساله کاستن از قرآن مطرح شده است، ولی این موضوع مورد اجماع امت است که هرگز بر قرآن چیزی افزوده نشده است.
انواع تحریف
...

[ویکی اهل البیت] تحریف قرآن. کلید واژه:تحریف، قرآن، تحریف لفظی و معنوی، حدیث ثقلین
«تحریف» مصدر باب تفعیل از ریشه «حـرف» است. معنای اصلی حرف را لبه، جانب، کناره و مرز دانسته اند. بر اساس این معنا، تحریف، به حاشیه بردن معنای لفظ و ایجاد نوعی دگرگونی و انحراف در مقصود گوینده است. دگرگونی یاد شده می تواند از طریق جابه جا کردن واژه ها، اعراب آنها، تغییر ساختار جمله ها یا تفسیر نادرست آنها باشد.
برخی هم «تحریف» را به تغییر و تبدیل که جامع تر است، معنا کرده اند، با این تفاوت که در تحریف سعی بر القای خلاف مقصود است. تحریف بر دگرگون ساختن سخنان شفاهی نیز اطلاق می شود و اختصاص به سخنان مکتوب ندارد.
تحریف اصطلاحا از مباحث مهم کلامی است که به راهیابی تغییر در کتب آسمانی و عدم آن می پردازد. این بحث در فرهنگ اسلامی به طور خاص درباره کتاب مقدس (عهد قدیم و جدید) و قرآن کریم مطرح می شود.
همه اقسام تحریف را می توان در دو دسته اصلی قرار داد: لفظی و معنوی.
تحریف لفظی، تصرّف در ساختار الفاظ و عبارات است.
تحریف معنوی، تفسیر و تأویل نادرست از لفظ و عبارت است، که برخلاف مقصود گوینده و اغلب بدون استناد به قواعد فهم درست کلام و بر اساس رأی شخصی و با انگیزه های خاص صورت می پذیرد.
تحریف لفظی خود دارای اقسامی است:

پیشنهاد کاربران

بپرس