تبراباد

لغت نامه دهخدا

( تبرآباد ) تبرآباد. [ ت َ ب َ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه بابل و چالوس میان سیاه رود و محمودآباد در 323/5هزارگزی تهران.

تبرآباد. [ ت َ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است. دشتی سردسیر است که در 22هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و 2هزارگزی باختر شوسه کردستان واقع است و 120 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه محلی و چشمه خضرالیاس و محصول آن غلات و حبوبات و چغندر قند است و مردم آنجا بکار زراعت اشتغال دارند. در تابستان راه آنجا قابل عبور اتومبیل است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

( تبر آباد ) دهی از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان است . دشتی سردسیر است که در ۲۲ هزار گزی شمال باختری کرمانشاه و ۲ هزار گزی باختر شوسه کردستان واقع است .

پیشنهاد کاربران

بپرس