تاریخ الادب الجغرافی العربی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] تاریخ الادب الجغرافی العربی (تعریب). تاریخ الادب الجغرافی العربی، در اصل با قلم نویسنده توانمند معاصر روسی، ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، به نگارش درآمده و صلاح الدین عثمان هاشم آن را به زبان عربی برگردانده و اداره فرهنگ در دانشگاه دول عربی آن را به چاپ رسانده است. اصل روسی آن در سال 1957 در مسکو - لنینگراد منتشر گردیده است.
کتاب(همین ترجمه عربی)، با سه مقدمه آغاز می شود؛ ابتدا، مقدمه مترجم و به دنبال آن، مقدمه ناشر و سپس مقدمه کوتاه مؤلف و پس از این سه مقدمه، مدخلی در دو بخش آمده است: یکی عرض عام و دیگری تاریخ آموزش جغرافی و هدف از آن.
متن کتاب، از شانزده فصل تشکیل شده و در پایان هر یک از فصول، حواشی و پی نوشت های آن فصل آمده است که خود میزان پژوهش گری و تلاش مؤلف را نشان می دهد که از کتاب های عربی، فارسی، روسی، انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی و... بهره جسته و استفاده کرده است.
در بعضی از صفحات نیز پاورقی هایی از طرف مترجم، در توضیح برخی واژه ها و اصطلاحات آمده که گاه بسیار راه گشا و مفید است.
مترجم، در مقدمه خود به معرفی کتاب پرداخته و چنین آورده است: «نام کراتشکوفسکی در جهان معاصر عربی ناشناخته نیست، مگر اینکه بیشتر او را مورخ ادبیات قدیم و جدید عربی می شناسند و از تلاش و اهتمام وی به تاریخ جغرافیا نزد عربان آگاهی ندارند. در واقع بیشتر مباحث این دانشمند، بر سه محور دور می زند: شعر عربی، ادبیات نصارای عرب و تاریخ ادبیات معاصر عرب».

[ویکی فقه] تاریخ الادب الجغرافی العربی (کتاب). «تاریخ الادب الجغرافی العربی»، در اصل با قلم نویسنده توانمند معاصر روسی، یگناتی ایلیانویچ کراتشکوفسکی، به نگارش درآمده و صلاح الدین عثمان هاشم آن را به زبان عربی برگردانده و اداره فرهنگ در دانشگاه دول عربی آن را به چاپ رسانده است. اصل روسی آن در سال ۱۹۵۷ در مسکو - لنینگراد منتشر گردیده است.
ترجمه عربی این کتاب، با سه مقدمه آغاز می شود؛ ابتدا، مقدمه مترجم و به دنبال آن، مقدمه ناشر و سپس مقدمه کوتاه مؤلف و پس از این سه مقدمه، مدخلی در دو بخش آمده است: یکی عرض عام و دیگری تاریخ آموزش جغرافی و هدف از آن.متن کتاب، از شانزده فصل تشکیل شده و در پایان هر یک از فصول، حواشی و پی نوشت های آن فصل آمده است که خود میزان پژوهش گری و تلاش مؤلف را نشان می دهد که از کتاب های عربی، فارسی ، روسی ، انگلیسی ، ایتالیایی ، فرانسوی و... بهره جسته و استفاده کرده است.در بعضی از صفحات نیز پاورقی هایی از طرف مترجم، در توضیح برخی واژه ها و اصطلاحات آمده که گاه بسیار راه گشا و مفید است.
معرفی کتاب
مترجم، در مقدمه خود به معرفی کتاب پرداخته و چنین آورده است: «نام کراتشکوفسکی در جهان معاصر عربی ناشناخته نیست، مگر اینکه بیشتر او را مورخ ادبیات قدیم و جدید عربی می شناسند و از تلاش و اهتمام وی به تاریخ جغرافیا نزد عربان آگاهی ندارند. در واقع بیشتر مباحث این دانشمند، بر سه محور دور می زند: شعر عربی ، ادبیات نصارای عرب و تاریخ ادبیات معاصر عرب». مترجم، در ادامه، زندگی نامه مؤلف را از زبان خود وی که در مجله مجمع علمی عربی در دمشق (سال ۱۹۲۷، جلد ۷) چاپ شده بود، می آورد. او در آن جا، به چگونگی تحصیل خود اشاره می کند و اینکه با کتاب های دوساسی شرق شناس بزرگ آشنا شد و از کتاب صرف و نحو وی برای آموختن عربی بهره گرفت، گرچه برایش آسان نبود، چون بدون راهنما آن را کار کرد. مترجم، در ادامه به فعالیت های علمی و جهانی وی اشاره می کند؛ به هر حال، او در سال ۱۹۵۱ درگذشت. کراتشکوفسکی، سال های پایانی زندگی خویش را به دانش جغرافیا اختصاص داد و تلاش کرد تا این نقیصه را جبران کند. وی، به راستی مناسب ترین مرد برای چنین امر خطیری بود. مترجم، در ادامه مقدمه، به روش خویش در ترجمه کتاب می پردازد. پس از این مقدمه، از ناشر نیز مقدمه ای آمده است که به سیری از تلاش علمی مؤلف در این موضوع و نیز روند این دانش اشاره می کند و می گوید: «جزء چهارم از منتخبات آثار آکادمی کراتشکوفسکی، متضمن کاوش های این دانشمند در تاریخ ادب جغرافی عرب است که پیش از این جز چند فصل پراکنده آن چاپ نشده بود، ولی دست نویس های وی وجود داشت. بیشتر کتاب، در فواصل ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۵ با مشکلاتی که جنگ جهانی پیش آورده و شهر لنینگراد در محاصره بود، به نگارش درآمد، ولی وی آموزش ادب جغرافی عرب را از همان ابتدا (۱۹۰۹)، مد نظر داشته و در سفرش به شرق ، در کنفرانس ها و خطابه های کارلو الفونسونالینو، مستشرق ایتالیایی که بزرگ ترین متخصص در تاریخ نجوم و جغرافی ریاضی نزد عرب است، شرکت می جست.مؤلف، در بازگشت از شرق در دانشگاه پطرسبورگ ، به خطابه هایی در زمینه زبان و تمدن عرب دست زد که بیش از همه، «نگاه به ادب جغرافی عرب» چشم گیر است و موضوع تدریس وی در سال های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۶، «ادب التاریخ والجغرافیا عند العرب» بوده است.با ذکر این سخن، ناشر، به علاقه مندی و کوشایی مؤلف در این زمینه می پردازد و اینکه چگونه موضوع جغرافی ذهن وی را مشغول داشته و وی را به تفکر و مطالعه وامی داشته است.در ادامه، ناشر، به روش کار مؤلف و محتویات کتاب اشاره می کند (روش کار صرفا نقل یا نگارش تاریخ علم جغرافی یا تاریخ کشفیات جغرافیایی نزد عرب نبوده، بلکه فلسفه علم جغرافی است).در پایان، ناشر، اضافه می کند که این کتاب در زمان اوج علمی مؤلف به نگارش درآمده است و سپس می نویسد که وی در این میدان یکه تاز به شمار می رود و کسی با او همانندی ندارد.
گزارش محتوا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس